اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ هدیه به { آقا امام زمان عج } برای س
جمع کل صلوات
🌸7,150🌸
قبول باشه از همگی حاجتروا بشید انشاءالله💐
هدایت شده از نحوه آشنایےو عنایات شهیدهمت
#ارسالی_همسنگری
مزار #شهیدمحمدابراهیمهمت🌸
ممنونم بزرگوار که بیادمون بودید حاجتروا بشید انشاءالله🌹
@enayate_shahidhemat
هدایت شده از نحوه آشنایےو عنایات شهیدهمت
#ارسالیهمسنگری👇☝️
امروز که رفتیم شهرضا زیارت یه فرقی با باقی روزا داشت...
دوتا زلزله... دوتا فاجعه... دوتا آتیشپارهی دهه نودی هم باهامون اومدن... 😄👦🏻👦🏻
اولش هم نمیخواستیم ببریمشون ولی دیگه چارهای نبود... افتادیم تو هچل... 😅
یکیشون هفت سالشه یکیشون ده سال... هردوشون بین صحبتهای ما و پوسترای اتاقامون حاجهمت رو میشناختن... کنجکاویشون هم باعث شد اسم حاجی که بیاد پاشون رو بکنن توی یه کفش که ما رو هم ببرید... 😬
از همه جالبتر اینکه جوگیر شدهبودن و آتیششون از ما هم تندتر شدهبود... حتی وقتی رسیدیم شهرضا و گفتیم بریم ناهار بخوریم گفتن نه... اول بریم پیش شهیدهمت بعد بریم ناهار...😅
راجب حاجی سوال میپرسیدن و مشخص بود فکرشون درگیر شده... 😊
ما هم یهجوری با فلسفه و نطقهای منبری جوابشون رو میدادیم انگار که یادمون رفتهبود اینا دوتا بچهان و قرار نیست که با حرفهای ما اشک از چشمشون سرازیر بشه و بشینن توبه کنن به خاطر گناهاشون... 😄
یه لحظه از مزار حاجی دور نمیشدن... تمیزش میکردن... دور و اطرافش میچرخیدن... حتی یه بچه کوچولویی که رو مزار حاجی نشست رو یجوری دعوا کردن که بچهی بیچاره دوتا پا قرض گرفت و زد به چاک... انگار میخواستن به ما بگن ببینین! چه هوای رفیقتونو داریم ما .! 😌
چشمشون که افتاد به فروشگاه محصولات فرهنگی اول به قصد ویران کردنش رفتن داخل اما کمکم شروع کردن به علاقه نشون دادن... منم خوشحال از این قضیه دوتا یادگاری که روش عکس شهید همت بود براشون خریدم تا این روز رو یادشون نره... 🙂
و الان هم که چند ساعتی میشه که برگشتیم فقط از شهید همت و بقیهی شهدا از ما سوال میکنن... سوالهایی که حتی ما هم براشون جوابی پیدا نمیکنیم تا قانعشون کنیم...
گفتم که به اینجا برسم : حتی بردن دوتا بچه به گلزار شهدا و اینکه از همون بچگی یه چیزی راجب شهید و شهادت یادشون بدی کم چیزی نیست... کار فرهنگی کوچیکی نیست... نمیدونم عنایت خود حاجی بود یا نه... ولی من به شخصه فکرشو نمیکردم این دوتا آتیشپاره تا این حد علاقه نشون بدن و توجهشون به شهیدهمت جلب بشه...
انشالله که خود حاج همت کمکشون کنه که تا ابد این سفر کوتاه اما جذاب رو یادشون بمونه... ☺️
@enayate_shahidhemat
حديث روزانہ
#الطریـق_الے_ڪربلا
📝 #رسول_اکرم_صلےاللهعلیهوآلہ:
#کربلا #پاڪترین بقعہ روی زمین👌 و از نظر احترام #بزرگترین بقعہ ها اسٺ و الحق ڪه #کربلا از بساط های #بهشٺ اسٺ.✨🌸
《📚 مستدرک الوسائل ، ج 10 ، ص 325》
@kheiybar
#شهیدهمت به روایت همسرش2
#قسمت_سیام
ادامه👈ازش بدم آمد!!!
من هم مهمان بودم. خبر نداشت خانواده ام راضی نبودند بیایم آنجا. و بیشتر از همه پدرم. که ارتشی بود🍃 و اصلاً آبش با این چیزها توی یک جوی نمی رفت. خبر نداشت آمدنا راهمان را گم کرده بودیم و خسته بودیم و خستگیمان حتی با آن نان و ماست هم درنرفت😞. خبر نداشت توبه هام را کرده بودم و حتی وصیتنامه ام را هم نوشته بودم. یا حتی غسل شهادت💔 کرده بودم. یا آنقدر در راه دعا و قرآن خوانده بودم که دیگر اطمینان داشتم سفر آخرتم ست و پام اگر به کردستان برسد سریع شهید می شوم🕊 و همین فردا جنازه ام را برمی گردانند. خبر نداشت یک ثانیه هم از شوق شهادت نخوابیده بودم👌. خبر نداشت جانم را کف دستم گذاشته بودم آمده بودم آنجا و آن وقت او داشت به خودش حق می داد جلو همه سر من داد بزند و یاسین را به سرم بکوبد🍃. جرأتش را داشتم، حرفهای زیادی هم داشتم، ترس که اصلاً، ولی نشد نتوانستم نخواستم. فقط بلند شدم آمدم بیرون، رفتم یک گوشه ی دنج نشستم گریه کردم.😢
گاهی در سرنوشت آدم چیزهایی پیش می آید که حکمتش بعدها معلوم می شود. من یاد گرفته ام، از آن روز به بعد، که هیچوقت از این چیزها برای خودم آشفتگی فکری و دغدغه درست نکنم. آن هم من، با آن همه ادعا و با خانواده یی که نصف ایران را به خاطر شغل پدرش گشته بود و سرد و گرم ها چشیده بود.🙁😞
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت
#ادامهدارد...
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای اولین بار این فایل صوتی از شهید باقری منتشر شد ♨️
به والله اگر کسی در جنگ تاثیر داشته باشد...☝️
@Kheiybar