25 - خوشحال بودن و خوشحال کردن.mp3
6.41M
🎙حجت الاسلام لقمانی
⭐️ #دقیقه_های_دانایی ۲۵
▫️خوشحال بودن و خوشحال کردن
#امام_زمان
#منبر_کوتاه
#سبک_زندگی_اسلامی
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
خدا با ماست
خُنکیِ کاشیها رو میشه حس کرد💛❄️ 📍حرم مطهر امام رضا(علیهالسلام) 🆔 @Khoda_Bamast ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅
این عکسها بویِ حرم رو میده..✨
و هیچ چیز در جهان
به خوبیِ بویِ کسی که دوستش داری نیست :)
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
#شاهزاده_ای_در_خدمت
#قسمت_بیست_و_یکم
بالاخره کاروان بزرگ حبشی وارد یثرب شدند ، میمونه پرده محمل را بالا داده بود و می خواست از همین ابتدای ورود همه چیز را از نظر بگذراند .
میمونه با تعجب به اطراف نگاه می کرد ، پیرامون کاروان دکان هایی از گل با سقفی پوشیده از شاخ و برگ نخلها وجود داشت و مشخص بود که هر کدام در پی کسب و کاری بنا شده ، یک جا خرما فروشی بود ، جای دیگر پارچه های رنگارنگ آویزان بود و کمی آن طرف تر ، شیر فروشی و در کنارش آهنگری و...
اما چیزی که به نظر میمونه عجیب بود ، این بود که دکان ها با دربی باز و بدون اینکه صاحب دکان حضور داشته باشد به حال خود رهاشده بود ، انگار که صاحبان اینان ، خبری بس مسرت بخش شنیده بودند که اینچنین از مال و اموالشان دل کندن و معلوم نیست به کجا سرازیر شده اند...
آن مرد جوان هم در کنار محمل نبود که میمونه ، باران سؤالاتش را بر سر او فرود آورد ، می خواست پرده محمل را فرو افکند که از دور صدایی بس زیبا که کلماتی زیباتر ادا می کرد به گوش او خورد «اشهد ان محمداً رسول الله» ...
کسی که آن آواز را می خواند ، مشخص بود صاحب صدای زیبایی ست و انگار این شیرین ترین نغمه و شعری بود که تا به حال به گوش میمونه می رسید ، زیباترین آهنگی که انگار از ملکوت نشأت می گرفت.
کاروانیان اندک اندک از کاروان جدا می شدند تا اینکه به جایی رسیدند که فقط بخش هدایا و اسرا باقی مانده بود.
کنار دیوار بلندی در سایهٔ نخل های بارور ، دستور فرود دادند.
سرباز جوان که صورتش از شوق برافروخته بود ، نزدیک میمونه که الان از شتر به زیر آمده بود شد و گفت : مژده بده که به مقصد رسیده ایم...
میمونه که بوی خوشی از جانب سرباز می شنید ، نفسی عمیق کشید وگفت : به به چه عطر دل انگیزی...
سرباز لبخندی زد و گفت : الان از محضر پیامبر می آیم ، به محض رسیدن کاروان به مدینه ، من زودتر راندم و خودم را به مسجدالنبی که الان کنارش هستید ، رساندم و این عطر ، عطر محمدی ست که بر جانم نشسته...
میمونه با حالتی ناباورانه به دیوار بلند کنارش اشاره کرد و گفت : براستی این مسجدالنبی ست و اینک پیامبر در ورای این دیوار است؟!
مرد جوان حبشی چندبار سرش را تکان داد و سعی می کرد اشک شوقی را که از چشمانش سرازیر شده ، از دخترک اسیر مخفی کند...
در همین زمان بود که از دور سواری با سرعت باد خود را به مسجد رساند و در طول آمدن با هیجانی زیاد فریاد میزد: خیبر را فتح کردیم....بگوش باشید حیدر کرار ، این اسدالله غالب ، این قهرمان عرب با یک ضرب دست ، درب قلعهٔ مستحکم خیبر را از جاکند...یهودیان تسلیم شدند....
میمونه که از هیجان آن مرد ،سراسر وجودش میلرزید ،گفت : می شود این سوار را به اینجا فراخوانی ، تا ببینیم چه می گوید؟!
مرد جوان که انگار منتظر بود میمونه امر کند و او فی الفور اجرا کند ،دستی به روی چشم گذاشت و به طرف سوار که اینک به درب مسجد رسیده بود رفت...
ادامه دارد...
#یا_فاطمة_المعصومه_سلام_الله_علیها
#یا_صاحب_الزمان_ادرکنی
#یادتون_باشه
اگر یک نفر را به او وصل کردی ، برای سپاهش تو سردار یاری👇
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حقایق_دنیا
گفتگوی جالب درباره حجاب
خانم ادواردز (مدیر فروش پروژه سینمایی جنگ ستارگان) و خانم رزالی (بازیگر سابق هالیوود)
#حجاب
#نشر_گسترده
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞🎥وقتی خدا رو داری،غصه چرا؟
✅حتما ببینید
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
🔻آیتاللهالعظمی میرزاجواد تبریزی(ره)
🔹مسئله توسل به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و اهلبیت(علیهم السلام)، امری نیست که کسی بتواند در آن تشکیک کند. مگر نه اینکه خداوند متعال در قرآن مجید فرموده است: «وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ»؛ یعنی برای رسیدن به خداوند و تقرب به درگاه او وسیله بجویید. چه وسیله و واسطهای مهمتر و اساسیتر از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم السلام)میباشد.
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
خدا با ماست
#اندکی_تأمل #بیداری_از_خواب_غفلت (قسمت ششم) 📌انسان یعنی اشرف مخلوقات، تو ای انسان، تو یعنی خلیفة ا
#بیداری_از_خواب_غفلت (قسمت هفتم)
لزوم #تزکیه_نفس
شما به این دنیا فقط برای خوردن و خوابیدن و خانه دار شدن و لباس شیک پوشیدن نیامده اید، اینها مهم نیست و می گذرد. حواستان را روی این مسائل دنیایی نبرید. این نشانه و علائم خواب #روحی است که انسان فکرش روی مادیات چرخ بخورد.
انسان ممکن است در خواب خیلی چیزها ببیند مثلا خواب ببیند ثروتمند شده، یا ماشین گران قیمتی سوار شده و یا گنجی پیدا کرده، وقتی بیدار می شود با واقعیت مواجه می شود که چیزی از اینها وجود ندارد.
دنیا هم همینطور است. «الناس نیام فاذا ماتوا فانتبهوا» مردم در خوابند، درگیر ظواهر دنیایی هستند، دنبال پولدار شدن و پست و مقام و... یک وقت با مرگ، بیدار می شوند به خود می آیند، ای داد بیداد ما چقدر خواب بودیم. حسرت می خورد که در واقعیت هیچ ثروتی ندارد، روحش هیچ ارزشی ندارد، به فکر لباس #تقوا نبوده، حالا اینجا روحش لخت و عور است. تازه می فهمد چقدر ضرر کرده. «ان الانسان لفی خسر. الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات»
ادامه دارد...
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
💢وای بر غیبتکنندگان
✍از سوى خدا به موسى وحى شد: هر غيبت كننده اى كه با توبه از دنيا برود، آخرين كسى است كه به بهشت وارد مى شود .هر غيبت كننده اى كه بر آن اصرار داشته باشد غیبت کردن عادت او شده باشد و با اين حال از دنيا برود و توبه نكند، اوّلين كسى است كه داخل دوزخ مى گردد.
📚إرشاد القلوب إلى الصواب ج۱ص۱۱۶
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥گناه نابخشودنی
وَیلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ (1)
🔥واى بر هر عيب جوى طعنه زن
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چگونه گناه نکنیم؟!
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه حشر
🎙#مقام_معظم_رهبری
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
26 - “چه” بگوییم و “چگونه” بگوییم؟!.mp3
5.2M
🎙حجت الاسلام لقمانی
⭐️ #دقیقه_های_دانایی ۲۶
▫️چه” بگوییم و “چگونه” بگوییم؟!
#امام_زمان
#منبر_کوتاه
#سبک_زندگی_اسلامی
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
17.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حقایق_دنیا
امروز یکی از تلخترین صحنههای زندگی را در هلند تجربه کردم... .
در هلند رایج است که میزهای رستوران را بیرون رستوران هم میچینند و خیلیها کنار خیابان غذا میخورند. یعنی مردمی که عبور میکنند، شاهد غذاخوردن دیگران هستند.
امروز یک جوان ظاهراً اروپایی و فقیر دیدم که خیلی غمانگیز به سمت یکی از این میزها آمد که همه پیتزا سفارش داده بودند و درخواست کرد یک برش هم شده به او هم بدهند. آنها اول بیمحلی کردند، اما اصرار جوان را که دیدند، با او با تندی برخورد کردند که نمیشود و برود.
از اینکه از بیش از ده نفر، حتی یک نفر دلش نسوخت که یک برش از غذایش را به او بدهد، شوک شدم.
او دقایقی خیره نگاه کرد و با چهرهای که دل شکستگی در آن موج میزد، آنها را ترک کرد. داشتم دیوانه میشدم. کاش آن لحظه در حال غذا خوردن بودم و کل غذایم را به او میدادم، کاش پول نقد همراهم بود که به او پولی میدادم. هرچه بود باید کاری میکردم، اما موقعیتش هیچ گونه برایم فراهم نبود.
خیلی اذیت شدم و ناخواسته یاد اربعین حسینی افتادم...
داستان سرعت گرایش جوانان غرب به اسلام، از اینجا شروع میشود. از تجربه دو فرهنگ بسیار متفاوت.
#اربعین
🆔 @Khoda_Bamast
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄