eitaa logo
خوبان پارسی‌گو
970 دنبال‌کننده
79 عکس
6 ویدیو
2 فایل
حافظ سعدی فردوسی صائب تبریزی وحشی بافقی خاقانی مولوی بیدل دهلوی باباطاهر خیام حسین منزوی فروغ فرخزاد نیما یوشیج فاضل نظری حامد عسکری حسین دهلوی قیصر امین پور سهراب سپهری فریدون مشیری شهریار
مشاهده در ایتا
دانلود
نمی‌ترسی بمیرم پیش از آنکه بگذرم از تو؟ بترس از آن شکایت‌ها که با خود می‌برم از تو چه دارم؟ از تو دارم نیمهٔ تاریک عمرم را شبم از تو غمم از تو و بالشت ترم از تو مرا سوزاندی و روشن رها کردی نترسیدی؟ بگیرد انتقامم را تب خاکسترم از تو؟ توی ظالم که عمری بر غرورم سروری کردی بترس از روز مظلومان که آنجا من سرم از تو که آنجا آه می‌گیرد چه آهی در گلو دارم خودم یک صورِ رستاخیزسازِ محشرم از تو همیشه دیر فهمیدی همیشه دیر برگشتی زمانی یاد گلدان می‌کنی که پرپرم از تو پشیمان گریه خواهی کرد روزی بر سر قبرم دوباره دیر و من از هر زمان کفری‌ترم از تو 🦋
نکته‌سنجان همه غارتگر مضمون هم‌اند سخن تازه کم و دزد سخن بسیار است!
مرا خواهد شکست آخر، تلنگرهای دلتنگی
از روزگار خویش ندانم جز این‌قَدَر خوابم ز یاد رفته و تعبیرم آرزوست
از بهر دفع غم به کسی گر بری پناه هم غم به‌جای ماند و هم آبرو رود
دوبیتی امشب بنده به درخواست یکی از اعضای محترم کانال "خوبان پارسی‌گو" 🦋😊
تا کی به کنج دیده نشینی؟ برون خرام ای طفلِ اشک! کودک گهواره نیستی!
تا ابد آدم نخوردی نیم گندم از بهشت در ازل خوردی اگر یک جو غم اولاد را
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا؟
تا بود گفتگو سخنم ناتمام ماند نازم به خامُشی که سخن را تمام کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود _حافظ🌿
نامه‌هایم همه چون موشک اسرائیلی از مقـرِّ پــدرت دیــده و رهگیــــری شــد
ای سحرخیزتر از صبح بیفشان مویت که نسیم از دم گیسوی تو جان می‌گیرد
هر جا نَبُوَد شرم، به تاراج رود حسن ویران شود آن باغ که بی در شده باشد
از خود بریده بر سر آتش نشسته‌ایم ما را به یک نگه به خدا می‌توان رساند
در حسرت یک نعرهٔ مستانه بمردیم ویران شود این شهر که میخانه ندارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گرت دلگیر دارد قیل‌و‌قال مردم دنیا بگو از آخرت حرفی که برخیزند از پیشت
فیضِ گفتار فزون می‌شود از خاموشی مغز آن پسته که سربسته بُوَد پاکتر است
نه که از بوسهٔ معشوق بترسم! هرگز از گناهی که پشیمان نکند می‌ترسم
تاوان عشق را دل ما هرچه بود، داد چشم‌انتظار باش، در این ماجرا تو هم!
بپوش پنجره را، ای برهنه! می‌ترسم که چشم شور ستاره، تو را نظر بزند!