#خاطرات_حاج_قاسم ❤️
خاطرهمهرانرجبیبازیگرطنز از سردار
من یکبار ایشان(سردار شهید سلیمانی) را در هواپیمایی✈️که از اهواز به تهران میامد دیدم. یادم هست به پسرم گفتم که حاج قاسم را در میان مسافران دیدم. پسرم در ابتدا باور نکرد اما وقتی از هواپیما پیاده شدیم ایشان را از نزدیک دیدیم و مشغول سلام و احوالپرسی شدیم. وقتی از فرودگاه بیرون آمدیم از ایشان پرسیدم که ماشین دارند؟ و جواب دادند که با تاکسی به خانه میروند🚕هرچقدر اصرار کردم که همراه ما شوند قبول نکردند و خیلی فرز و چابک سوار یک تاکسی شدند و رفتند. نکته جالب این بود که ایشان به عنوان یک فرمانده ارشد نظامی هیچ همراه یا محافظی نداشتند😳
یادم هست به شوخی به ایشان گفتم که حاج قاسم اگر شما را به خانه برسانم برای دوران سربازی پسرم علیرضا خوب خواهد شد؟😉و ایشان در جواب با خنده به من گفتند «خودت میدانی اما اینطوری سربازی پسرت حومه ادلب(سوریه) میافتد»😂😂
شادی روح حاجقاسم صلوات🌹
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
ختم #صلوات به نیت🔰 #شهید_هادی_ذوالفقاری سالروز ولادت✨ هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برا
جمع کل صلوات
🌼9،921🌼
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید ان شاءالله 💐💐💐
ختم #صلوات به نیت🔰
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
به مناسبت ولادت✨😍
برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺
مهلت: تا فردا شب ساعت۲۱
تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇
@Behzadii
هدایت شده از نذورات مِهــر مَهدوی💚
با سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگواران
با عنایت اقا امام زمان و حضرت مادر س و شهدا و کمک شما بزرگواران چهاردهمین قرار عاشقی سهشنبه مهدوی رو اجرا کردیم😍
اجرتون با مولامون امام زمان انشاءالله
تا چند لحضه دیگه گزارش تصویری رو برای شما بزرگواران میفرستیم🌹
@seshanbehmahdaviii
هدایت شده از نذورات مِهــر مَهدوی💚
﷽
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
صحن و رواق و باب و ضریحت بهشت ما؛😍
دارالشفاست تربت تو یا اباالجواد ..☝️
#محمود_ژولیده
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضاع
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
صبح شد برخیز و بنشین روبهرویِ آینه
تا ببینی بهتر از خورشید
رویارویِ توست.. 😍
#حسین_منزوی
#شهید_محمدابراهیم_همت
#روزتون_مزین_به_نگاهشهید✨
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
#حدیث_نور
✨ حضرت محمد صلىاللّٰهعليهوآلهوسلم فرمودند:
فاطمه پاره وجود من است، هر که او را بیازارد مرا آزار داده و هر که او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است.✨☝️
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
#شهیدحاجمحمدابراهیمهمت
پادگان شلوغ بود. براي رفتن به لبنان اسم من را هم داده بودند. كسي را آنجا نميشناختم. مثل بقيه رفتم چيزهايي را كه لازم بود، بگيرم. ولي بهم ندادند.كناري نشسته بودم كه يك نفر آمد جلو.
- چرا وسيله نگرفتي.😕
- رفتم،ندادند.😒
- پاشو برو! بگو #ابراهيم منو فرستاده.
رفتم. گفتم:«منو ابراهيم فرستاده. از اين چيزايي كه به بقيه دادهين، به منم بدين.»😇
گفت:«برو بابا.»
گفتم:«چشم.» و دوباره برگشتم سر جام نشستم.
- بازم كه دستت خاليه.
- آخه تحويل نميگيرن.
- ايندفعه بگو #حاجابراهيمهمت منو فرستاده.
تا اسم #همت رو شنيد، دويد. هرچي لازم داشتم آورد. دهنم باز مانده بود.😧 پرسيدم «مگه همت كيه؟»
گفت:«نميشناسي؟ #همت. معاون حاج احمد متوسليان. فرمانده تيپ بيست و هفت.»🙂✌️
اينبار از دور كه ديدمش، شناختمش. گفتم«چرا نگفتيد چي كارهايد؟» خنديد و گفت «همين كه كارت راه افتاد كافيه.😃 حالا برو مثل بقيه آماده شو ميخوايم بريم.»☺🌹
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از نحوه آشنایےو عنایات شهیدهمت
#ارسالی_همسنگری👇
🏴بسم الله الرحمن الرحیم
راستش من حدودا ۴ سال پیش یک طلبه ای به خواستگاریم اومده بود👰 ومن خیلی بچه بودم وسنی نداشتم فقط ۱۵ سالم بود واز ازدواج درک درستی نداشتم وهمیشه ترس اینکه ازخانوادم جدابشم یه روزی حالمو بدمیکرد😥
ازیه طرف حس میکردم دوسش دارم وکنارش آرامش دارم وازیه طرف دیگه جدایی ازخانوادم کلافه م میکرد یک شب که درهمین فکروخیال بودم ازخداخواستم که بهم راه درستو نشونم بده🤭ازبچگی ازمادرم یادگرفتم که هروقت درمونده شدم شب باوضوبخوابم وازخدا بخوام راه درستو بهم بگه😊
اون شب که خوابیدم خواب عجیبی دیدم خواب دیدم که بامادرو عمه ام داریم میریم روضه ی امام حسین🏴 وروضه ی آقا تویه بیابونی بود ویه مقدار کوه وتپه کنارش بود ومردم کلی گریه میکردن😭😭 یهو دیدم یکم اون طرف ترجمعیت یه اتاقی بود که یه پیرمردی اونجا بود ازمادرم پرسیدم مامان اونجا چه خبره؟ گفت دخترم نرو اونجا ولی من کنجکاو شدم رفتم جلودر اتاق ایستادم همون پیرمرد خوش سیما ومهربون بهم گفت دخترم تو این اتاق نرو هرکی رفته تاحالا برنگشته نروداخل☹️ اما من کلی اصرارکردم که دوس دارم برم داخل اتاق وقتی وارد اتاق شدم چشمام هیچ جایی رونمیدید همه جاتاریکیه محض بود😱یه بارکه پلک زدم دیدم توصحن مسجد جمکران ایستادم من تاحالا جمکران نرفتم ولی عین همون عکسایی بود که ازمسجد دیدم مسجد خلوت خلوت بود ویه بویه خوشی که تاحالا توعمرم حسش نکردم میومد😊وکل مسجد پربود ازقاب عکس عکسایی که قیافه هاشون برام واضح نبودن 😕وارد مسجدکه شدم دیدم که انگاراز قفسه ی کتابای قرآن نورمیاد بالا وجلدشون برق میزد یه قران برداشتمو رفتم یه چادر نمازسفید بردارم تانماز بخونم امایهویه نفرازپشت سرم صدام کرد وقتی نگاش کردم دیدم یه مرد جوونی با لباس سفید وچهره ای که برام مشخص نبود واضح ایستاده ویه چادرزیبا تودستشه 😳😳دستشو کشیدطرفمو گفت این چادر مال توئه گفتم مال من؟ بهش گفتم ممنونم ازتوسبدبرمیدارم بهم گفت نه این چادرهدیه ی من براتوئه برات هدیه آوردمش بعد یهوتوذهنم اومد اینکه شبیه چادرعروساست 🤭این مرد ازکجامیدونه یهو بهم گفت این هدیه ی من براتوئه وما ازاعمال شماباخبریم😢من چادرو ازشون گرفتم واومدم انگاریه پله هایی جلوم بود پامو گذاشتم روپله ها برم بالا که همون مرد ازپشت سرم صدازد وایسا وزیرپاتو نگاکن وقتی نگاکردم پله ها چوبی بودن و شبیه پله های یه منبربودن اما جالبش اینه که اون خیلی پله هاش زیاد بود به پله ی سومی که رسیدم دیدم عکس امام خامنه ای روزده ونوشته سیدعلی حسینی خامنه ای متولد ۲۴ تیر۱۳۱۸ وبعدش عکس و تاریخ تولد آیت الله بهجت زده بود وکلی اسم وتاریخای تولد رواون پله ها بودکه وقتی چشام میخورد بهشون بفهمم اونا کی هستن چشام تارمیدید 😔وقتی ازاون آقا پرسیدم اینا کی هستن؟گفت اینا ازیاران حضرت مهدی هستن 💐ومن همین طورکه پله ها رومیرفتم بالا ازپشت سرم صدای امام خامنه ای وآقای بهجت رومیشنیدم که میگفتن آقا آمده بلندبشیم نمازبخونیم🙏من بعداون خواب به خواستگارم جواب مثبت دادم ودقیقا روزعقدم همون چادری که مادرشوهرم ازمشهد برام گرفته بود عین همون چیزی بودکه همون آقا توجمکران ودرخواب به من داده بودن💞 خلاصه دیگه من ازاون روز تاحالا نسبت به رهبری ارادت خاصی پیدا کردم به صورتی که وقتی چهره ی
ایشون روازتلویزیون میبینم یاصداشون رومیشنوم ناخودآگاه گریم میگیره😭😭
سلامتیه آقاامام زمان ونائب شون حضرت امام خامنه ای صلوات 💐
@enayate_shahidhemat