#آلبوم_صائین 🎞دیدن این عکس قدیمی حتما برایتان جالب است. عکس قدیمی و ماندگار از بزرگان شهر صائین قلعه در عکس خادم باصفای آستان مقدس امامزاده یعقوب (ع) ، زنده یاد قربان واعظی نیز حضور دارند. دهه ۶۰ شما عزیزان چند نفر را در عکس میشناسید؟ https://eitaa.com/khobaye_saein

💠راهپیمایی مردم شهر صائین قلعه در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و عملیات طوفان الاقصی💠 ◽️بعد از نماز جمعه ۲۱ مهر 🔸ازمقابل مسجد صاحب الزمان(عج) (مصلی نماز جمعه )تا چهارراه بانک صادرات ستاد برگزاری مراسمات شهر صائین قلعه https://eitaa.com/khobaye_saein

امیدوارم این کودک فلسطینی، روزی در حالی که موهای سفیدش را در آینه تماشا می‌کند مثل همین لحظه لبخندی به صورت داشته باشد و بابت هر تار سفید مویش خاطره خوشی از روزهای نابودی اسرائیل از سر بگذراند. [فیلم مربوط به کودک نجات یافته از حمله هوایی اسرائیلی‌ها به غزه] https://eitaa.com/khobaye_saein

#آلبوم_صائین 🎞دیدن این عکس قدیمی حتما برایتان جالب است. عکس قدیمی و ماندگار از بزرگان شهر صائین قلعه نشسته از راست آقایان: کربلایی عسگرعلی محبی، زنده یاد حاج اسداله جعفری ، حاج علی واعظی ، فرهاد جعفری و حاج ابراهیم نوروزی دهه ۶۰ https://eitaa.com/khobaye_saein

#آلبوم_صائین 🎞دیدن این عکس قدیمی حتما برایتان جالب است. عکس قدیمی و ماندگار از بزرگان شهر صائین قلعه از سمت راست آقایان: زنده یاد حاج اسداله جعفری ، حاج ابراهیم نوروزی و کربلایی عسکرعلی محبی دهه ۶۰ https://eitaa.com/khobaye_saein

دلداری پدر به پسر https://eitaa.com/khobaye_saein

از دفتر خاطرات آقا تختی دم غروب بود و بارون میبارید، هوا کم کم داشت رو بتاریکی میرفت و داشتم از زورخونه بر میگشتم که یکهو چشمم افتاد به سبزی فروشی که بیشتر سبزی هاشو نفروخته بود و ناراحت بود ، رفتم طرفش  یقه پالتو مو صاف کردم و سلام کردم و بهش دست دادم و کنارش ایستادم ، کمی بعد مردم به هوای دیدن من و امضا گرفتن از من می اومدن و به بهانه سبزی خریدن کنار من ایستادن ، ظرف یکساعت سبزی فروش تمام سبزی هایش رو فروخت و خوشحال بخانه رفت و من  هم راضی ، خدیا شکرت که امشب پدری شرمنده خانواده اش نشد. https://eitaa.com/khobaye_saein

💠راهپیمایی مردم شهر صائین قلعه در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و عملیات طوفان الاقصی💠 ◽️بعد از نماز جمعه ۲۱ مهر 🔸ازمقابل مسجد صاحب الزمان(عج) (مصلی نماز جمعه )تا چهارراه بانک صادرات ستاد برگزاری مراسمات شهر صائین قلعه https://eitaa.com/khobaye_saein

از دفتر خاطرات آقا تختی دم غروب بود و بارون میبارید، هوا کم کم داشت رو بتاریکی میرفت و داشتم از زورخونه بر میگشتم که یکهو چشمم افتاد به سبزی فروشی که بیشتر سبزی هاشو نفروخته بود و ناراحت بود ، رفتم طرفش  یقه پالتو مو صاف کردم و سلام کردم و بهش دست دادم و کنارش ایستادم ، کمی بعد مردم به هوای دیدن من و امضا گرفتن از من می اومدن و به بهانه سبزی خریدن کنار من ایستادن ، ظرف یکساعت سبزی فروش تمام سبزی هایش رو فروخت و خوشحال بخانه رفت و من  هم راضی ، خدیا شکرت که امشب پدری شرمنده خانواده اش نشد. https://eitaa.com/khobaye_saein

کل دنیا بخواد زندگیتو بگیره؛ ولی خدا بخواد بهت زندگی ببخشه هیچکس حریفت نمیشه https://eitaa.com/khobaye_saein

#گلخونه_پاییزی🍂🌺🌼 https://eitaa.com/khobaye_saein