هدایت شده از نحوه آشنایےو عنایات شهیدهمت
#ارسالےهمسنگرے👇👇👇
سال 1373بود که سوم دبیرستان رو داشتم میخوندم .تواین سال پربرکت با یک معلم مومن ومتعهد آشنا شدیم که درس منطق وعربی وفلسفه رو داشت .آشنایی با این معلم عزیز همان وقصه آشنایی ما با اهل بیت علیه السلام وبه اصطلاح خودمون بچه مذهبی شدن وشهدایی شدن همان.😊
چندماه گذشت وکلاسهای اخلاق وحرفای معنوی وقشنگ آقا معلم بااخلاص کارخودشو کرده بود .
ما به دنبال شهادت بودیم یک گروه ازدختردبیرستانی که کل مدرسه میگفتن اینها بجه مذهبی ومثبت هستند طوری شده بودکه سرکلاس جلو معلمهای آقا چادر سرمون کردیم😊🌺
توی دل ما شهادت وشهیدشدن موج میزد .هرروز بیشتر میشد تا اینکه سریال سردار خیبر ازتلویزیون که مستند وروایتی ازسردارشهید همت که اون موقع من اصلا ایشون رو نمیشناختم پخش شد .
خیلی دوست داشتم علاقه عجیبی پیدا کرده بودم چنان که اگه نمیدیدم انگار یک چیزی کم داشتم وگم کرده بودم 🌷🌷
هردفعه که سریال رو میدیدم بیشترشیفته اخلاق این شهید عزیزمیشدم وحس میکردم باهام حرف میزنه.
خلاصه گذشت تا چندین سال من فقط عکساشو جمع میکردم ونگاهش میکردم گویا انس دیرینه ای باهاش دارم 💚💚
تونگاه شهید همت حرفاشو میخوندم بهم میگفت چکاربکن .چکارنکن .رفتارای منو زیر نظر داشت .همیشه دوست داشتم همسرایشون رو ببینم که برام صبر ومقاومت ایشون ستودنی بود وهمچنین پسرای ایشون رو .آرزو داشتم برمزار ایشون برم وباهاش درد ودل کنم وحرف بزنم.دیگه بعدسالها یک سال پیش شهید همت رو رفیق شهید صدا زدم وبا چشمان آسمونی این عزیز حرف میزنم ویقین کردم باهام حرف میزنه🌺🌺🌺
بانگاه آخرینش خنده کرد
ماندگان راتا ابد شرمنده کرد
به آقامهدی همت بگید ما هنوز هستیم وازهمت شهید همت یاری ومدد میگیریم توتما م کارهامون.💚💚💚💚👌👌
آقا مهدی خواهش میکنم برو این هفته پیش بابای مهربونت بهش بگو این خواهرتون یک حاجتی داره ضامن بشه پیش مولای عطشان وبی سرم حسین علیه السلام وازش بخواد گره ازکارش بازبکنه .آقا مهدی به بابات بگو هرچی باشه ما رفیقا وخواهرای قدیمی هستیم میشه یک نگاه آسمونی به ما زمینیا بکنه💔💔💔💔
@enayate_shahidhemat
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
ادامه گفتگو🎤 با خواهر بزرگوار #شهیدهمت بارز ترین ویژگی #حاجهمت چه بود؟ خوش خلقی، شوخ طبعی☺️ ومهم
#عکس_کمتر_دیده_شده
#شهیدحاج_محمدابراهیم_همت
ادامه گفتگو🎤
با خواهر بزرگوار #شهیدهمت
چطور از شهادت💔 #حاجی مطلع شدید؟🎤
نزدیکی های عید بود یک روز نزدیک ظهر رادیو روشن بود📻 که اعلام کرد سردار رشید اسلام شهید شد💔 اسمش را متوجه نشدم🙁 دو و نیم بعد از ظهر تلفن زنگ زد گفتند📞 #ابراهیم شهید شد😭 باور نکردم بیهوش افتادم تا چند ساعت بعد که به هوش آمدم😔 دیدم پدر شوهرم و شوهرم و بچه ها دور و برم هستند😢
به شما گفتند چطور شهید شد؟🎤
پشت موتور🏍 بوده و به خط می رفته که منافقین موقعیتش را خبر می دهند📞 و عراقی ها هم مسیر را به توپ می بندند😞
به مادرتان چطور خبر دادید؟🎤
گفتیم #ابراهیم تهران است و تیر خورده و چیز مهمی نیست خیلی بی تابی می کرد😔 می گفت خیلی خون ازش رفته ؟حتماً تشنه اش است؟کسی هست آب بدهد دست بچه ام؟😭
به پدرم می گفت شما چرا نمی روید تهران پیکرش را که آوردند💔 ،حاج ولی آمد خبر را به مادرم گفت مادرم خیلی #ابراهیم را دوست داشت❤️ همیشه با شیر وعسل و تخم مرغ می رفت سراغش که بیدارش کند🍳🍶 خیلی آن روز بی تابی می کرد😔 ولی صبور هم شد خیلی به او خدا صبر داد☝️ می گفت #ابراهیم من به آرزویش رسید🙂❤️
راوے:خواهرشهید
#محمدابراهیمهمت
#ادامه_دارد...
@kheiybar
4_6039784540090664361.apk
5.3M
🌺 اپلیکیشن زیباےگام دوم انقلاب
🔷 اطلاعات دسته بندی👌
شده فرمایشات #امام_خامنهاے
در بیانیه #گام_دوم_انقلاب_اسلامے❤️
#حتما_ببینید🌹
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#عکس_کمتر_دیده_شده #شهیدحاج_محمدابراهیم_همت ادامه گفتگو🎤 با خواهر بزرگوار #شهیدهمت چطور از شها
#عکس_کمتر دیده_شده
#شهیدحاجمحمدابراهیمهمت
ادامه گفتگو 🎤
با خواهر مکرمه #شهیدهمت
پیکر #حاجی را دیدید؟🎤
او را برده بودند تهران تا کنار مزار شهید چمران دفن کنند مادرم قبول نکرد🍃 آوردنش شهرضا رفتیم پیکرش را ببینیم😢، از روی انگشتش که در بچگی لای چرخ رفته بود شناختیم😔 برادرم اجازه نداد صورتش را ببینیم فقط خیلی به دستش تأکید می کرد💔 به مادرم گفت نگاه کن ببین خود #ابراهیم است بعد نگویی #ابراهیم نبوده🙁 ،او می آید #حاجی یک دستش هم نبود😔 یادم افتاد که چقدر دوست داشت مثل حضرت ابالفضل شهید شود😭 گفته بود دوست دارد مثل امام حسین شهید شود💔 حالا نه سر داشت ونه دست😭
بزرگ ترین آرزوی #حاجابراهیم چه بود؟🎤
خیلی دوست داشت به حج برود وبعد هم شهادت💔 گفته بود دوست دارم وقتی از اولیاءالله شدم🙂، شهید شوم🕊 در سفر حج از خدا خواسته بودبعد از امام زنده نباشد و شهادت💔
از مراسم شهادت حاج همت بگویید؟🎤 مراسمش خیلی با شکوه بود👌 از کردستان خیلی ها آمده بودند پیش مرگ هایش؛همان هایی که خود #حاجی آورده بودشان سپاه وبسیج از همه جا آمده بودند🙁 بچه های لشکر ریخته بودند توی حیاط آقای بخشی پیر مردی بود که عمو خطابش می کردند🙁 کارش توی جبهه گلاب پاشیدن روی بچه ها در شب عملیات بود🍃 حیاط را با گلاب شست بچه های لشکر کف حیاط را می بوسیدن که #حاجی از اینجا راه رفته😭 لب حوض وضو می گرفتند که #حاجی اینجا وضو گرفته😭 قنداق مصطفی را گرفته بودند روی دست،می گفتند یادگار #حاجهمت است😔😭 پشت بام ،کوچه های اطراف همه جا پر بود،اصلاً جا نبود💔💔
راوے:خواهرشهید
#محمدابراهیمهمت
#ادامه_دارد...
@kheiybar
38e9ea48bcd7defd0c4be0b9ba87e8a104665416.mp3
5.83M
🎼 خبر چه سنگینه
غم رفیقامون بیچارهمون کرده😔✋
زمینے بودندو به آسمون رفتن🕊🕊
دوباره جاموندیم💔💔
رفیقامون رفتن😭😭
🎙 #سیدرضا_نریمانے
💥 #شهدایی
#پیشنهاد_دانلوود👌💔
@kheiybar
آخرین سخنرانی🎤 #حاج_همت
پادگان #دوکوهه ۱۲ اسفند ۱۳۶۲ بسیجی ها؛ ما که با کسی تعارف نداریم، تا الآن پنج بار در طلائیه عمل کردیم✌️ و شکست خوردیم کسانی که از ماهیت جنگ خبر ندارند، می گویند مگر کربلا خون می خواهد☝️؟ بله؛ کربلا خون می خواهد، کربلا خون می خواهد، کربلا خون می خواهد 💔
فرازی از آخرین سخنرانی #حاجهمت برای بسیجیان لشکر۲۷ در پادگان دوکوهه ، دوازدهم اسفند ۱۳۶۲ 💌
منبع نوشته کتاب ارزشمند و باشکوه شراره های خورشید ، صفحه ۸۴۷ 📄
#شهیدحاجابراهیمهمت❤️
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#عکس_کمتر دیده_شده #شهیدحاجمحمدابراهیمهمت ادامه گفتگو 🎤 با خواهر مکرمه #شهیدهمت پیکر #حاجی را
#عکس_کمتر_دیده_شده
#شهیدحاجمحمدابراهیمهمت
زمان فرماندهی سپاه پاوه
ادامه گفتگو🎤
با خواهر بزرگوار #شهیدهمت
از #حاجی کرامتی دیده یا شنیده اید؟🎤 موقع شهادت💔 پسرم جنازه چند تا از دوستانش را هم با هم آورده بودند موقع تشیع یکی از همین ها بود🍃،فکر کنم شهید علوی بود که زیر پای #حاجی دفن شده این شهید را شبانه دفن کردند🍃 همان کسی که قبر را می کنده می گفت شب بود داشتم قبر را می کندم که یک دفعه کلنگ خورد به دیواره قبر #حاجی😒 و انگار توی قبر کلی مهتابی روشن کرده بودند چکمه ها و لباس #حاجی تنش بود و بدنش سالم و فقط یک پارچه سفید رویش بود🙂 چون لباس #حاجی را بیرون نیاوردیم فقط مادرم گفت حوله احرامش را بکشید رویش🍃 آن بنده خدا می گفت یک بوی غلیظ عطر بیرون زد آمدم بیرون☺️،حول شده بودم به سرعت کمی گچ درست کردم سوراخ قبر را گرفتم🙁 تا سال قبل هم این بنده خدا زنده بود و خودش ماجرا را تعریف می کرد❤️
#حاجهمت با پسرتان «شهید مروت» هم در یک جبهه بودند؟🎤
نه وقتی پسرم احمد رفت کردستان ، #حاجهمت رفته بود جنوب🙂 احمد رفت پیش دایی کوچکش حاج ولی چند سالش بود سال داشت؛چون خیلی اهل تبلیغ بود👌، ازهفت ،هشت سالگی با دایی هایش این طرف وآن طرف می رفت خوب کارش رابلد بود✌️ وقتی خواست برود من هم نتوانستم مخالفت کنم البته فکر می کردم فقط کار تبلیغی می کند☹️ بعدها برادرم می گفت نه اکثراً خط مقدم جبهه کردستان بود🙂 و چون ریز نقش بود،راحت تر می توانست بین شیارهای کوهستان حرکت کند👌 معمولاً کارهای سخت کمین را به او می سپردیم🙂☺️
راوے:خواهرشهید
#محمدابراهیمهمت
#ادامه_دارد...
@kheiybar