💔💔🍂
#مــــــادر هر ڪارے کنـد☝️
بچـهها یاد میگیـرند👌
مثـلا اگـر شهیــد شود..💔🕊.
#یـــافاطمـــةالزهـــــرا س
#اللهــــمارزقنــــاشهــــادتـــــ💔🕊
پــــروفایل🍂
@kheiybar
✍️ تنها درخواست #شهیدعلمالهدے در زندان ساواڪ چه بود⁉️☝️
#متن_خاطره:
نوجوان که بود ، ساواک دستگیرش کرد😞. رفتم ملاقاتش و دیدم اوضاعِ زندان اصلاً خوب نیست😣. اتاقهای زندان بسیار کوچک و قدیمی و کاملاً غیر بهداشتی بود😖. به #سیدحسینگفتم: چه چیزی لازم داری تا برات بیارم😒؟ گفت: فقط یه جلد قرآن برام بیارین❤️☺️...
.
🌷خاطره اے از زندگی سردار شهید سید محمد حسین علم الهدے🌹
📚منبع: کتاب لحظه های آشنا ، صفحه ۱۱
#انس_با_قرآن❤️
#استقامت
#استکبارستیزے #شهید_علم_الهدے🌹
@kheiybar
🍃❤️🍃
ساعت یک و نیم شب با #شهیدهمت از خط مقدم به دوڪوهه آمدیم.☺️
آن جا ما با حضور چند نفر از دوستان، جلسهای داشتیم. قبل از شروع جلسه به یکی از بچهها گفتم: ما شام نخوردهایم.🙂
او چند دقیقهای از #حاجهمت اجازه خواست و به مقر رفت☝️ و بعد از مدتی با دو ظرف باقالی پلو و قوطی کنسرو ماهی بازگشت.🍲🍲
#حاجهمت وقتی خواست شام را بخورد به آن دوستمان گفت: «بچهها شام چی داشتند؟» او گفت: همین غذا را، آنها هم باقالی پلو خوردند.😒
#حاجی گفت: «تن ماهی هم؟»😒. گفت: کنسرو تن ماهی را فردا ناهار به آنها میدهیم.☹️
#حاجی هم قوطی کنسرو را کنار گذاشت و فقط باقالی پلو خورد😑 و گفت: دوست ندارم غذای من با #بسیجیها فرق داشته باشد.☺️👌❤️
#بسیجےها رو خیــــلےدوستـــ داشت☺️❤️
@kheiybar
💔🍂🍂
#تلنـــــگـــرمهـــــدوے💔
🕊پـــاڪـ نگـهشــان دار،
#چشمـــهایت را مےگـــویـــم؛
این چشـم ها ،فرش زیــر پاے #مهــدے است💔👌
#پــاڪ نگهشـــان دار...‼️🕊
@kheiybar
💔🍂
#نحـــوهشهــــادتـــ💔
. نحوه #شهادت شهید نوبت دوست میلاد بود که برود پست بدهد، اما اذان صبح را گفتند🗣. #میلاد رفت تا نماز اول وقتش را بخواند و متاسفانه از دسته جا ماند😞. بعد از نماز خواست که دنبال دوستانش برود، اما نه راه را بلد بود و نه بیسیم یا وسیله ارتباطی داشت😣. برگشت داخل خانهای که مستقر بودند. همشهریهای امیدیهای که آنجا بودند، به #میلاد گفتند پیش ما بیا. #میلاد رفت و برعکس شب و روزهای دیگر شاد و خندان بود☺️ که همه از این رفتار #میلاد تعجب کرده بودند😕. صبح فرمانده #میلاد از دستش گلهمند بود که چرا از دسته جا مانده است😒 و گفت: باید بیایی همان جا و پست بدهی😒. میلاد هم حرفی نزد و همراهشان رفت. باید بر روی تپه الوار سنگ درست میکردند برای کسانی که میخواستند شب پست بدهند👌. نزدیک ظهر بود که بیسیم فرمانده به صدا درآمد که خودتان را سریع برسانید💔. ماشینی را با یک موشک زده بودند😔. حاج رضا ملایی و سروان مجتبی زکوی زاده همانجا شهید شدند💔 و #میلاد مجروح شد😔 که یک روز بعد یعنی اربعین سال 94 به شهادت رسید💔🕊.
شهیدمدافعحرم
#میلادبـــدرے
#سالــــروزشهــــادتـــــ💔🕊
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
خاطرات دفاعمقدس☺️👌 محسݩرضایے در ڪنار #شهیدهمت❤️ #قسمتپنجم👇🍃 فرمانده تیپ امام سجاد چه کسی بود؟🙂🤔
خاطرات دفاعمقدس☺️👌
محسݩرضایے در ڪنار
#شهیدهمت❤️
و در آخر👇🍂
فقط #بسیجے به آنها دادید؟🤔
پاسدار هم به آنها دادیم🤗. #حاجهمت همیشه می گفت از مازندران به من نیرو بده☝️. تعدادی از نیروهایش هم از مازندران بودند☺️. میگفت شما غیر از تهران از مازندران هم به من نیرو بده😊. آن موقع هر استان پشتیبان یگان خاصی نبود. ما بعد از عملیات بیت المقدس برای هر استان یک تیپ را مشخص کردیم👌. در بیت المقدس هم به تدریج به سمت استانی شدن تیپها حرکت کردیم☝️، ولی اصل کار بعد از عملیات بیت المقدس صورت گرفت👌. مثلا اگر من هفدهم، هجدهم، بیستم آذر رفته باشم مریوان، آنها باید مثلا تا دهم، پانزدهم دی آمده باشند☝️. شما از دهم دی تا اول فروردین را در نظر بگیرید که عملیات شروع شد🙂، تقریبا دو ماه و نیم وقت داشتند🙃. در این مدت، (#حاجهمت و احمد متوسلیان) به سفر حج رفتند🕋 و بعد آمدند در جنوب مستقر شدند☺️ و تیپ تشکیل دادند و شناسایی کردند که در شرح عملیات این مطالب را توضیح میدهم☝️🤗. اما دیدیم باز هم تیپهای بیشتری نیاز داریم👌. تیپ ولی عصر (عج) تشکیل شده بود، تصمیم گرفتیم نیروهای این تیپ را هم از مریوان بیاوریم و در قسمتی از خط به کار گیریم، اما باز هم تیپ کم داشتیم🍂
رواے:محسݩرضایے
همرزم #شهیدابراهیمهمت
#شادےروحشصلواتـــــ❤️
@kheiybar
💔🍂
چقدر این چهره ها☝️ برایم آشناست🌹
مجذوب چهره هاے
این و آن گشتیم😔
آن چهره هاے بےریا یادمان رفت☝️💔
چقدر دلم تنگ است...💔😔
#شهـــــدا😔
دعـــاموݩڪنین💔🍂
@kheiybar
❤️🍂
صبحبخیر #حــاجابراهیـــم❤️
#طلــوعِ هر صبحم را،
به یڪ لبخندت پیوند مےزنم؛
ڪه #ختم_به_خیر گردد عاقبتم❤️...
#شهیدابراهیمهمت
ســـردار خیـــبر
#روزتـــوݩ متبـــرڪ به #نگـــاهشهیــــد🌹
پروفایـــل🍃
@kheiybar
💔🍂❤️
✍️ گذشت در اوجِ نیاز...👌
بخوانید و لذت ببرید از این همه مردانگے☺️👌👇
#متن_خاطره :
نشسته بودم و تماشایش مےکردم😊
لبهاش بدجورے از تشنگے تَرَک خورده بود💔 . هر کسے از آب ، یه سهم داشت☝️. سهمِ آبِ خودش رو گرفت و اومد توے سایه نشست🙂. یهو دید یه اسیر عراقے داره نگاهش میکنه😒. بلند شد و سهمِ آبِ خودش رو داد به اسیر عراقے...☺️❤️👌
📚منبع: مجموعه روزگاران ، جلد 9 (کتاب غواصان لشکر14) ، صفحه 94
#ایثار #گذشت #فداڪارے
@kheiybar
💔💔🍂
🌷 تا این زمان نمی دانستم #شهادتے باشد که فقط خاص ماست، ☝️.
👇 مال ما...
دخترانهے دخترانه...
🌸 نمی دانستم همین چادر و روسرے که هر روز سر میکنم،
🌷 #شهادت ساز است...💔🕊
🔹 مثل ایمان ، .
🔹 مثل عقیده ، .
🔹 مثل طرز تفکر.👌
↩ از امروز به چادرم به گونهاے دیگر نگاه خواهم کرد.☺️..
💠 چادرم را مثل ایمان و عقیده ام حفظ خواهم کرد...❤️
تلاشم را خواهم کرد...
تو دعا ڪن براے ما یا زهرا (س)😔💔
🔘 #ادوارد_یاکوب (جهانگرد و طبیب آلمانی) می گوید:👇
⬅ در ایران، در بازار، به زنانے با چادر برمی خورید که به هنگام صحبت کردن از طرز تکلم آنها می توان به مقام بلندشان پی برد.👌☺️
🔹 زنان ایرانے در خروج از منزل آزادی بسیارے دارند و علی رغم جدار مستور خود، به همه امور و اعمال نفوذ دارند؛☝️ حتی در کارهای سیاسے، در سقوط برخی حکام و وزرا سرنخ را باید از آنها جست.👌✌️❤️
#شهــــادتــــــ💔
#چــــادر
#مدافعـــاݩحجــــابیـــم✌️
@kheiybar