فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببینید مهمه👆👆🥺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥محسن شریفان، خواننده: اگر حرف زدن از شهدا مزدوری است من هم یک مزدور هستم!
🔹محسن شریفیان، خواننده در جریان کنسترش که این روزها در تهران برگزار می شود گفت:اگر کسی درباره کشور، خلیج فارس و جزایر ایرانی، شهدای ارتش و وطن حرف بزند، او را مزدور خطاب میکنند و این یک سناریوی تلخ برای این روزهاست.من یک مزدور ام و برای وطن ام میخوانم.
💢 روحیه به حزبالله بازگشته
✍رحیم نوعی اقدم
انصافا ضربات سختی به پیکره حزب الله وارد شده بود، انفجار پیجرها، شهادت فرماندهان ارشد و در نهایت آخرین ضربه را با شهادت #سید_حسن_نصر_الله بر حزب الله وارد کردند.
حزبالله، مردم و مسولین لبنانی روحیه خود را از دست داده بودند...
مسولین لبنانی که خیلی زود اعلام کردند حاضرند شرایط صلح را پذیرفته و تا لیتانی عقب نشینی کنند.
مردم یکی از روستاها پرچم سفید بلند کرده و اجازه ورود ارتش اسرائیل را به روستایشان دادن.
متحدین حزبی حزبالله پشت حزبالله را خالی می کردند و به عملکرد حزب الله انتقاد کردند.
ضاحیه بیروت بعنوان خط قرمز حزبالله هرروز و شب، دائم موشک باران می شد
مردم زیادی آواره خیابان ها شده بودند و شرایط اسکان سریع آنها برای جبهه مقاومت میسر نبود.
کار آنقدر سخت شده بود که در #جمعه_نصر، برای اولین بار امام خامنهای در تریبون رسمی نماز جمعه به زبان عربی مستقیم با رزمندگان حزبالله سخن گفت. به آنها روحیه میداد و فرمود اگر سید حسن شهید شده من که هستم...
وای عجب روزهای سختی را همه پشت سر می گذاشتیم.
سخنان امامان اثر گذاشت، رزمندگان حزبالله جاهای خالی را یکی یکی پر کردن.
کم کم، جبهه جنوب سر و سامان گرفت، ضربات بر پیکر اسرائیل کاری تر شد، تلفات اسرائیل بالا رفت، کمکهای مردمی ایران، بیشتر از آنکه اندازهاش مهم باشد، ابعاد روانی مثبتی را در بین آوارگان ایجاد کرد.
روحیه مردم لبنان که بالا رفت لایه های دیگر حزبالله هم روحیه گرفت.
سفر عراقچی، و دکتر قالیباف، فارغ از هر حاشیهای، امید را به دل مسولین لبنان برگرداند.
هرچند مخالفان حزبالله در لبنان و خارج از لبنان سرمست از شهادت سید، هنوز در تلاش هستند مسولین این کشور را متقاعد به پذیرش شکست در برابر اسرائیل و تنبیه حزبالله کنند.
دیگر کار از کار گذشته، آمار تلفات اسرائیل خیلی بالا رفته و در یک فقره ارتش اسرائیل اعلام کرد تعداد زیادی نیرو فقط در مقابله با سه نیروی حزبالله از دست داده است.
حالا دیگر خبری از موشک باران کور توسط حزب الله نیست.
آنها حساب شده به مراکز حساس حمله می کنند.
امان از #وعده_صادق2 جهان دیگر می گوید ایران اراده کند میزند و ترسی هم ندارد
در پایان سخن،
روزی امام خامنهای فرمود: بشار باید بماند، ماند...
فرمود: آل سعود در یمن پیروز نمی شود، نشد
و حالا میفرمایند: جبهه مقاومت پیروز این میدان است، #قطعا_سننتصر
🔇🔈🇮🇷🇮🇷🇵🇸🇵🇸👌👌👆
💐 ما به همراهی شما مباهات و افتخار میکنیم.
🌎📡🇵🇸🇮🇷❤️👇
┄┄┅┅┅❅❀❥🇮🇷❥❀❅┅┅┅┄┄
دوستان_خودرا
#به_گروه_دعوت_کنید
کانال لبیک _یاامام خامنه_ای 👇
https://eitaa.com/khmanie
╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
🔰در جلسه دیشب شورای امنیت سازمان ملل درباره حمله اسرائیل به ایران چه گذشت؟
🔸نماینده روسیه در شورای امنیت:
🔺از اسرائیل میخواهیم از اقدامات تحریکآمیز نظامیِ بیشتر خودداری کند؛ چراکه برایش عواقب خواهد داشت.
🔺حملۀ اسرائیل به ایران غیرمسئولانه بود. این افزایش تنش از سوی اسرائیل قابل پیشبینی بود و آمریکا نهتنها سعی نکرد آنها را منصرف کند بلکه گفت اسرائیل میتواند حمله کند. واشنگتن علاوه بر هماهنگی اطلاعات هم در اختیار اسرائیل قرار داده است.
🔺ایران بهشکل بیسابقهای خویشتنداری پیشه کرده و سعی کرده به اقدام غیرقابلِ پذیرشِ اسرائیل با آرامش پاسخ دهد. اسرائیل با حمایتِ آمریکا جرئت میکند که کارهای فعلیاش را در منطقه ادامه دهد.
🔸 نماینده الجزایر در شورای امنیت:
🔺بعد از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران باید اقدامی انجام میشد که اسرائیل به قوانین بینالمللی پایبند باشد
🔺استانداردهای دوگانه نسبت به قوانین بین المللی اتفاق افتاده است که باید متوقف شود. حرف ما امروز همان حرف گذشته است، یعنی به قوانین بین المللی عمل شود.
🔺رژیم اشغالگر اسرائیل باید پاسخگوی جنایتهای خود باشد.
🔸نماینده چین در شورای امنیت:
🔺ما با هرگونه اقدام تهاجمی که صلح و امنیت منطقه را تهدید کند، مخالفیم.
🔺اوضاع خاورمیانه شکننده است و همه طرفها باید آتش بس را اجرا کنند.
🔺آتش بس در غزه هنوز دور از دسترس است و قطعنامههای شورای امنیت نادیده گرفته شده است.
🔸نماینده آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد:
🔺ما به حمایت خود از اسرائیل ادامه خواهیم داد.
🔺آمریکا ایران را در همه زمینهها تحریمهای جدید کرد. انگلستان و استرالیا هم ساختار موشکی ایران را تحریم کردهاند.
🔺ایران ۴ هفته قبل در یک حمله موشکی به تلآویو و شهرهای پرجمعیت اسرائیل جان غیرنظامیان را به خطر انداخت.
🔺ما در حمله اسرائیل به اماکن نظامی ایران مشارکتی نداشتیم. از ایران میخواهیم با بازداشتن نمایندگان خود، حملات به اسرائیل را متوقف کند.
🔸نماینده رژیم صهیونیستی در نشست شورای امنیت:
🔺اسرائیل به دنبال جنگ نیست، ما به دنبال صلح هستیم
🔺هر کسی را که کُشتیم برای صلح و ثبات دنیا بوده است.
🔸نماینده عراق در نشست شورای امنیت:
🔺عراق اقدامات رژیم صهیونیستی را محکوم میکند.
🔺ما اجازه نخواهیم داد که از حریم هوایی عراق برای حمله به کشورهای دیگر استفاده شود.
🔺اقدام رژیم صهیونیستی نقض حاکمیت عراق بود.
🔺ایران دوست و همکار ما است.
🔸نماینده سوریه در نشست شورای امنیت:
🔺بیانیههای کشورهای غربی که میگویند اسرائیل از خود دفاع میکند را محکوم میکنیم
🔺اسرائیل خود را از قانون بالاتر میداند. شورای امنیت جلوی این رژیم اشغالگر را بگیرد.
🔺اسرائیل باید به خاطر اقداماتش پاسخگو باشد.
🔸نماینده ژاپن در نشست شورای امنیت:
🔺درگیریهای اخیر باید متوقف شوند؛ کلید صلح، آتشبس در غزه است.
🔺ژاپن عمیقاً نگران حملات متقابل بین ایران و اسرائیل است و حملات اخیر را محکوم میکند.
روزنامه کیهان
💐 ما به همراهی شما مباهات و افتخار میکنیم.
🌎📡🇵🇸🇮🇷❤️👇
┄┄┅┅┅❅❀❥🇮🇷❥❀❅┅┅┅┄┄
دوستان_خودرا
#به_گروه_دعوت_کنید
کانال لبیک _یاامام خامنه_ای 👇
https://eitaa.com/khmanie
╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماینده دائم ایران در شورای امنیت:
🔰پاسخ ما به رژیم صهیونیستی کاملاً منطبق با حقوق بینالملل خواهد بود
🔸شورای امنیت باید هرچه سریع تر به حمله متجاوزانه اسرائیل به ایران واکنش نشان دهد.
🔸رژیم صهیونیستی از فاصله ۱۰۰ کیلومتری موشک های هواپرتاب را به سمت ایران پرتاب کرد.
🔸این حمله تهاجمی بخشی از الگوی تجاوزکارانه اسرائیل برای بی ثبات کردن منطقه است.
روزنامه کیهان
💐 ما به همراهی شما مباهات و افتخار میکنیم.
🌎📡🇵🇸🇮🇷❤️👇
┄┄┅┅┅❅❀❥🇮🇷❥❀❅┅┅┅┄┄
دوستان_خودرا
#به_گروه_دعوت_کنید
کانال لبیک _یاامام خامنه_ای 👇
https://eitaa.com/khmanie
╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ آرمان عزیز: مؤمن، متعبّد، حزباللهی
🔇🔈🇮🇷🇵🇸🌺❤️👆
💐 ما به همراهی شما مباهات و افتخار میکنیم.
🌎📡🇵🇸🇮🇷❤️👇
┄┄┅┅┅❅❀❥🇮🇷❥❀❅┅┅┅┄┄
دوستان_خودرا
#به_گروه_دعوت_کنید
کانال لبیک _یاامام خامنه_ای 👇
https://eitaa.com/khmanie
╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
.
♨️ اسرائیل بشار اسد را تهدید کرد تا از حمایت خود از ایران دست بکشد.
🔹براساس این گزارش رژیم صهیونیستی در پیامی به بشار اسد تهدید کرده است اگر به حمایت از ایران و حزبالله ادامه دهد دولت سوریه را سرنگون خواهد کرد، از سوی دیگر، به رئیس جمهور سوریه پیشنهاد شد که در صورت عدم حمایت از حزب الله روابطش با کشورهای عربی بهبود می یابد.
✍خاک بر سر سران کشورهای عربی که وعده بهبود روابط سوریه با اونها رو رژیم کودک کش صهیونیستی باید بده...
💐 ما به همراهی شما مباهات و افتخار میکنیم.
🌎📡🇵🇸🇮🇷❤️👇
┄┄┅┅┅❅❀❥🇮🇷❥❀❅┅┅┅┄┄
دوستان_خودرا
#به_گروه_دعوت_کنید
کانال لبیک _یاامام خامنه_ای 👇
https://eitaa.com/khmanie
╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
96.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
♨️ ایران اصیل است؛ به فکر تنش ها باشید
پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات الجزیره:
🔹چگونه میخواهید کشور اصیلی همچون ایران را با اسرائیل یکی بدانید؟!/کشورهایی که اقدامات ایران را نمایشی توصیف میکنند تبدیل به وسیله و ابزاری در دست اسرائیل شدهاند/به جای قضاوت ایران باید فکری به حال نقش کشورهای عربی در منطقه بکنیم ..
♨️اسرائیل برای آتشبس با حزبالله دست به دامان آمریکا شد
🔹شبکه ۱۲ اسرائیل اعلام کرد: تلآویو پیشنهاد داده در ازای عدم گسترش عملیات زمینی در لبنان، آمریکا دست به محاصره زمینی، دریایی و هوایی لبنان بزند تا مانع از بازیایی توان حزبالله شود.
🔹شبکه ۱۲ افزود: تماسها با آمریکا دربردارنده آتشبسی ۶۰ روزه است که طی آن، گفتگوها برای آتشبس دائم ادامه مییابد.
🔹به نوشته این رسانه اسرائیلی به نقل از دستگاههای امنیتی این رژیم، عملیات زمینی به تحقق هدف خود یعنی برچیدن تهدید شلیک موشکهای ضد زره از جنوب لبنان نزدیک میشود.
🔹این در حالی است که مقامات رژیم صهیونسیتی پیش از این، هدف از عملیات زمینی در جنوب لبنان را عقب راندن رزمندگان حزبالله به آن سوی رود لیتانی و فراهمسازی شرایطی برای بازگشت صهیونیستها به شهرکهای شمال اراضی اشغالی عنوان کرده بودند.
💐 ما به همراهی شما مباهات و افتخار میکنیم.
🌎📡🇵🇸🇮🇷❤️👇
┄┄┅┅┅❅❀❥🇮🇷❥❀❅┅┅┅┄┄
دوستان_خودرا
#به_گروه_دعوت_کنید
کانال لبیک _یاامام خامنه_ای 👇
https://eitaa.com/khmanie
╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
.
♨️ حملات موشکی دو شرکت مهم را مجبور به ترک اراضی اشغالی کرد
🔹منابع عبری زبان اعلام کردند به سبب ادامه حملات موشکی به اراضی اشغالی، دو شرکت مهم تصمیم گرفتند فلسطین اشغالی را ترک کنند.
♨️این منابع عنوان کردند که شرکت "کرن الف" تصمیم به انتقال به آمریکا گرفته و شرکت "اینسایت پارتنر" هم تصمیم گرفته نمایندگان فروش خود را به آمریکا منتقل کند و هر دو شرکت جزو شرکتهای پیشگام در عرصه تکنولوژی در اراضی اشغالی هستند.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
💐 ما به همراهی شما مباهات و افتخار میکنیم.
🌎📡🇵🇸🇮🇷❤️👇
┄┄┅┅┅❅❀❥🇮🇷❥❀❅┅┅┅┄┄
دوستان_خودرا
#به_گروه_دعوت_کنید
کانال لبیک _یاامام خامنه_ای 👇
https://eitaa.com/khmanie
╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
🕊 ⚘️شهیدانه(۶۱)⚘️🕊
📚نام کتاب:خار و میخک
[خاطرات رزمنده مجاهد یحیی سنوار]
این داستان شخص من نیست؛ داستان یک شخص خاص هم نیست؛ اما همه اتفاقات آن واقعی است. هر یک از وقایع آن یا همه آن، می تواند به این یا آن فلسطینی مربوط باشد. تنها کاربرد تخیل در این اثر، خلق یک رمان و تحقق فرم و ویژگیهای آن است؛ یعنی روایتی که حول محور افراد خاصی بچرخد و الا بقیه، تماماً حقیقت محض است؛ بیشترش زندگی خود من است و چیزهایی که از زندگی دیگران که خود از دهان ایشان شنیده ام؛ از خودشان، خانواده هایشان و همسایگانشان؛ یعنی حوادثی که در طول چندین دهه در سرزمین فلسطین عزیز روی داده است.
تقدیمش میکنم به کسانی که دلشان برای سرزمین إسراء و معراج می تپد؛ همه آنهایی که در پهنایی به وسعت اقیانوس تا خلیج هستند و حتی از این اقیانوس تا آن اقیانوس!
یحیی ابراهیم السنوار، زندان "بِئرُالسَّبع"
درباره کتاب خار و میخک شاهکارهایی هستند که در دل شبهای تاریک و روزهای طولانی زندان زاده میشوند؛ از جمله «گفتگوهایی با خودم» اثر نلسون ماندلا، رهبر جنبش ضد آپارتاید، که نشاندهنده تلاش در برابر ظلم است. اما این تنها یک نمونه نیست. یحیی سنوار، مبارز فلسطینی، در ۲۲ سال اسارتش تحت سلطه استعمارگران، رمانی نوشت که نه فقط یک اثر ادبی، بلکه صدای خشم و امید مردم فلسطین است. کتاب «خار و میخک» روایتگر تضادهایی است که میان زندگی و مرگ، تسلیم و مقاومت، و یأس و امید جریان دارد.
#شهیدانه
#معرفی_کتاب
#خار_و_میخک
#یحیی_سنوار
#رسانه_قرارگاه_جهادی_اربعینی_ها
#کمیته_شهدا
__________________
7- اولین کسى که نماز خواند و یک رکعت آن چهار هزار سال طول کشید.(7)
8- اولین کسى که که غنا و آواز خواند، همان زمانى که آدم علیه السلام از درخت نهى شده خورد.(8)
9- اولین کسى که نوحه خواند و گریست ؛ چون او را به زمین فرستادند، به یاد بهشت و نعمتهاى آن نوحه و گریه کرد.
10- اولین کسى که لواط کرد آنگاه که به میان قوم لوط آمد.(9)
11- اولین کسى که دستور ساختن منجنیق را داد تا حضرت ابراهیم علیه السلام را با آن در آتش اندازند.
12- اولین کسى که دستور ساختن نوره را در زمان حضرت سلیمان داد، براى این که موهاى اضافى پاى بلقیس پادشاه سبا را از بین ببرند(10)
13- اولین کسى که دستور ساختن شیشه را داد تا حضرت سلیمان علیه السلام آن را روى خندق گذارد و بلقیس را آزمایش کند.(11)
14- اولین کسى که عبادت و بندگى او، فرشتگان را به تعجب در آورد!
15- اولین کسى که به خداى خود اعتراض کرد(12)
16- اولین کسى که شبیه شدن به دیگران را مطرح و مردم را به آن تشویق کرد(13)
17- اولین کسى که که سحر و جادو کرد و آن دو را به مردم یاد داد.(14).
18- اولین کسى که براى زیبایى ، زلف گذاشت(15)
19- اولین کسى که نقاشى کرد و چهره کشید(16).
20- اولین کسى که آتش حسدش شعله ور شد(17) .
21- اولین کسى که به ناحق مخاصمه و جدال کرد.
22- اولین کسى که خداى تعالى به او لعنت نمود (18).
23- اولین کسى که به خدا کفر ورزید. (19)
24- اولین کسى که گریه دروغى نمود.(20)
25- اولین کسى که عبادت و خلقت خود را ستود.
26- اولین کسی آتش پرستی رامطرح وبنیان آن را نهاد
خلقت شیطان:
خداوند سه گونه موجود عاقل و با شعور آفریده : یک نوع در آسمان ها هستند که همان فرشتگان اند و از نور به وجود آمده اند که شهوت جنسى و خور و خواب و شهوات دیگر ندارند؛ گناه از آنان سر نمى زند، تسلیم محض پروردگار مى باشند و یک لحظه نافرمانى او را نمى کنند، خلقت آنها جلوتر از جن و انس بوده .
نوع دیگر؛ انسان است که خداوند متعال او را با دو دست قدرت خود پدید آورد و ملائکه بر او سجده کردند و استاد آنان شد، هم عقل و هم شهوت در وجودش گذاشت ، و از خاک و آب به وجود آمده است (21) نوع سوم ؛ نژاد جن است که خداوند ایشان را از آتش بى دود(و باد) پدید آورد، و مثل انسان عقل و شهوت به آنها داده شده است . خلقت جن قبل از خلقت آدم و هم زمان با خلقت نسانس بوده است .خداوند درباره خلقت جن چنین فرموده :«والجان خلقناه من قبل من نار السموم »
«ما طایفه جن را قبل از انسان از آتش گرم و سوزان - و شعله ور بدون دود – آفریدیم »(22)
ابلیس فرشته بود ویا جن؟
حال باید پرسید: آیا او مَلَک و از فرشتگان بود یا خیر؟در قرآن به صراحت ذکر شده که او از جِنّ بوده آنجا که میفرماید:« وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا اِلاّ اِبْلِیسَ کانَ مِنَ الجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ...»(23) «چون به فرشتگان گفتیم آدم را سجده کنید، همه سجده کردند مگر ابلیس که از جنّیان بود و از فرمان پروردگارش بیرون شد»..
آیا ابلیس اولین جن بود ؟
در ماجرای خلقت انسان اگر چه آدم اولین انسان از نسل کنونی است لیکن ابلیس اولین جن از نسل جنیان نیست زیرا خداوند درباره او می فرماید :"و ابلیس از جن بود".(سوره کهف آیه ۵۰) از این آیه معلوم می شود که قبل از ابلیس افراد دیگری از جن خلق شده بودند و او یکی از آنهاست ولی ابلیس اولین وسوسه گر و دشمن بشر به شمار آمده و آغازگر عداوت است. همان طور که خداوند، نخست آدم علیه السلام را خلق نمود و همسرش حوا را بعد از او از جنس خودش آفرید، پدر جن ها هم که مارج نام داشت از آتش و سپس همسرش مارجه را نیز از او خلق نمود. مارج و مارجه با هم ازدواج کردند جان متولد شد و فرزندان جان دو طایفه شدند، یک طایفه ، همان جن ها که در میان آنان ، هم مؤمن پیدا مى شود و هم کافر؛ طایفه دوم ؛ شیاطین شدند که پدر بزرگشان ابلیس میباشد. ابلیس یکى از فرزندان جان است وطبق بعضی روایات نام اصلی او حارث بود .
پیشینه خلقت جن وشیطان:
خداوند درقرآن میفرماید :« ولقد خلقناالانسان من صلصال من حمامسنون والجان خلقناه من قبل من نارالسموم» « همانا ماانسان رااز گل ولای سالخورده تغییر یافته بیافریدیم وطایفه جن راپیشتر از آتش گذرانده خلق نمودیم» این آیه شریفه تصریح دارد بر تقدیم خلقت جن وشیطان برانسان ،اما اینکه این مدت چقدر است ظاهرا دلیل معتبری در دست نیست جز اینکه محی الدین ابن عربی میگوید بین خلقت جن وخلقت آدم شش هزار سال فاصله بوده است
مسعودی گفته است موقعی که خدااراده کرد آدم را خلق کند مدت هفت هزار سال برجن ونسناس گذشته بود وابلیس لعین هم قسمتی از زمان راگذرانده بود
اما اگر ابلیس اولین جن نباشد که نیست واز طرفی طبق فرموده امیرالمومنین (ع) که فرموده اند : ابلیس خدا راشش هزار سال عبادت کرده ،سابقه خلقت جن وشیطان بیش از آنچه ابن عربی گفته است خواهد بود از این رو قول مسعودی به واقع نزدیکتر است
شیطان بر خلاف تصور عامیانه از جنس فرشتگان نیست بلکه او از جن است همانطور که قرآن می فرماید فرشتگان سجده کردن به جز ابلیس و او از جن بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید (کهف آیه 50) اما چرا او در کنار فرشتگان بوده؟
پیشینه شیطان قبل ازتمرد وچگونگی راهیابی او به محفل فرشتگان :
نام اصلی وی حارث (حرث) بوده که به خاطر عبادتهای طولانی مدتش، او را عزازیل یعنی عزیز خدا، میگفتند. اما پس از تکبر و خودبینیاش، ابلیس نامیده شد، یعنی کسی که از رحمت خدا مایوس گردید و پس از خودداری از سجده بر آدم و رانده شدنش از درگاه الهی، الشیطان یعنی دور شده از رحمت و خیر نام گرفت
درمورد پیشینه او چنین گفتهاند که خداوند متعال قبل از آفرینش آدم، موجودات دیگری خلق نموده بود به نام جن که حارث یکی از آنها بوده و در زمین زندگی میکرد تا اینکه این مخلوقات به سرکشی، فساد، قتل و خونریزی دربین خود ونسانس پرداختند وقتى که فتنه و فساد، کشت و کشتار در میان آنان برپا شد.
در این هنگام خداوند اراده کرد که آنان را نابود فرماید: عده اى از ملائکه را فرستاد تا با شمشیرهاى خود با آنها جنگیدند و همه آنها را کشتند. در این میان ، شیطان جان سالم به در برد و از مرگ نجات پیدا کرد و به دست ملائکه اسیر شد. به فرشتگان گفت : من ، از جمله مؤمنان هستم (و در فتنه و فساد شرکت نداشتم .) شما تمام خویشان و هم نوعان مرا کشتید و من تنها ماندم . مرا با خودتان به آسمان ببرید، تا در آن جا با شما باشم و خداى خود را عبادت کنم .
فرشتگان از خداوند جویاى تکلیف شدند. خداوند به آنها اجازه داد که او را به آسمان ببرند. زمانى که به آسمان رسید به گردش در آسمان ها و بررسى پرداخت . در آن میان لوحى را دید که چیزهایى بر آن نوشته شده ؛ نوشته بود:
« انى لا اضیع عمل عامل منکم . بلا من عمل و اءراد الدنیا اعطاه الله منها و من عمل و اراد الاخرة بلع الله تعالى مناه ) و من یرد حرث الاخرة نزدله فى حرثه ما نشاء و من یرد حرث الدنیا نؤ ته منها و ماله فى الاخرة من خلاق»(24)
« من پاداش هیچ عمل کننده اى را ضایع نمى کنم ؛ بلى ، کسى که کارى کند و اراده دنیا نماید، خدا دنیا را به او مى بخشد و کسى که آخرت را بخواهد، خداوند او را به آرزویش مى رساند. و کسى که پاداش آخرت را بخواهد به او برکت مى دهیم و بر نتیجه اش مى افزاییم و آنها که فقط مال دنیا را مى طلبند، کمى از آن به آنها مى دهیم ، اما در آخرت هیچ نصیبى ندارند» (25) . پیش خود فکر کرد که آخرت نسیه و دنیا نقد است . تصمیم گرفت دنیا را به وسیله عبادت هاى طولانى به دست آورد. لذا در میان ملائکه آن قدر عبادت کرد تا سرور و رئیس همه فرشتگان شد و طاووس ملائکه نام گرفت !
او اولین کسى بود که نماز خواند و یک رکعت آن چهار هزار سال طول کشید.(26)
اما برخی چنین بیان کردند که حارث (ابلیس) در حالی که خردسال بود به اسارت ملائکه در آمد و به همراه آنها به عبادت خدای تعالی مشغول شد. او در آسمان اول، مدتی بین ملائکه، خدا را عبادت کرد. بعد به آسمان دوم و سوم تا بالاخره به آسمان هفتم راه یافت. او در کنار عرش الهی منبری داشت، بالای آن رفته و ملائکه را اندرز میداد؛ و ملائکه در مقابل او با احترام مى ایستادند.چون به این رتبه و مقام رسید، با خود گفت: اگر روزی این امر تبلیغ به دیگری واگذار شود، من از او اطاعت نمیکنم چون خود را در علم و عمل یگانه روزگار و از همه برتر میدانست.
به خاطر عبادتهای زیاد او در درگاه خداوند بود که به او مقامی عطا شد همانند فرشتگان و تا جائی بالا رفت که در زمره فرشتگان قرار گرفت اما از جنس فرشتگان نبود و حتی بعضاً الگوی فرشتگان و پاسخگوی سوالات فرشتگان هم شد از معصوم روایت است ابلیس از جنس فرشتگان نبود اما فرشتگان او را فرشته می دیدند... (27) در روایت آمده که این امتیاز و افتخار بخاطر آن به او رسید که شش هزار سال خداوند تبارک و تعالی را عبادت و بندگی کرده بود شش هزار سالی که ممکن است از سالهای آخرت باشد(28) که به حساب سالهای دنیا بیش از چند میلیون سال است
از امام صادق علیه السلام پرسیدند که آیا ابلیس از ملائکه است یا جزء سایر موجودات آسمانى است؟ فرمود: نه از ملایکه است و نه از سایر موجودات آسمانى؛ بلکه او جن است؛ ولى همراه ملایک بوده است. ملایکه نیز گمان مىکردند او از جنس آنهاست، ولى خداوند متعال مىدانست که چنین نیست. این جریان ادامه یافت تا در جریان سجده بر آدم، راز پنهان ابلیس آشکار گشت(29)
روزی ملائکه در لوح دیدند که به زودی یکی از مقربان درگاه الهی به نفرین ابدی گرفتار خواهد شد پس از حارث با اصرار خواستند که آنها را دعا کند که هیچ یک از ایشان به این بلا مبتلا نشود وی در جواب گفت : این قضیه به من و شما مربوط نیست . من سال ها است بر این معنى اطلاع یافته ام ! ملائکه باز الحاح کردند. او نیز دعا کرد و گفت: خدایا! ایشان را ایمن گردان، ولی خودش را به سبب غروری که داشت، فراموش کرد
روزی وی دید بر در بهشت نوشتهاند: « نزد ما بندهای است که او را به انواع نعمتها، گرامی میداشتیم. اما اگر او را به کاری واداریم، سرپیچی میکند و به لعنت ابدی گرفتار خواهد شد.» حارث سالها او را لعن میکرد ولی نمیدانست که در حقیقت دارد خود را لعن می کند! در آن مدت هر جا سجده اى مى کرد و سر بر مى داشت در آن جا نوشته شده بود لعنه اله على ابلیس - چون اسمش عزازیل بود - نمى دانست که خودش است .
وی روزی دید در لوح نوشته است: « اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» پرسید: خدایا! این ملعون رانده شده کیست؟ خدای تعالی فرمود: بندهای است که او را به انواع نعمتها مخصوص میگرداندم ولی نافرمانیام خواهد کرد و خوار و بدبخت خواهد شد. گفت: او را به من معرفی نما تا هلاکش کنم. فرمود: زود است او را بشناسی. هنوز او تمرد و سرکشی نکرده است، تا مستوجب مجازات باشد
اولین مخالفت شیطان با خلقت آدم علیه السلام:
شیطان در میان فرشتگان مشغول عبادت بود تا وقتى که خداوند اراده فرمود براى خود در زمین جانشین خلق فرماید. به ملائکه خطاب نمود که من مى خواهم خلیفه اى در زمین قرار دهم ، و آنان را از مقصود خود آگاه نمود.(30)
در این هنگام ابلیس به وسط زمین آمد و فریاد زد که :اى زمین ! من آمده ام تو را نصیحت کنم !
خداوند اراده کرده از تو پدیده اى به وجود آورد که برترین خلایق باشد و من مى ترسم که خدا را معصیت کند و داخل آتش شود (و در نتیجه تو داخل آتش شوى و بسوزى ) وقتى ملائکه مقرب آمدند از تو خاک بردارند آنها را به خداى بزرگ قسم بده از تو خاک برندارند.(31) مخالفت او با آدم علیه السلام از همین جا شروع شد و تاکنون ادامه دارد و تا روز قیامت هم ادامه خواهد داشت . این اولین مخالف او بود.
از امیرالمؤمنین نقل شده که ایشان فرمودند: وقتى خداوند متعال اراده کرد آدم علیه السلام را خلق کند خطاب به جبرئیل فرمود: مقدارى خاک از زمین بیاور تا خلقى جدید به وجود آورم که افضل موجودات و اشرف آنها باشد.
جبرئیل به زمین آمد تا خاک بردارد (طبق تذکر شیطان ) زمین نالید و او را به خداوند قسم داد که از آن خاک برندارد. ایشان هم برگشت داستان را گزارش داد. بار دیگر میکائیل و بعد از او اسرافیل را فرستاد. باز زمین آنان را قسم داد، آنها هم با دست خالى برگشتند.
براى بار چهارم ، عزرائیل را فرستاد که حتما از خاک زمین بردارد. او که خواست خاک بردارد، باز زمین ناله کرد و او را قسم داد و هر چه ناله و فریاد نمود، تاثیر نکرد. عزرائیل گفت : من از جانب خدا ماءمورم تا کمى از خاک تو بردارم . او خاک را برداشت و برد که آدم را از آن ساختند(32) از این رو، خداوند قبض روح آدم علیه السلام و اولادش را به دست عزرائیل داد، از این جهت ناله و گریه آنها هنگام جان دادن آدم در دل او اثر نمى کند و او ماءموریت خود را انجام مى دهد.
وقتى آن خاک را با آب خالص و شور و تلخ و بى مزه ، مخلوط کردند و بعد از مدتى پیکر خاکى او را قالب زدند. شیطان قیافه او را مشاهده کرد و با خود گفت : این مخلوقى ضعیف است که از گل چسبنده به وجود آمده ، و توى او خالى است . چیزى که توخالى باشد احتیاج به غذا دارد و به این ترتیب مى توان او را گمراه و منحرف نمود.
و نیز گفت : اگر چه او بر من و هه موجودات فضیلت داشته باشد، ولى من با او مخالفت خواهم نمود، و اگر روزى قدرت پیدا کنم او را هلاک مى کنم .
و گفت : اگر این موجود از من بالاتر و شخصیت او مهم تر باشد، از او فرمان نخواهم برد و مطیع او نخواهم شد، و اگر از من پایین تر باشد، او را کمک مى کنم و در مشکلات به فریاد او خواهم رسید، و با او دوست و رفیق مى شوم .(33)
شیطان وقالب گلی آدم:
بعد از آنکه خداوند قالب آدم (ع) را از خاک وآب ،سرشت واو را بوجود آورد ،آن قالب را مانند کوه عظیمی کناری گذاشت شیطان در این مدت در آسمان پنجم واز خازنین آن بود .وقتی وی آن قالب گلی رامیدید از سوراخ بینی او وارد واز عقب او خارج میشد وبادست برشکم او میزد ومیگفت : خداوند تورا برای چه چیزی خلق کرده ؟ مدت هزار سال به این وضع بود بعد از این مدت خداوند متعال از روح خود در او دمید (34)
حضرت عبدالعظیم حسنی نامه ای به امام محمد تقی (ع) نوشت که پرسیده بود :به چه علت غائط انسان بوی گند میدهد ؟ آن حضرت در جواب فرمود :
وقتی خداوند حضرت آدم را خلق کرد جسد او بوی خوشی داشت زمانی که هنوز روح دراو دمیده نشده بود ملائکه وشیطان از آن میگذشتند ملائکه میگفتند :او برای امربزرگی ساخته شده است وشیطان از دهان او وارد میشد واز عقب او بیرون می آمد از این رو هرچه داخل شکم انسان شود بدبو وخبیث میشود (35)
در حدیث دیگری از حضرت علی (ع) نقل شده که فرمود :
وقتی خداوند آدم را خلق کرد قالب گلی آن را تا چهل سال به حال خود گذاشت تا خشک شود ابلیس همواره برآن میگذشت ومیگفت : خداوند برای چه چیز این راخلق کرده ؟ وپیش خود میگفت :اگر خداوند امر فرماید او راسجده کنم قبول نمیکنم واز دستور او سرپیچی میکنم ومخالفت خود را اعلام میدارم بعد از آنکه روح در او دمیده شد شیطان مخالفت نمود (36)
شیطان سجده نمى کند:
وقتى خداوند به ملائکه خطاب کرد و فرمود: مى خواهم در روى زمین خلیفه و جانشینى براى خود قرار دهم ، ملائکه موافق نبودند. به خدا اعتراض کردند و گفتند: این که مى خواهى خلق کنى ، در آینده خون ریز و مفسد خواهد شد. بعد از آن که خداوند جواب آنان را داد، تسلیم شدند. به ایشان خطاب فرمود: وقتى من خلیفه خود (آدم علیه السلام ) را خلق کردم و از روح خود در آن دمیدم ، همه شما در برابر او سجده کنید.(37)
بعد از آن که خداوند او را خلق کرد و ز روح خود در او دمید و روح به دماغ آدم رسید، به حرکت آمد و نشست ، عطسه اى زد و گفت : الحمدلله خداوند در جواب او فرمود: یرحمک اله.(38)
در این هنگام به ملائکه فرمان داد، تا براى اعتراف به مقام شامخ و رفیع او در مقابل وى سجده کنند و او را تکریم نمایند. تمام ملائکه فرمان بردند و به سجده افتادند و مدتى در حال سجده بودند؛ ولى شیطان که آن زمان در صف فرشتگان بود، از روى خودخواهى و غرور به خداوند عرض کرد: خدایا! مرا از سجده کردن بر آدم معذور بدار.
خداوندا! من تو را چنان سجده کنم که تا به حال هیچ ملک مقربى و نه هیچ نبى مرسلى سجده و عبادت نکرده باشد.
خداوند در جواب او فرمود: مرا حاجت به عبادت تو نیست ، من از تو مى خواهم ، آن چه را که دستور مى دهم انجام دهى ، نه آن چه را تو مى خواهى !(39) .
سرانجام قبول نکرد و حسدى را که در قلبش بود ظاهر نمود(40) خداوند هم در مقام بازخواست از او فرمود: چه چیز تو را باز داشت از آن که سجده نکنى بر مخلوقى که من او را با دست قدرت و عنایت خویش آفریدم ؟!
پاسخ داد: من از حیث عنصر و گوهر و ذات از آدم علیه السلام برترم ، کسى را یاراى برابرى با من نیست و هیچ موجودى به پایگاه رفیع و بلند من نمى رسد! من از گوهر فروزان آتش آفریده شده ام و او از عنصر تیره و بى ارزش گل . پس روا نیست که مثل من در مقابل او سجده کند!
خداوند هم به خاطر سرپیچى از دستور و سجده نکردن بر آدم ، او را ندا داد و فرمود از میان ملائکه و بهشت پرنعمت و جاوید و سعادت ابدى من بیرون شو؛ زیرا تو از مقام قرب و رفیعى که تا کنون داشتى ، رانده گشتى .
« و ان علیک لعنتى الى یوم الدین »
« لعنت من هم تا روز قیامت بر تو باد» (41)
سپس او را با خوارى و ذلت از پیشگاه خود راند و از رحمت خود دور داشت .هنگامی که دستور خارج شدن از بهشت براى وی صادر شد. ملائکه هم به او حمله کردند، او از ترس جان خود فرار کرد و خود را مخفى نمود.بعد از آن، این فرمان از طرق خداوند به آدم وحوا ابلاغ شد: «ای آدم، تو و همسرت در بهشت سکونت کنید و از نعمتهای بهشتی هر چه میخواهید بخورید، اما نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران خواهید بود» (42) آدم و حوا هم در بهشت مشغول زندگی بودند و از نعمتهای بهشتی استفاده میکردند.
چگونه شیطان داخل بهشت شد؟
هنگامی که از جانب خدا خطاب آمد: اى اهل آسمان ها! من آدم و حوا را در بهشت منزل دادم و همه چیز را مباحشان کردم ، مگر بهشت جاودان را. اگر نزدیک درختان آن شوند و از آنها بخورند از ظالمان خواهند بود و از آن جا بیرون خواهند شد شیطان این خطاب را شنید و امیدوار شد پیش خود گفت : من آنها را از بهشت بیرون مى کنم شیطان که همه بدبختیهای خود و رانده شدن از درگاه پرفیض الهی را از ناحیه آدم میدانست و کینه او را به سختی در دل گرفته بود، در صدد بود به هر شیوهای که ممکن است موجبات گمراهی آدم و فرزندانش را فراهم سازد و حتی در پیشگاه خدا سوگند یاد کرد که به هر نحوی و از هر سویی که بتوانم آدمیان را گمراه و جهنمی خواهم کرد. شیطان در چنین موقعیتی که حضرت آدم و حوا بهترین زندگی را دارند چگونه میتواند آسوده بنشیند و آدم را در آن همه لذتهای بی منتهای مادی و معنوی مستغرق ببیند و نصیب وی فقط اندوه و حسرت و ندامت باشد؟ شاید اگر هم فکر انتقام در سر او نبود همان طبع حسود و تکبری که داشت او را آسوده نمیگذاشت و در صدد زایل کردن این نعمتهای بی حد الهی از آدم و حوا بر میآمداما بعد از
آن که او را از بهشت بیرون کردند و دیگر جایى در بهشت نداشت ، چگونه و با چه حیله و وسیله اى بار دیگر داخل بهشت شد؟ چه طور آدم و همسرش را فریب داد؟ در این باره دونقل قول وجود دارد:
1- از بعضى بزرگان مانند ابن عباس اینگونه روایت شده :
بعد از آن که شیطان از بهشت بیرون شد، تصمیم قاطع گرفت که با هر نقشه و حیله اى که شده ، باز خود را به بهشت برساند و انتقام خود را از آدم بگیرد، فکر کرد که از راه معمولى و عادى وارد شود، دید نگهبانان بر در بهشت هستند مانع او مى شوند؛ رفت کنارى و به انتظار ایستاد. اول طاووس را دید، از او خواهش کرد که او را داخل بهشت کند، قبول نکرد. در این بین ناگهان چشمش افتاد بر بالاى دیوار، دید مارى بالاى دیوار قرار دارد. (تا آن روز مار یکى از حیوانات زیبا و خوش رنگ بهشت بود، و مثل سایر حیوانات دیگر چهار دست و پا داشت . - شیطان جلو آمد و گفت :اى مار! مرا داخل بهشت کن ، تا اسم اعظم الهى را به تو تعلیم کنم . مار گفت : ملائکه ، نگهبان در بهشت هستند تو را مشاهده مى کنند و نمى گذارند داخل شوى .
شیطان گفت ، مرا داخل دهان خود کن و آن را ببند و به این وسیله مرا داخل بهشت کن ، مار هم فریب او را خورد و همین کار را کرد و او را در دهان خود جاى داد - این بود که در میان دندانهاى مار سم پدید آمد؛ چون جایگاه شیطان شد- وقتى مار به این وسیله او را داخل بهشت نمود، شیطان هم کار خود را کرد، آدم علیه السلام و حوا علیه السلام را وسوسه نمود تا فریب خوردند. گفت : اسم اعظم را که قول دادى به من تعلیم کن ، در جواب گفت : اى مار! من اگر اسم اعظم را مى دانستم ، احتیاج به تو نداشتم که مرا داخل بهشت کنى - من با همان اسم اعظم داخل مى شدم .(43)
2- روایتی دیگر میگوید که شیطان مخفیانه تا نزدیک بهشت آمد، طاووس که یکى از زیباترین ، خوش آوازترین ، خوش رنگ ترین و خوش بوترین پرندگان بهشت بود و تمام پر و بال آن به جواهرات بهشتى آراسته و دایما حمد و ثناى الهى بر زبانش بود و از زیبایى آن ، ملائکه در شگفت بودند، از بهشت بیرون آمد و مى خواست دو مرتبه داخل شود که شیطان او را دید. به نرمى گفت : اى خوش رنگ ترین و زیباترین و خوش صورت ترین ، خوش صوت ترین و عجیب الخلقه ترین پرندگان ! تو پرنده اى از پرندگان بهشتى هستى ؟ گفت : من طاووس بهشتم ، لیکن تو که هستى که مثل رانده شدگان و مثل کسى که دیگرى او را تعقیب کرده باشد حیران و سرگردانى ، وحشت سر تا پاى تو را گرفته است ؟
گفت : من فرشته اى از فرشتگان عالم بالا هستم که مدت مدیدى با ملائکه مقرب الهى خدا را عبادت مى کردیم و یک چشم به هم زدن از عبادت و بندگى غفلت نکردم و سستى در من پیدا نشد، حال آمده ام که بهشت و آن چه را که خداوند به بهشتیان وعده داده تماشا کنم . آیا مى توانى مرا وارد بهشت کنى تا سه کلمه به تو بیاموزم که هرکس این سه کلمه را بداند هرگز پیر و مریض نشود، نمیرد و همواره زنده باشد؟ طاووس گفت : واى بر تو، چه مى گویى ؟ مگر اهل بهشت پیر و مریض مى شوند؟ مگر آنان در بهشت مى میرند؟
شیطان گفت : بلى ، اهل بهشت ، هم پیر و مریض مى شوند و هم مى میرند، مگر کسانى که این کلمات پیش آنها باشد. آن ملعون براى اثبات حرف خود قسم دروغ خورد! طاووس چون فکر نمى کرد کسى به دروغ به خدا سوگند بخورد به حرف او اعتماد کرد و گفت :
گرچه من احتیاج به این کلمات ندارم ، ولى مى ترسم که رضوان و خازنین بهشت متوجه شدند و بفهمند که من تو را داخل کردم ؛ ولى من مار را که سید و بزرگ حیوانات بهشت است پیش تو مى فرستم ؛ زیرا او مى تواند تو را داخل کند. بعد از آن گفت و گوها، طاووس پیش مار آمد و آن چه را شنیده بود، براى او نقل کرد. مار گفت : من و تو به این کلمات احتیاج نداریم . طاووس گفت : ولى من قول داده ام که تو را پیش او فرستم . تا دیگرى به این کار سبقت نگرفته ، تو زودتر پیش او برو، و او را داخل بهشت کن ومارهم چنین کرد (44).
شیطان چگونه آدم وحوارافریب داد؟
شیطان که کینه آدم وحوارا بردل داشت تصمیم قاطع گرفت تا آن جا که مى تواند از آدم و اولادش انتقام بگیرد و در مکر و حیله و فریب دادن آنان کوتاهى نکند.
آن ملعون ، به خوبى مى دانست خوردن از آن درخت ممنوعه باعث مى شود که آنها را از بهشت بیرون کنند. در صدد وسوسه آنان بر آمد و براى رسیدن به این مقصود دام هاى گوناگون خود را بر سر راه آنها گشود و براى نائل آمدن به هدف شوم خود بهترین راه را در این دید که عشق و علاقه ذاتى انسان ، به تکامل و ترقى در زندگى جاوید استفاده کند. نیز براى قانع کردن آنان براى مخالفت فرمان خدا، عذر و بهانه اى بتراشد که آنها با دلگرمى دستور او را اجرا کنند.
در این زمینه چند روایت وجود دارد :
1- روایتی میگوید که بعد از آن که شیطان به بهشت رفت ، در همان دهان مار، شروع کرد با آدم علیه السلام صحبت کردن - آدم هم خیال کرد سخن گو مار است . مى گفت :اى آدم ! خدا نمى خواهد که شما براى همیشه در بهشت بمانید و هر کس از این درخت بخورد جاوید مى ماند، خدا با این دستورى که به شما داد، قصد خیانت داشته ! از آن بخورید تا جاوید بمانید! آدم جواب داد:اى مار! این حرف که تو مى زنى ، از غرور شیطان است . چه طور خدا که مى گوید: از این درخت نخورید ضرر دارد قصد خیانت به ما را داشته ؛ در حالى که تو مى گویى بخور ضرر ندارد و براى حرف خود قسم هم مى خورى ؟ که خدا ((ارحم الراحمین )) است و بخیل نیست . شیطان هر چه وسوسه کرد، آدم نپذیرفت و با او مخالفت نمود. وقتى شیطان از آدم مایوس شد پیش همسر آدم رفت . گفت : آیا مى دانى چرا خداوند شما را از میوه این درخت منع کرده و گفته است نزدیک آن نشوید؟ چون درخت حیات و جاوید است . هر کس از آن بخورد یا فرشته مى شود و یا عمر جاویدان را به دست مى آورد و همیشه زنده مى ماند.(45)
سپس گفت : خداوند متعال نمى خواهد شما در زندگى دائمى با او شریک باشید، مى خواهد این جاودانگى مخصوص خودش باشد؟ با این نقشه و نیرنگ به آنها فهماند خوردن از این درخت ضرر و زیان به شما نمى رساند، بلکه همیشه در بهشت خواهید ماند. بعد از آن گفت : اگر از آن نخورید به این زودى شما را از بهشت بیرون مى کنند. باز براى این که پنجه هاى پر وسوسه و حیله هاى خود را بیشتر و محکم تر در جان آدم فرو برد و آنها را از حق و حقیقت منحرف کند، براى حق به جانبى خود، قسم هاى شدیدى خورد و گفت : من خیر خواه و دل سوز هستم ، خود را موظف مى دانم که شما را نصیحت کنم !!(46)
حضرت آدم علیه السلام که هنوز تجربه کافى در زندگى را نداشت و تابه حال گرفتار دام هاى شیطان و خدعه و نیرنگ هاى دروغ او نشده بود و نمى توانست باور کند کسى این چنین قسم دروغ به خدا یاد کند، سرانجام تسلیم شد و فریب و نیرنگ شیطان در او اثر کرد و از میوه آن درخت خورد.
2- درروایتی دیگر داستان اینگونه نقل شده هنگامی که شیطان از آدم مایوس شد پیش همسرش حوا آمد و گفت :اى حوا! آیا مى دانى درختى که خداوند براى شما حرام کرده بود، اکنون برایتان حلال کرده ؟ چون دید اطاعت و عبادات شما بسیار نیکو بوده است . اگر مى خواهى امتحان کن ، فرشتگانى که موکل بر آن درخت بودند و حیوانات بهشت را از آن منع مى کردند، دیگر با شما کارى ندارند. همین دلیل است که آن درخت براى شما حلال شده ، اگر تو جلوتر از آدم از آن بخورى بر او مسلط خواهى شد و او مطیع تو مى شود، مجبور است از تو اطاعت کند!حوا گفت : من الان امتحان مى کنم . به سوى آن درخت رفت . وقتى ملائکه خواستند او را از نزدیک شدن به آن درخت منع کنند، خداوند به آنان وحى نمود و خطاب کرد: شما کسى را که عقل ندارد منع کنید، نه کسى را که به او عقل دادم و آن حجت است بر او. اگر مرا اطاعت کند مستحق ثواب و اگر مخالفت کند مستحق عذاب است .ملائکه هم او را رها کردند و آزاد گذاشتند. حوا هم بى آن که آنها مانع اش شوند، به درخت نزدیک شد. خیال کرد واقعا خوردن از آن حلال شده و ایرادى در کار نیست . مقدارى از میوه درخت خورد و طورى هم نشد. پیش خود گفت : مار درست گفت و مى دانست که خوردن از آن حلال شده . بعد از آن رفت پیش همسر خود آدم علیه السلام و گفت : آیا مى دانى که خوردن از آن درخت بر ما حلال شده ؟ من نزدیک آن رفتم ، ملائکه هم مانعم نشدند، مقدارى از آن خوردم ، مى بینى که طورى نشدم و ایرادى نداشت . آدم علیه السلام هم گول زن را خورد و با حوا به راه افتاد، رفتند و از آن میوه خوردند!
3- درروایتی دیگرآمده شیطان هردورا همزمان فریب داد وآدم وحوا باهم همزمان فریب خوردندواینکه گفته میشود اول حوافریب خورد ...وبعد آدم را گمراه ساخت ومایه بدبختی بشر حوااست به نظر مفسران اسلام سخنی اشتباه است وآن را مبحثی ساختگی برای زیر سئوال بردن وپایین بردن شخصیت زن میدانند واعتقاد دارند آدم وحوا به یک میزان در این امر وهمزمان دخیل بودند الله اعلم
صد هزاران سال ابلیس لعین
بود ابدال امیرالمومنین
پنجه زد با آدم از نازى که داشت
گشت رسوا همچو سرگین وقت چاشت
بعد از خوردن از آن درخت ، برایشان ثابت شد که نه تنها آن میوه آب حیات و زندگى جاوید نبود، بلکه به مجرد خوردن ، لباسهاى بهشتى از بدنشان ریخت و عورت ها و بدنهاى آنها تا آن موقع مخفى و پوشیده بود ناگهان ظاهر شد. ایشان در میان بهشت و جمع فرشتگان لخت و عریان شدند، حیران و سرگردان ماندند.
وقتى لباسهاى بهشتى و آن تاج کرامت از اندامشان فرو ریخت و خود را در جمع ملائکه عریان دیدند، بلافاصله خود را به میان درختان رساندند و از برگ هاى درختان براى پوشیدن اندام کمک مى گرفتند و عورت هاى خود را مى پوشاندند، ولى برگ ها هم اطاعت نمى کردند و از بدنشان پرواز مى نمودند و باز عریان مى ماندند.حوا چاره خود را در این دید که بنشیند تا رسوائى او کمتر باشد. آدم با یک دست عورت خود را پوشانید و با دست دیگر سر خود را گرفت . و گفتند: خدایا! ما بر نفس خودمان ظلم کردیم . اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى از زیانکاران خواهیم بود(47) خداوند به آنها خطاب کرد و گفت : مگر من شما را از خوردن میوه آن درخت منع نکردم ؟ مگر به شما نگفتم که شیطان دشمن آشکار و سرسخت شما است . چرا فرمان من را اطاعت نکردید و فریب آن ملعون را خوردید؟ سپس فرمود: الحال چاره اى جز این نیست که باید از بهشت خارج شوید. و آنها را از مکان و مقام خود بیرون کردند و به زمین فرستادند.(48)
جد تو آدم ، بهشتش جاى بود
قدسیان کردند بهر او سجود
یک گنه ناکرده گفتندش تمام
مذنبى ، مذنب برو بیرون خرام
تو طمع دارى که با چندین گناه
داخل جنت شوى اى روسیاه
فازلهماالشیطان عنها فاخرجهما مماکانافیه (49)
پس بلغزانید قدم آدم وحواراشیطان از آن درخت وبیرون کرد ایشان را از آنچه در آن بودند از انواع نعمتها ومرتبه دولت!!
لازم به ذکر است که بعد از مجازات شیطان وآدم وحوا مار هم به دلیل گناهی که کرده بود از بهشت به صورت عریان ودست وپا قطع شده بیرون انداخته شد ودهانش را که شیطان را پنهان کرده بود پر از زهر شد وزیبایی خود را از دست داد
یک شبهه:
وقتی گفته میشود که در بهشت سخنان لغو وبیهوده وجود ندارد پس چگونه شیطان بادروغ وارد بهشت شد وبا نیرنگ آدم وحوا رافریب داد؟
این که چگونه شیطان وارد بهشت شده است، باید دید آیا بهشت حضرت آدم همان بهشت برین و موعود بوده است یا باغی از باغهای دنیا بوده است. بر این اساس آنچه در روایات و تفاسیر بیان شده است، بهشت حضرت آدم باغی از باغهای دنیا بوده است؛ زیرا اگر بهشت همان بهشت موعود نیکان و پاکان باشد، با آیات قرآن منافات دارد که میفرماید مقربان درگاه الهی در باغهایی قرار دارند که در آنجا سخن بهیوده و لغو نمیشنوند و در آنجا گناهی صورت نمیگیرد. پس بهشت جای ورود اشخاص آلوده به گناه نیست و شیطان که آلوده به گناه بود چطور میتوانست در بهشتی که موعود نیکان است وارد شود. بنابراین، شیطان هرگز نمیتواند به بهشت وارد شود. از امام صادق(ع) روایت شده است که ایشان درباره بهشت حضرت آدم باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن میتابید و بسیار زیبا و آب و هوای خوبی داشت و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن رانده نمیشد».(50)
منبرخرابه شیطان:
روایت شده است که صبح آن شبی که پیامبر صلی الله علیه و آله به معراج تشریف بردند و همه جا را دیدند، شیطان خدمت پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله! شب گذشته که به معراج تشریف بردید، در آسمان چهارم، طرف چپ "بیت المعمور" منبری بود، شکسته و سوخته و به رو افتاده، آیا آن منبر را شناختی؟ آیا میدانی آن منبر متعلق به کیست؟
حضرت فرمودند: خیر، آن منبر متعلق به کیست؟ شیطان عرض کرد: آن منبر من بود، بالای آن مینشستم و ملائکه پای منبرم نشسته و من آنها را موعظه میکردم، ملائکه از عبادت و بندگی من تعجب میکردند. وقتی که تسبیح از دستم میافتاد، چندین هزار ملک برخواسته تسبیح را میبوسیدند و به دست من میدادند. اعتقاد من این بود که خداوند مخلوقی برتر از من خلق نفرموده است. اما امر بر عکس شد و رانده درگاه الهی شدم و الان از من بدتر و ملعونتر در درگاه احدیت کسی نیست(51)
امیر المومنین حضرت علی (ع) درباره عبادت شیطان و عاقبت او می فرماید: پس از کار خدا درباره ابلیس پند گیرید که کردار دراز مدت او را تباه و کوشش فراوانش را بر باد داد و این به سبب لحظه ای تکبر و سرکشی بود (52)
اشتباه شیطان:
بزرگ ترین اشتباه شیطان از آن جا سرچشمه گرفت ، او فکر مى کرد چون از آتش فروزان خلق شده ، واقعا از آدمى که از خاک به وجود آمده بهتر و بالاتر است ؛ در حالى که اگر قدرى از تعصب و تکبر و لجاجت پایین مى آمد مى فهمید که به دلایل ذیل آدم علیه السلام از او برتر است .
1- همه مواد غذایى ، جواهرات با ارزش و قیمتى ، نیروى بدنى و جسمى انسان و حیوانات تمام نیروى فکرى و عقلى از خاک است ، اگر خاک نباشد هیچ چیز نیست ، ولى آتش این همه ویژگى ها را ندارد.
2- اگر تکبر و خودبینى را کنار مى گذاشت . اقرار مى کرد که خاک خواصى دارد. مثلا گیاهان را مى رویاند و نشو و نما مى دهد و قابل ترقى است . به همین دلیل روح خدایى به آن تعلق گرفت و چنان قابلیتى را پیدا کرد.
3- اگر با چشم تواضع نگاه مى کرد مى دید که خاک امین و امانت دار خوبى است و هر چه را که به عنوان امانت به او دهند پس از گذشت صدها یا هزاران سال بى آن که در آن خیانتى کند، پس مى دهد.
4- اگر حقیقت بین بود اقرار مى کرد که خاک متواضع است و تواضع یکى از صفات نیک و پسندیده مى باشد. ولى آتش متکبر و سرکش ، طالب بزرگى و خودبینى مى باشد و مسلما تواضع از تکبر بهتر است .
5- از خصوصیات خاک و گل این است که حالت چسبندگى و نگاه دارندگى دارد و موقعى که با روح ترکیب شود فیوضات الهى را به خود مى گیرد. از همین رو، وقتى روح در آدم دمیده شد، سجده گاه فرشتگان قرار گرفت . ولى آتش چنین نیست .
6- گل مرکب از آب و خاک است ، همان آبى که مایه حیات و زندگى هر چیزى است . چنان چه خداوند مى فرماید: «وجعلنا من الماء کل شیئى حى افلا یؤ منون » « آیا کافران نمى دانند - که ما هر چیز زنده را از آب قرار دادیم ؟ (مایه حیات و زندگى هر چیزى از آب است ) آیا ایمان نمى آورند؟» (53) همان خاکى که مایه نشو و نما و رویاندن است ، هنگامى که با آب در هم آمیزند، نفس حیوان از آن متولد مى شود؛ مانند انسان که روح با خاک در هم آمیخته شد و روح پرستنده و پیکر ستایش گر آفریده شد.
7- هم چنین دستور خدا براى سجده ، فقط براى آدمى که از خاک خلق شده نبود، بلکه سجده در برابر آن روحى بود که خداوند از خودش در او دمیده بود و به وسیله آن روح مقدس بود که آدم خاکى به آدم ملکوتى لقب یافته . دستور سجده در مقابل آدم هم بعد از دمیدن روح در او بود، نه قبل از آن ، چنان چه خداوند در قرآن مى فرماید: « و اذا سویته و نفخت فیه من روحى فقعوا لو ساجدین » « هنگامى که خلقت انسان به پایان رسید و کمال یافت و از روح خود (که یک روح شریف و پاک و با عظمتى است ) در آن دمیدم همگى به خاطر او سجده کنید» (54)
آرى ! عظمت آدم و دستور سجده به او به واسطه آن روح الهى بود که در او دمیده شده و گرنه خاک به خودى خود این همه مقام و منزلت و عزت را نداشت .
8- وقتى روح خدا در او دمیده شد، نور خدا هم در قلب او تابید و در واقع آن قلب ، مانند کعبه از براى ملائکه شد و همین طور که انسان رو به سوى کعبه مى کند و سر به سجده مى گذارد، فرشتگان هم باید در مقابل آن تجلى گاه نور خدا سجده کنند.
9- علاوه بر این ، شرف آدم به این واسطه بود که گل او را خود خداوند متعال بدون واسطه سرشته و خود ضامنش بود. چنان چه مى فرماید: « :قال یا ابلیس ما منعک ، ان تسجد لما خلقت بیدى »
« خداوند به شیطان فرمود: - اى ابلیس تو را چه مانع شد به موجودى که من با دو دست (علم و قدرت ) خود آفریدم سجده نکنى ؟!» (55)
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم هم درباره این نکته که گل آدم را خود خداوند سرشته ، فرمود: گل آدم را خداوند با دست خود چهل روز خمیر کرد.(56)
10- از همه این ها که بگذریم ، عبادت خداوند عبارت است از، اطاعت و فرمان بردارى او، و امر به سجده در برابر آدم علیه السلام هم یکى از دستورهاى الهى است که باید بدون چون و چرا اجرا شود. سجده به آدم یعنى سجده به خدا، چون به دستور خدا است . شیطان همه این فضایل و کمالات را از کف داد
اول آن کس کوقیاسک ها نمود
پیش انوار خدا، ابلیس بود
گفت : نار از خاک بى شک بهتر است
من زنار و او ز خاک اکدر(57) است
من ز آتش زاده و او از وحل (58)
پیش آتش مروحل را چه محل
پس قیاس فرع بر اصلش کنیم
او، ز ظلمت ما ز نور روشنیم (59)
در نسب من از کسى کم نیستم
پس چرا در پیش دشمن بایستم
او کجا بود اندر آن روزى که من
صدر عالم بودم و فخر زمن
شعله مى زد آتش جان سفیه
کاتشى بود الولد سر ابیه
خرگریزد از خداوند از خرى
صاحبش وز پى ز نیکو گوهرى
نى بود سود و زیان مى خواهدش
بلکه تا گرگى ندرد تا دمش
شیطان مزد عمل مى گیرد:
بعد از آن که شیطان از سجده کردن بر آدم سرپیچى کرد و از بهشت بیرون شد.گفت : پروردگارا! حالا که مرا بیرون و از رحمت خود دور مى کنى ، عبادات من چه مى شود، هزاران سال عبادتت کرده ام که فقط چهار هزار سال آن را به دو رکعت نماز گذراندم ! علاوه بر آن خودت فرمودى ، عمل عمل کنندگان را ضایع نمى کنم (60) آیا سزاوار است که با یک اشتباه ، مزد عمل چندین هزار ساله من به کلى از بین برود؟
خطاب از مصدر جلال رسید که مزد هیچ کس در پیش من ضایع نمى شود؛ ولى کسى که قابلیت نداشته باشد پاداش کارش را در آخرت دهم در دنیا هر چه بخواهد، مى دهم . شیطان عرض کرد: من هم مزد عمل خود را در دنیا از تو طلب مى کنم . چون به واسطه آدم جهنمى شدم حاجات خود را درباره آدم و فرزندان او قرار مى دهم ! خطاب شد: حاجات خود را بگو تا به تو ببخشم ! شیطان در جواب گفت :
اول آن که ، اجازه دهى تا روز قیامت زنده باشم . خدا در جوابش فرمود: اگر مى خواهى از صدمه مرگ و جان کندن نجات یابى یا شربت ناگوار آن را نجس ، اراده من بر این است که هر کس به دنیا آید مزه مرگ را بچشد و اگر کسى مرگ سراغش نیاید در آخرت هم که مردن نیست . آن روز همه زنده مى شوند، مؤمنان در ناز و نعمت بهشت و مشرکان در عذاب و نقمت جهنم خواهند بود.
چون نجات از مرگ براى کسى نیست ؛ تو را مهلت مى دهم تا روزى که معلوم است .(61)
شاید مراد روز ظهور امام عصر - عجل الله تعالى فرجه الشریف - باشد که به دست لشکر آن حضرت کشته مى شود و شاید هم روز آخر دنیا باشد(62)
دوم این که ، خدایا! از تو مى طلبم که در مقابل هر یک از فرزندان آدم ، دو فرزند به من عطا کنى ! از این رو، در اخبار وارد شده : برابر هم یک نفر از اولاد آدم که متولد مى شود، دو شیطان بر او مسلط است و او را اغوا مى کنند.
سوم ، گفت : خدایا! از تو مى خواهم که مرا در بدن اولاد آدم مانند خون جریان دهى که از هر جاى بدن او بخواهم ، بتوانم او را به معصیت بکشانم .
چهارم . از تو مى خواهم که فرزندان آدم ما را نبینند، ولى ما آنها را ببینیم !
پنجم ، از تو مى خواهم این قدرت را به من بدهى که به هر صورت بخواهم بتوانم در آیم . بنابر این (در هر جا و هر شکلى که مى خواهد در مى آید تا شاید مردم را فریب دهد). همان طور که در روز سقیفه بنى ساعده ، مجلس شوراى مکه که علیه پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم تشکیل شده بود، خود را به صورت پیرمردى نجدى در آورده و کار را براى آنان آسان کرد (که در داستان شیطان و مجلس شوراى مکه بیان شده است ). و در اول خلافت ابوبکر به شکل پیرمردى زاهد در آمد، اول به ابوبکر بیعت کرد تا مردم تشویق شدند(63) و ده ها داستان دیگر که در مباحث کتاب آورده شده است .
ششم . پروردگار! از تو مى خواهم تا روح در بدن اولاد آدم است بر آن مسلط باشم !
هفتم ، عرض کرد: خدایا! از تو مى خواهم مرا مخصوصا در سینه آدم و اولاد او مسلط گردانى تا او را وسوسه کنم . چنان چه در قرآن مى فرماید« الخناس الذى یوسوس فى صدور الناس من الجنه و الناس »
« شیطانى که وسوسه و اندیشه بد در دل مردم مى افکند، وسوسه او، هم در دل جن باشد و هم در دل انسان » (64)
خداوند هم در پایان هر یک از خواسته هاى او فرمود، راضى شدم . وقتى شیطان این حاجات را از خداوند گرفت ، عرض کرد: « فبعزتک لاغوینهم اجمعین» (65)
اى خدا! به عزت و بزرگوارى خودت ، همه آنها را گمراه و از راه راست منحرف مى کنم .
سپس شیطان گفت : من آنها را از پیش رو (آنها که آخرت را در پیش دارند در نظرشان کوچک و ساده جلوه مى دهم ) و از پشت سر (آنها را که به جمع آورى اموال و ثروت مشغول هستند به بخل و نپرداختن حقوق واجب دستور مى دهم ) و از طرف راست (امور معنوى را به وسیله شبهه و شک و تردید ضایع مى سازم )، و از طرف چپ (لذت مادى و شهوات را در نظر آنها جلوه مى دهم .) و سراغشان مى روم و تو اکثر آنها را شکر گزار نخواهى یافت(66) .
ادامه دارد ...
منابع وپی نوشتها:
1- اعراف ، آیه 12.
2- تفسیر قمى ، ص 32، بحار، ج 60، ص 274؛ المیزان ، ج 8، ص 59.
3- حجر، آیه 31
4- طه ، آیه 20
5- اعراف ، آیه 21
6- مائده، آیه 89
7- نهج البلاغه ، خطبه قاصعه
.8- تفسیر عیاشى ، ج 1، ص 4، بحار، ج 60، ص 199، 219
.9- علل الشرایع ، ج 2، ص 233، بحار، ج 93، ص 306.
10- همان
11- بحار، ج 14، ص 112
.12- سوره نمل ، آیه 44
.13- کتاب سلیم بن قیس .
14- بقره ، آیه 102
15- کتاب ابلیس ، ص 164 و 165.
16- مکاسب ، شیخ انصارى ، مکاسب محرمه
17- در المنثور، ج 1، ص 51؛ خصال ، ج 1، ص 50؛ بحار، ج 60، ص 222 و 281
18- .سوره ص، آیه 78
19- ص، آیه 74.
20- تفسیر عیاشى ، ج 1، ص 40؛ خصال ؛ ج 1، ص 50؛ بحار، ج 60؛ ص 199، 219. .(موارد 1تا 20 برگرفته از کتاب صالحی حاجی آبادی، نعمت الله، شیطان در کمین گاه)
21- رجوع شودبه کتاب انسان از خاک تا خاک یا از خدا به سوى خدا صالحی حاجی آبادی
22- حجر آیه 27
23- .کهف آیه50
24- آل عمران آیه 194.
25- شورى آیه 19.
26- نهج البلاغه ، خطبه قاصعه
27- سفینه البحارج 1 ص 98)
28-نهج البلاغه خطبه 192)
29- طبرسى، مجمع البیان، ج 1، ص 163، چاپ بیروت
30- بقره آیه 29.
31- تفسیر برهان ، ج 2، ذیل آیات مربوط به آدم و شیطان
32- بحار، ج 11، ص 12؛ حیات القلوب ، ج 1، ص 29.
33- اقتباس از تفسیر برهان جلد 2 ذیل آیات سوره حجر مربوط به آدم ؛ بحار، ج 63، ص 198؛ و حیات القلوب ، ج 1، ص 26.
34- بحار، ج 63، ص 198.
35- بحار، ج 63، ص 200.
36- نهج البلاغه ، خوئى ، ج 2، ص 48؛ حیات القلوب ، ج 1، ص 26
37- حجر آیه 28 تا 30.
38- حیات القلوب ج 1.
39- حیات القلوب ، ج 1. کتاب ابلیس ، ص 4.
40- نهج البلاغه ، خوئى ، ج 2، 48.
41- ص آیه 78.
42- سوره بقره، آیه 35
43- شرح نهج البلاغه خویى ج 2، ص 63.
44- اقتباس از تفسیر برهان ، ج 2، ذیل آیات سوره حجر مربوط به داستان آدم علیه السلام با تغییراتى در عبارات
45- طه آیه 119.
46- اعراف آیه 20.
47- اعراف آیه 22.
48- اقتباس از سوره اعراف و سوره حجر و تفسیر نمونه ، برهان ، ج 2 ذیل آیات مربوط به داستان آدم علیه السلام ، شرح نهج البلاغه خوئى ، ج 2، ص 63.
49- سوره بقره آیه 36
50- تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 62/
51- . مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، به نقل از بحارالانوار. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین
52- نهج البلاغه خطبه 192
53- انبیاء آیه 30.
54- حجر آیه 29.
55- ص آیه 47.
56- شرح نهج البلاغه ، خوئى ، ج 2، پاورقى ص 59.
57- کدر و کثیف .
58- وحل به معنى گل .
59- مثنوى ، مولوى ، دفتر اول ، ص 201.
60- آل عمران آیه 194.
61- حجر آیه 35 تا 37.
62- به بحث قاتل شیطان رجوع شود.
63- کتاب سلیم بن قیس
64- ناس آیه 4 و 5.
65- ص ، 38، آیه 81.
66- اعراف آیه 16؛ بحار، ص
#حکایت
✍ ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد.
حضرت پرسيد علت چيست؟
ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست.
#رحمت واسعه
ندای سر بیپیکری که
به امام حسین(علیه السلام ) سلام داد...
🔹 امام جماعت بود،
واحد تعاون لشگر ۲۷ حضرت رسول،
بهش میگفتند حاج آقا آقاخانی،
روحیه عجیبی داشت،
زیر آتیش سنگین عراق،
تو شلمچه،
پیکر شهدا رو منتقل میکرد عقب،
توی همین رفت و آمدها بود،
گلوله مستقیم تانک
سرش را جدا کرد...
من چند قدمیش بودم،
هنوزم تنم میلرزه وقتی یادم میاد
از سر بریده اش صدا بلند شد:
«السلام علیک یااباعبدالله»
✍ راوی: جواد علی گلی
📚 کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۱۴۳(به نقل از کتاب پیشانی سوخته، ستاد اقامه نماز، ص ۹۹٫)
#شهیدمحسنآقاخانی(حسن)
امامجماعتواحدتعاونی
لشکر۲۷محمدرسولاللهﷺ
● سـن: ۱۸ سـال
● متولد: ۱۳۴۷/۰۳/۰۸_تهران
● شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۰۸_کربلای۵، شلمچه
🌷 مـحل مـزار مطهر:
بهشت زهرا(سلام الله علیها ) تهران
☆ موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا:🌷
قـطعـه: ۲۹_ردیـف: ۱۲_شـماره: ۴
روزتون شهدایی
کانال #اربعین