eitaa logo
🌴 ارتباط با خدا🌴
85 دنبال‌کننده
653 عکس
0 ویدیو
113 فایل
❤️ برنامه های کانال ارتباط با خدا❤️ 💎 قرائت و تفسیر قرآن کریم 💎 حدیث و زندگینامه معصومین و علما 💎 احکام رهبری 💎 نهج البلاغه 💎 صحیفه سجادیه 💎 کتاب های مذهبی و انقلابی 💎 وصیت و خاطرات شهدا 💎 ادعیه و زیارات 💎 موضوع مهدویت ارتباط با ما. @ali817398
مشاهده در ایتا
دانلود
فتنه مى آيد و بندگان را تارومار مى كند ، مگر عالم كه به علم خويش از آن مى رهد . (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) إنَّ الفِتنَةَ تَجِى ءُ فَتَنسِفُ العِبادَ نَسفا يَنجُو العالِمُ مِنها بِعِلمِهِ ؛ مسند ابراهيم بن أدهم ، ص 28 . ✅ ارتباط با خدا @KHODA114
موضوع مهدویت مقاله اقسام نشانه های ظهور امام زمان عجل الله @KHODA114
مقاله اقسام نشانه های ظهور امام زمان عجل الله.pdf
158.6K
موضوع مهدویت مقاله اقسام نشانه های ظهور امام زمان عجل الله فایل pdf ✅ ارتباط با خدا @KHODA114
هرروز سه حدیث از حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم @KHODA114
حج مقبول سزایى جز بهشت ندارد. (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) الحجّ المبرور لیس له جزاء إلّا الجنّه؛ نهج الفصاحه هر که زن گیرد به این منظور که از محرمات بر کنار ماند، بر خدا لازم است که او را یارى کند. (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) حقّ على اللَّه عون من نکح التماس العفاف عمّا حرّم اللَّه؛ نهج الفصاحه حق پسر بر پدر آن ست که نام او را نیک کند و همین که به بلوغ رسید زنش دهد و خط نوشتن بدو بیاموزد. (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) حقّ الولد على والده أن یحسّن اسمه و یزوّجه إذا أدرک و یعلّمه الکتاب؛ نهج الفصاحه ✅ ارتباط با خدا @KHODA114
قرآن کریم سوره شعراء 227 آیه @KHODA114
026. Shoara.mp3
19.01M
قرآن کریم سوره شعراء 227 آیه با صدای استاد پرهیزگار ✅ ارتباط با خدا @KHODA114
shoara.pdf
701.4K
قرآن کریم فایل pdf سوره شعراء 227 آیه ✅ ارتباط با خدا @KHODA114
هرروز سه حدیث از حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم @KHODA114
آنچه تو را به شك و ترديد مى اندازد رها كن و به سراغ آنچه تو را به شك و ترديد نمى اندازد برو؛ زيرا خوبى مايه آرامش و بدى مايه تشويش و دودلى است. (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) دَعْ ما يُريبُكَ اِلى ما لا يُريبُكَ، فَاِنَّ الخَيْرَ طُمَأْنينَةٌ وَ الشَّرَّ ريبَةٌ؛ كنزالعمّال، ح 7308 . هرگاه گناهانت زياد شد پشت سر هم آب (به تشنگان) بنوشان . (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) إذا كَثُرَت ذُنوبُكَ فاسْقِ الماءَ عَلَى الماءِ. كنز العمّال : 16377 شما اهل بیت، اهل الله هستید که به برکت شما، نعمت کامل گشته و پراکندگی بر طرف شده و اتحاد کلمه پدید آمده است. (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) .. فأنتم اهل البیت أهل الله عزوجل الذین بهم تمت النعمة و اجتمعت الفرقة و ائتلفت الکلمة. الکافی، جلد 1، ص446 ✅ ارتباط با خدا @KHODA114
تفسیر قرآن کریم با صدای استاد محسن قرائتی سوره توبه از آیه ۳۷ تا آیه ۴۱ @KHODA114
هرروز سه حدیث از حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم @KHODA114
ای علی! آنچه را فاطمه علیها السلام بدان امر می کند، انجام ده؛ زیرا من چیزهایی را به او امر کرده ام که جبرئیل علیه السّلام به آنها امر کرده است .» (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) «... یا علی انفذ لما امرتک به فاطمة فقد امرتها باشیاء امر بها جبرئیل علیه السّلام ... ؛ بحارالانوار، ج 22، ص 484 . اگر مى خواهيد كه خدا و پيغمبر شما را دوست بدارند وقتى امانتى به شما سپردند به سلامت برگردانيد و چون سخن گوييد راست گوييد و با همسايگان خود به نيكى رفتار نماييد. (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) إِنْ أَحْبَبْتُمْ أَنْ يُحِبَّكُمُ اللّه ُ وَرَسولُهُ فَأَدّوا إِذَا ائْتُمِنْتُمْ وَاصْدُقوا إِذا حَدَّثْتُمْ وَأَحْسِنوا جِوارَ مَنْ جاوَرَكُمْ؛ نهج الفصاحه، ح 554. هنگامى كه بندگان در پيشگاه خدا مى ايستند، آواز دهنده اى ندا دهد: آن كس كه مزدش با خداست برخيزد و به بهشت رود. گفته مى شود: چه كسى مزدش با خداست؟ مى گويد: گذشت كنندگان از مردم. (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) إِذا اوقِفَ الْعِبادُ نادى مُنادٍ: لِيَقُمْ مَنْ أَجْرُهُ عَلَى اللّه ِ وَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ قيلَ: مَنْ ذَا الَّذى أَجْرُهُ عَلَى اللّه ِ؟ قالَ: الْعافُونَ عَنِ النّاسِ؛ كنزالعمال، ح 7009. ✅ ارتباط با خدا @KHODA114
کرامات حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام امام علی علیه السلام و رد امانات @KHODA114
علی(ع) و رد امانات امام حسین(ع) فرمود: روزی علی(ع) ندا کرد: هر کس از رسول خدا (ص) طلبکار است یا عطایی را می طلبد، بیاید و آن را بگیرد. هر روز عده ای می آمدند و چیزی را می خواستند و علی(ع) جا نماز پیامبر را بلند می کرد و همان مقدار در آن جا می یافت و به شخص طلبکار می داد. خلیفه اول به خلیفه دوم گفت: علی با این کار آبروی ما را برد! چاره چیست؟ عمر گفت: تو نیز مثل او ندا کن، شاید مانند او بتوانی بدهی های رسول خدا (ص) را ادا کنی. ابوبکر ندا کرد: هر کس از رسول خدا (ص) طلبی دارد بیاید. این قضیه به گوش علی(ع) رسید، فرمود: او به زودی پشیمان می شود. فردای آن روز، ابوبکر در جمع مهاجر و انصار نشسته بود، عربی بیابانی آمد و پرسید: کدام یک از شما جانشین رسول خدا است. به ابوبکر اشاره کردند. گفت: تو وصی و جانشین پیامبر هستی؟ ابوبکر گفت: بلی؟ چه می خواهی؟ گفت: پیامبر اکرم (ص) قول داده بود که هشتاد شتر به من بدهد، اکنون که او نیست، پس آنها را تو باید بدهی. ابوبکر گفت: شترها باید چگونه باشند؟ عرب گفت: هشتاد شتر سرخ موی و سیه چشم. ابوبکر به عمر گفت: چه کار کنیم؟ عمر گفت: عرب ها چیزی نمی دانند، از او بپرس آیا شاهدی بر گفته خود دارد؟ ابوبکر از او شاهد خواست. عرب گفت: مگر بر چنین چیزی شاهد می خواهند؟ به خدا سوگند تو جانشین پیامبر نیستی. سلمان برخاست و گفت: ای عرب! دنبال من بیا تا جانشین پیامبر را به تو نشان دهم. عرب به دنبال او به راه افتاد تا این که به علی(ع) رسیدند. عرب گفت: تو وصی پیامبر (ص) هستی؟ حضرت فرمود: بلی، چه می خواهی؟ عرب گفت: رسول خدا (ص) هشتاد شتر سرخ موی و سیه چشم برای من تعهد کرده بود، اکنون از تو می خواهم. حضرت فرمود: آیا تو و خانواده ات مسلمان شده اید؟ در این هنگام عرب دست علی(ع) را بوسید و گفت: تو وصی به حق پیغمبر خدا (ص) هستی. چون بین من و پیامبر شرط همین بود، ما همه مسلمان شده ایم. علی(ع) فرمود: ای حسن، تو و سلمان، با این عرب به فلان صحرا بروید و بگویید: یا صالح، یا صالح! وقتی که جوابتان را داد، بگو: امیرالمؤمنین به تو سلام می رساند و می گوید: هشتاد شتری که رسول خدا (ص) برای این عرب تعهد کرده بود بیاور سلمان می گوید: به جایی که علی(ع) فرموده بود، رفتیم، اما حسن (ع) همان گونه که علی(ع) فرموده بود، ندا سر داد. پس جواب دادند: لبیک یابن رسول الله. امام حسن (ع) پیام امیرالمؤمنین علی(ع) را رساند، گفت: روی چشم اطاعت می کنم. چیزی نگذشت که افسار شترها از زمین خارج شد و امام حسن (ع) آن را گرفت و به عرب داد و فرمود: بگیر. شترها پیوسته خارج می شدند تا این که هشتاد شتر با همان اوصاف تکمیل شد ✅ ارتباط با خدا @KHODA114
هرروز سه حدیث از حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم @KHODA114
خلال كنيد كه بدترين چيز نزد فرشتگان اين است كه لاى دندان هاى بنده، مانده غذا ببينند. (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) تَخَلَّلوا فَإِنَّهُ لَيْسَ شَىْ ءٌ أَبْغَضَ إِلَى الْمَلائِكَةِ مِنْ أَنْ يَرَوْا فى أَسْنانِ الْعَبْدِ طَعاما؛ مكارم الاخلاق، ص 153 . چه خوب خوراكى است مويز؛ ... و دهان را خوشبو مى كند. (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) نِعمَ الطَّعامُ الزَّبيبُ... وَ يُطَيِّبُ النَّـكْهَةَ؛ اختصاص، ص 124. بی شک فاطمه علیها السلام حوریه ای است که به صورت انسان آفریده شده است .» (حضرت محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) «ان فاطمة خلقت حوریة فی صورة انسیة ... ؛ بحارالانوار، ج 78، ص 112 . ✅ ارتباط با خدا @KHODA114
زندگی نامه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم جنگ موته @KHODA114
جنگ موته که در اوایل سال هشتم هجری به فرماندهی و شهادت جعفر بن ابی طالب و سپس زید بن حارثه و پس از او عبدالله بن رواحه در نبرد با رومیان به وقوع پیوست و در نهایت مسلمانان به فرماندهی خالد بن ولید به مدینه بازگشتند. موقعیت جغرافیایی موته[ویرایش] موته اكنون به صورت شهرى آباد در شرق كشور اردن هاشمى بوده و در يازده كيلومترى شهرك كرك مى‏ باشد. اين منطقه در حوزه شامات قرار داشته و عمليات مزبور، نخستين اقدام نظامى قاطع در آن نواحى بوده است. علت وقوع جنگ موته[ویرایش] دلايل محدودى درباره اعزام سپاه موته نقل شده كه نمى‏ تواند دليل اصلى فرستادن چنين سپاهى باشد. در اين باره گفته شده است‏: شرحبيل بن عمرو غسانى در منطقه موته راه را بر يكى از رسولان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بست. او حارث بن عميرازدى بود كه نامه پيامبر را براى حاكم بصرى مى‏ برد. شرحبيل دستور داد تا وى را بند كرده و گردنش را زدند. اين تنها رسول پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بود كه به شهادت رسيد.[۱] همزمان با این حادثه، گروه 15 نفره‌ای که از سوی پیامبر برای تبلیغ به سرزمین ذات الطلوع رفته بودند نیز مورد تهاجم قرار گرفتند و جز یک نفر که مجروح شد و به مدینه برگشت، همگی آنها به شهادت رسیدند.[۲] سپاه مسلمانان[ویرایش] تعداد سپاه مسلمانان[ویرایش] شمار كسانى كه مى‏ رفتند سه هزار بود. همينكه مسلمانان از اردوگاه خود حركت كردند، ديگر مسلمانان فرياد برداشتند، خدا از شما بلا را بگرداند و به سلامت و با غنيمت برگرديد. ابن رواحه در پاسخ ايشان اين شعر را خواند: لكننى أسأل الرحمن مغفرة و ضربة ذات فرع تقذف الزّبدا اما من از خداوند آمرزش مى‏ خواهم، و ضربت استوارى كه خونبار باشد.[۳] فرماندهان سپاه مسلمانان[ویرایش] در روایات اهل سنت[ویرایش] پيامبر (ص) فرمود:زيد بن حارثه فرمانده مردم است، اگر زيد كشته شد جعفر بن ابی طالب فرمانده خواهد بود، و اگر جعفر كشته شد عبد الله بن رواحه فرمانده خواهد بود، و اگر عبد الله بن رواحه كشته شد مسلمانان از ميان خود مردى را برگزينند و فرمانده خويش كنند. مردى از يهود به نام نعمان كه اين ماجرا را شنيد گفت: اى اباالقاسم اگر تو براستى پيغمبر خدا باشى اينان را كه نام بردى همگى كشته خواهند شد، زيرا انبياء بنى اسرائيل هرگاه لشكرى را به جايى مى فرستادند و اين گونه فرمانده جنگ تعيين مى كردند اگر صد نفر را نيز به دنبال يكديگر نام مى بردند همگى در آن جنگ كشته مى شدند و به دنبال آن پيش زيد بن حارثه رفت و بدو گفت: با پيغمبر و خاندانت وداع كن كه اگر او براستى پيغمبر باشد تو ديگر زنده بر نخواهى گشت و زيد بن حارثه گفت: به راستى گواهى مى دهم كه او پيغمبر صادق و فرستاده خداست.[۴] در روایت شیعه[ویرایش] شيعه بر اين باور بوده است كه جعفر فرماندهى نخست سپاه مزبور بر عهده داشته است. [۵] ابن ابى الحديد با اشاره به عقيده شيعه مى‏ گويد: او در اشعارى كه ابن اسحاق آورده شواهدى بر عقيده شيعه يافته است‏.[۶] یعقوبی می نویسد:«پیامبر(ص)در سال هشتم، جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه و عبد الله بن رواحه را با لشكرى براى جنگ روم به شام فرستاد.[۷] أبان از امام صادق «عليه السلام» روایت می کند که :«إنه استعمل عليهم جعفرا، فإن قتل فزيد، فإن قتل فابن رواحة ..»[۸] همچنین علامه جعفر مرتضی قسمت آخر روایت که در صورت کشته شدن هر سه فرمانده مسلمانان از میان خودشان یکی را انتخاب کنند را مردود دانسته اند.[۹] توصیه رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) به سپاه مسلمانان[ویرایش] چون خواستند از مدينه حركت كنند پيغمبر(ص) براى آن ها خطبه اى ايراد فرمودند و چند نکته را به آنها سفارش کردند.از جمله: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ضمن توصيه آنان به تقواى الهى، از ايشان خواست تا در برخورد با مشركان، ابتدا به آنها سه پیشنهاد بدهند: آنها را به پذيرش اسلام فرا خوانند. اگر پذيرفتند از آنان بخواهند تا به مدينه هجرت كنند تا همانند ساير مهاجرين باشند، در غير اين صورت همچون «اعراب مسلمانند» كه اسلام را پذيرفتند، اما در سرزمين خود مانده‏اند. براى اين قبيل افراد از فى‏ء و غنايم سهمى نخواهد بود مگر آن كه در جهاد همراه مسلمانان باشند. اگر اسلام را نپذيرفتند، به قبول جزيه دعوتشان كنيد و اگر آن را نپذيرفتند، با استعانت از خدا، با آنها بجنگيد. اگر به كسى «امان» داديد از ناحيه شخص خود، نه خدا و رسول، امان دهيد، چرا كه در صورت نقض امان كه ذمّه خود را كوچك كنيد، و اين بهتر از آن است كه ذمّه خدا و رسول را تحقير كنيد. به افرادى كه در صومعه‏ ها زندگى مى ‏كنند آسيبى نرسانيد متعرض زنان، كودكان و پيران نشوید. هیچ درختی را قطع نکیند. هیچ خانه ای را خراب نکنید.[۱۰] حرکت لشکریان به سوی شام و برخورد با رومیان[ویرایش] دشمن از حركت سپاه اسلام كه در مقياس نسبتا
ً وسيعى، يعنى سه هزار نفر صورت گرفت، آگاهى يافت. مسلمانان چندى در وادى القرى ماندند و پس از آن «معان» [۱۱] پيش رفتند. مسلمانان آگاهى يافتند كه هِرَقْل يك سپاه صدهزار نفرى مركب از قبايل عربى شام و رومى ‏ها [۱۲] فراهم آورده با فرماندهى شخصى به نام مالك به سوى آنان اعزام كرده است. مشورت مسلمانان[ویرایش] اين خبر كه به مسلمانان رسيد به مشورت پرداختند كه چه بكنند؟ آيا بازگردند يا به پيغمبر اسلام جريان را بنويسند و از آن حضرت كسب تكليف كنند و يا با همان سپاه اندك با لشكر روم بجنگند؟ در اين جا نيز نيروى ايمان و شوق شهادت كار خود را كرد و عبدالله بن رواحه كه هم مردى شجاع و دلاور بود و هم شاعرى فصيح و زبان آور بود به پا خاسته و سپاه اسلام را مخاطب قرار داده گفت: اى مردم به خدا سوگند اين كه اكنون آن را خوش نداريد، همان است كه به شوق آن بيرون آمده ايد و اين همان شهادتى است كه طالب آن هستيد! ما كه با دشمن به عدد زياد و كثرت سپاه نمى جنگيم، ما با نيروى اين آيينى جنگ مى كنيم كه خدا ما را بدان گرامى داشته، برخيزيد و به راه افتيد كه يكى از دو سرانجام نيك در جلوى ماست: يا فتح و پيروزى، يا شهادت...! اين سخنان پرشور كه از دلى سرشار از ايمان بر مى خاست در دل ديگران نيز اثر كرد و همگى گفتند: به خدا عبدالله راست مى گويد و به دنبال آن همگى برخاسته و به راه افتادند و در «بلقاء» به سپاه روم برخوردند و راه خود را به جانب قريه «مؤته» كه در آن نزديك بود و از نظر موضع گيرى جنگى مناسب تر بود كج كردند. رویارویی سپاه اسلام با رومیان[ویرایش] همان گونه كه گفته شد: بنا بر نقل محدثين شيعه نخست جعفر بن ابي طالب پرچم جنگ را به دست گرفته و به عنوان فرمانده نخست به ميدان آمد و سپس چون صاعقه اى خود را به قلب سپاهيان روم زد و به دنبال او مجاهدان ديگر اسلام هر يك چون شهابى در سپاه بى كران سپاه روم فرو رفتند. شهادت جعفر بن ابی طالب[ویرایش] دشمن كه مى كوشيد هر چه زودتر پرچم جنگ را فرود آورد با شمشير دست راست جعفر را قطع كرد ولى جعفر با مهارت خاصى پرچم را به دست چپ گرفت ولى دست چپش را هم از بدن جدا كردند و او پرچم را به سينه گرفت و با دو بازوى خود نگاه داشت تا وقتى كه شمشير دشمن، او را به زمين افكند و به درجه شهادت نايل آمد و سن آن مجاهد بزرگ و نامى را در آن روز برخى سى و سه سال نوشته اند و برخى ديگر مانند ابن عبدالبر در استيعاب گفته است: در آن روز چهل و يك سال داشت و اين قول صحيح تر به نظر مى رسد، زيرا با توجه به اين كه طبق روايات جعفر بن ابي طالب ده سال از على علیه السلام بزرگتر بوده در سال هفتم حدود چهل سال از عمر وى گذشته است. از عبدالله بن عمر نقل شده كه گويد: من در آن جنگ مأمور رساندن آب به زخمي ها بودم و چون جعفر به زمين افتاد خود را به وى رسانيده و آب به او عرضه كردم، جعفر گفت: من نذر كرده ام روزه باشم آب را بگذار تا شام اگر زنده ماندم بدان افطار مى كنم من آب را در سپرى ريختم و نزد او گذاردم ولى قبل از غروب جعفر از دنيا رفت. و همچنين از او نقل شده كه گفته است: در بدن جعفر بن ابي طالب پس از شهادت اثر هفتاد زخم شمشير و نيزه و تير يافتند. در نقل ديگرى است كه گفته اند: بيش از نود جراحت در بدن او بود و همگى آن ها در جلوى بدن بود و در پشت سر اثرى از زخم ديده نشد.[۱۳] در روايات زيادى از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند به جاى دو دست جعفر كه در جنگ مؤته جدا شد دو بال در بهشت به او عنايت مى كند كه با فرشتگان پرواز مى كند و از اين رو به «جعفر طيار» موسوم گرديد. شهادت دو فرمانده دیگر[ویرایش] پس از شهادت جفعر،زید بن حارثه پرچم را به دست گرفت که او هم پس از چندی به شهادت رسید.فرمانده دلاور و رشيد عبدالله بن رواحه پيش رفت و پرچم را به دست گرفت و پس از لختى تأمل كه كرد اين رجز را خواند: يا نفس الا تقتلى تموتى هذا حمام الموت قد صليت و ما تمنيت فقد اعطيت ان تفعلى فعلهما هديت اى نفس اگر كشته نشوى سرانجام خواهى مرد، اين سرنوشت مرگ است كه پيش آمده! و آن چه آرزوى آن را داشتى ـ يعنى شهادت ـ اكنون به تو داده اند و اگر كارى كه آن دو (شهيد) انجام دادند انجام دهى به هدايت و رستگارى رسيده اى. فرماندهی خالد بن ولید[ویرایش] پس از شهادت عبدالله مسلمانان خالد بن وليد را ـ كه تازه مسلمان شده بود.[۱۴]به فرماندهى خود انتخاب كردند و او چون شب شد عده اى از سپاهيان را به عقب لشكر فرستاد و چون صبح شد آن را با هياهو به نزد لشكريان آمدند به طورى كه دشمن خيال كرد نيروى امدادى از مدينه رسيده از اين رو دست به حمله نزدند. و لشكر اسلام نيز حمله را متوقف كرد و عملا جنگ متاركه شد و براى سپاه روم با آن شهامتى كه روز قبل از جنگ جويان اسلام ديده بودند همين پيروزى به شمار مى رفت كه لشكر اسل