✨
هر وقت گره به کارتون خورد
زود بروید در خانهی شیرخوارهی اباعبدالله(ع)...💔
کسی یک اربعین نشست؛🍂
روز آخر امام حسین(ع) را ملاقات کرد.
به امام گفت:
آقا مردم گرفتارند
امام فرمودند:
مگر این مردم علیاصغر(ع) من را ندارند😭
که اینقدر گرفتارند؟؟😔
🌸 #آیت_الله_حقشناس_ره🌸
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌سخنرانی بهاره رهنما در شب عاشورا
@kheiybar
کپی ممنوع❌
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨رفیقشهیدم✨ هدیه به { امامسجاد ع،امام محمدباقر ع، و امام
جمع کل صلوات
🌸4810🌸
قبول باشه از همگی حاجتروا بشید انشاءالله💐
#شهیدهمت به روایت همسرش 2
#قسمت_بیستوهفتم
ادامه👈ازش بدم آمد!!!
آمدند معاینهام کردند گفتند باید امشب آنجا بمانم.#ابراهیم همه اش پیغام💬 می داد که چی شد. تا فهمید دکترها چی گفته اند گفت «بگویید بماند پس. من می روم خانه.»🏢توی دلم گفتم «نه به آن گریه هاش نه به این رفتن هاش، در رفتن هاش.»😐نگو از زور گریه نتوانسته بود یا نخواسته بود آنجا بماند. فرار کرد رفت. پیغام من هم بش نرسید که گفتم «نمیمانم.☹️ نمیخواهم بمانم. توی این بیمارستان کثیف و دور از #ابراهیم.»گفتند «چرا؟ بچه شاید…»
گفتم«اگرآمدنی بود می آمد.نمی توانم.نمی خواهم. بگذارید بروم.»🙁
نگذاشتند. نمی شد یعنی. خطرناک بود. آنها اینطور می گفتند. هم برای من هم برای بچه. نمی خواستم بگویم، حرفهایی بود که باید توی دلم می ماند، یا فقط باید به #ابراهیم میگفتمش، اما گفتمش. گفتم «بش بگویید اگر نیاید ببردم خودم پا میشوم راه می افتم می آیم.»😢
آمد.گفتم«می بینی بیمارستان را؟ من اینجا نمی مانم.»یکی از پرستارها آمد مرا برگرداند و به #ابراهیم گفت «حالش خیلی بدست. باید بماند.» #ابراهیم گفت «نمی خواهد اینجا بماند. زور که نیست. خودم همین الآن می برمش باختران.»👌پرستار گفت «میل خودت ست.» #ابراهیم گفت «دوست دارم ببرمش جایی که بچه اش را راحت به دنیا بیاورد.»پرستار گفت «ببر، ولی اگر هردوشان تلف شدند حق نداری بیایی اینجا دادوقال راه بیندازی.»😞☝️
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت.
#ادامهدارد...
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨رفیقشهیدم✨ هدیه به { امامموسیکاظم ع،امامرضا ع، امام مح
جمع کل صلوات
🌸4,710🌸
قبول باشه از همگی حاجتروا بشید انشاءالله💐
❣ #قرار_شبانه
🌸ختم صلوات به نیابت از
✨رفیقشهیدم✨
هدیه به { امامحسن عسکری ع } برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج💐
🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@shahiideh
༻﷽༺
🕊 #ڪیسٺ_حسین؟
حرمش شمعُ وجود همہ پروانہ اوسٺ
قلب عشاقچنان منزلوکاشانہ اوسٺ
نہفقط ماکہ تمامےجهانمحتاجش🌱
این حسین ڪیسٺ ڪه عالم همہ دیوانہ اوسٺ💔☝️
#همہ_عالمُ_آدم_بفدایٺ_ارباب
#السلامعلیکیااباعبدالله✨🌸
@kheiybar
#حديث_روزانـہ✨
❤️ #الطریق_الی_ڪربلا
📝 #امام_حسنعسڪرے_ع:
نشانہ هاے مومن پنج چیز است :
1⃣ نمازهاے پنج گانہ
2⃣ #زیارٺ_اربعین
3⃣ انگشتر بہ دسٺ راسٺ ڪردن
4⃣ برخاڪ سجده ڪردن
5⃣ بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن
《📚 وسائل الشیعه ، ج 14 ، ص 478》
@kheiybar
#شهیدهمت به روایت همسرش2
#قسمت_بیستوهشتم
#ادامه👈 بدم ازش آمد!!!
داشتم آماده میشدم بروم که حالم بد شد برگشتم توی بیمارستان. مصطفی به دنیا آمد.☺️
آمدند گفتند باید بمانم و نماندم. با هم برگشتیم خانه. جانماز پهن کرد، نماز شکر خواند🍃، آمد سراغ بچه ها. صدای گریه اش را از توی اتاق شنیده بودم که چطور خدا را صدا میکرد می گفت شکر. فردا را هم پیش ما ماند☺️. هیچکس نبود کمکم کند. غذای بچه ها را خودش می داد. به مصطفی آب قند می داد و به مهدی شیر. دکتر گفته بود نباید تا چند ساعت به نوزاد چیزی داد و #ابراهیم طاقت گریه و گرسنگی بچه را نداشت و بش شیر میداد🙁. آن شب را هرگز فراموش نمی کنم. فقط نگاهش می کردم. بش گفتم «اگر بدانی آن روزها چقدر ازت بدم می آمد.»🙊
خرداد پنجاه و نه بود گمانم.
روز اول، از راه نرسیده، خسته و کوفته بودیم که آمدند خبر دادند مسئول روابط عمومی سپاه پاوه گفته «تمام خواهر و برادرهای اعزامی باید بعد از نماز بیایند جلسه داریم.»
آن روزها بش میگفتند « #برادر_همت.»🙂
فکر کردم باید از کردهای محلی باشد. با آن پیراهن چینی و شلوار کردی و گیوه ها و ریشی که بیش از حد بلند شده بود.😌 اگر می دانستم تا چند دقیقه ی دیگر قرارست ازش توهین بشنوم یا ازش متنفر بشوم شاید هرگز به دوستم نمی گفتم «توی کردها هم انگار آدم خوب پیدا می شود.»😑😒
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت.
#ادامهدارد...
@kheiybar