عاشق #شهیدهمت بود.😍
یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند او هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است طوری که در #مقابل خواهران نباشد❌ و چهره در چهره نباشند.
می گفت: نمیخوام رودرروی خانمها باشم❗️
طوری مینشینم که عکس #شهید_همت هم در مقابلم باشه😊.
حاج قاسم میگفت این شهید منو یاد #حاج_همت می انداخت.☺️♥️
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
•
بخش دوم سخنرانی🎤 #شهیدهمت در مورد وضعیت سوقالجیشی تنگه هرمز و امکان نبرد نامتقارن:👇
ایشان میگفت: ما فرض را بر این میگذاریم که در صورت تهدید ایران توسط دشمنان🚷، علیرغم آنکه نه زیر دریایی داریم، نه ناوشکن و امثالهم، مع الوصف بیاییم و آنجا وارد عمل بشویم. کافی است دو، سه نفر از این بسیجیهای حزب الله را به کار بگیریم☝️، آنان به راحتی قادرند در تنگه هرمز با موفقیت عمل کنند. پرسیدم چطوری❓ او گفت: ما می توانیم هروقت اراده کنیم، این دو، سه بسیجی را در بندرعباس، سوار یک قایق موتوری🚤، به سمت آن قسمت پانزده الی بیست کیلومتری قابل کشتیرانی این آبراهه، اعزام کنیم. در هر شبانه روز، تا دلتان بخواهد از آنجا کشتی های تجاری یک میلیون تنی، چهارصد هزار تنی🚢، سیصد هزار تنی، تردد می کنند. اگر این قایق موتوری بسیجی های ما خودش را به آنها نزدیک هم کند، به دلیل جثه غول پیکر کشتیها و اختلاف زیاد سطح عرشهی آنها با سطح دریا🌊، اصلا کسی متوجه حضور این قایق موتوری در نزدیکی کشتی نمی شود. بعد، این بسیجی ها به سرعت بمبی💣 را روی کشتی میاندازند، و به ساحل باز میگردند، یا اینکه می روند سر راه کشتی مین شناور می ریزند، یا به سمت آنها آر.پی.جی می زنند و صحیح و سالم، به بندرعباس بر می گردند😇. انجام همین حرکت ساده، باعث انهدام یک کشتی غول پیکر آنها در تنگه هرمز می شود.
حالا شما در نظر بگیرید اگر آن کشتی، نفت کش باشد و محموله ی نفت خام آن، توی دریا ریخته شود، چه اندازه به دشمنان ما زیان میرسد‼️
بر اساس آخرین آمار معتبر، شصت و هفت الی هفتاد درصد نفت وارداتی مورد نیاز صنایع غرب از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه و حتی ژاپن از این تنگه عبور می کند. فلذا بی خود نیست که برادر هاشمی رفسنجانی؛ در خطبه نمازجمعه، به غربی ها می گوید: اگر بخواهید مارا اذیت کنید، زمستان سرما میخورید👌 !...[خنده شدید رزمندگان].😂.. اگر این تنگه بسته شود، دیگر برای بردن نفت عربستان، کویت، عراق، امارات، بحرین، قطر، حتی کشور خودمان راهی به سمت آبهای آزاد دنیا و بنادر اروپایی، ژاپنی و آمریکایی وجود ندارد❌. تنگه هرمز، به منزله یک گلوگاه واقعی است، برای فشار دادن خرخره این کثافت های غوطه ور در لجن جهان استکبار، که تمام هم و غم زندگیشان، در پیروی از شهوت نفسانی و هوای نفس و شیطانصفتی🚯 خلاصه شده است. ما قادریم توپ های صد و هفتاد و پنج م.م و صد و سی م.م. را در بندر عباس بگذاریم و از همان جا، تنگه را بزنیم. یک گلوله توپ یک کشتی را در داخل این تنگه، از بین می برد و شلیک آن، برای ما هیچ زحمتی ندارد.😊✌️
ادامه دارد...
#همت #حاج_همت #شهید_همت♥️
@kheiybar
#بنوش_اسطوره!
در این گرمای☀️ تموز در زیر سه تیغ آفتاب بنوش و گوارای وجودت تو رفتی و از خون💔 تو و یارانت لاله که نه در وسط این شهر دراندشت که شده برهوت معرفت برج و باروهای مسئولین خوش غیرت دمیده❗️ کجایی #حاجی این سوی خط خودی ها خاک را فروخته اند😔 جای تانک های شنی عراقیا صدای غرش سوپر اسپرت ها و پورش ها و مازراتی های آقا زاده ها گوش فلک را کر کرده! برگرد #حاجی دشمن اینور خطه! #اسطوره تو بسنده به یک جرعه آب بودی و مسئولین سیراب نوشیدن دریایی از خونابه جگر این مردم نگون بخت نیستند!☝️ #حاجی تو تندیس اخلاص بودی و اینها قهرمان های خلاص کردن وجدان های شان!🚯 از شرافت از وطن پرستی از انسانیت! فدای لب های خشکیده ات #حاجی_جان....😔💔
#شهید_ابراهیم_همت
#فرمانده_با_اخلاص
#سیدالشهداےجنگ🌹
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
🌸رمــــان #بـنـده_نـفــــس_تـا_بـنـــده_شـهـدا🌸
💖💐💕🔆💕💐💖
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_هفتم
تا ۷فرودین ۸۷ بازم من رفتم
کیش و دبی
بالاخره 7فروردین شد
سال 87 آغاز اتفاقات عجیب غریب تو زندگیم شد
سوار اتوبوس شدیم ما ۱۵نفر قر و قاطی
هم بدون توجه و رعایت محرم و نامحرم
پیش هم نشستیم 😔😔
اتوبوس برای بسیج محلات بود ولی اکثر
مسافران بچه مذهبی بودن
نزدیکای لرستان یکی از پسرا بلند شدن آب بخوره
منم پشتش بلند شدم آب یخو ریختم توپیراهنش 😁😁😁
بنده خدا یخ زد
یه جای دیگه یکی از دخترای محجبه بلندشد از باکسای بالای سر سرنشین ها چیزی برداره و برای مامانش چای بریزه من براش زیرپای انداختم طفلک چای ریخت رو دستش 😫😫
پدرش بلندشد بیاد سمتم اما دختره نذاشت
یه جا که وقت نماز بود همه بیدار شدن نماز بخونن
من شروع کردم به مسخره بازی
دربرابر تیکه های من جیکشونم درنمیاد
تا بالاخره رسیدیم اهواز
مارو بردن ........
#ادامه_دارد....
#نویسنده: بانو....ش
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
💖💐💕🔆💕💐💖 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_هفتم تا ۷ف
💖💐💕🔆💕💐💖
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_هشتم
مارو بردن یه مدرسه
من شروع کردم به داد و بیداد که منو چرا آوردید اینجا
من این همه پول ندادم که منو بیارید مدرسه 😡😡😡😣😣
آقای حسینی : خانم معروفی خواهرمن چه خبرتونه ؟
چه مشکلی پیش اومده خواهرمن ؟
-جناب اخوی ببین
من این همه پول ندادم بیام مدرسه بخوابم 😡😡😡
آقای حسینی : خواهرمن شما مهمون شهدا هستید
به والله محل اسکان همه کاروان راهیان نور مدارس هستن
-شهید 😂😂😂😂
مسخره کردید خودتونو
به چشم خودم دیدم اشک تو چشمای آقای حسینی جمع شد و با بغض گفت : از حرفاتون پشیمون میشید به زودی 😭😭
اونشب ما ۱۵نفر باهم رفتیم تو یه کلاس 😞😞
بازم غرق گناه بودیم
غافل از اینکه فردا چه خواهدشد
اتفاقی که کل زندگی ما ۱۵نفر تغییر میده
فردا ۵صبح آماده حرکت به سمت ......
#ادامه_دارد....
#نویسنده: بانو....ش
@kheiybar