eitaa logo
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
799 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
73 فایل
«بسم رب المهدی» 💚امام صادق علیه السلام: لَوْ أدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أیّامَ حَیاتِی. •✓مهدویت، •✓جهاد_تبیین •✓دلی_خدایی 📍کپی با ذکر صلوات «وقف امام زمان عج» تأسیس:1400/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
یادمه یه عزیزی گفت که: چشمی که در عزای تو تَر میشود حسین، بی حرمتی است خیره به نامحرمی شود💔... ..................... +میگفت: برای‌ِ‌اینکه‌تو‌محرم اشک‌چشمت‌بیشتر بشه،حواست‌باشه چشمت‌غیرضروری نامحرم‌ُنبینه....! 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
🔴دو راهی بهشت و دوزخ حرّبن یزید ریاحی ، مردی شجاع و نیرومند است . اولین بار که عبیدلله بن زیاد حاکم کوفه ، می خواهد هزار سوار برای مقابله با حسین بن علی (ع ) بفرستد ، او را به فرماندهی این گروه انتخاب می کند . اینک حر آماده شده است تا با حسین (ع ) بجنگد ، صحنه ای تماشایی است ، گوشها منتظر این خبرند که بشنوند حر با آن شجاعت و نیرومندی و دلیری با حسین (ع ) چه می کند ؟ حر با این که ابتدا جلو راه امام (ع ) را گرفت و او را رنجانید ، بگونه ای که امام نفرینش کرد و وقتی که با سربازان تحت امرش سر راه بر حضرت ابی عبدلله گرفت ، حضرت به او فرمود : ثکلتک امک ؛ مادرت به عزایت بنشیند ولی بر خلاف تصور و انتظار ، راوی می گوید : در آن هنگام حربن یزید ریاحی را در لشکر عمر سعد دیدم در حالی که مثل بید می لرزید ! من تعجب کردم ، جلو رفتم ، گفتم : حر ! من تو را مرد بسیار شجاعی می دانستم بطوری که اگر از من می پرسیدند شجاع ترین مردم کوفه کیست ؟ از تو نمی توانستم بگذرم . اینک چطور ترسیده ای ؟ که این گونه لرزه بر اندامت افتاده است ؟ حر جواب داد : اشتباه کرده ای ، من از جنگ نمی ترسم . - پس از چه ترسیده ای ؟ حر گفت : من خودم را بر دو راهی بهشت و جهنم می بینم ، نمی دانم چه کنم ؟ و کدام راه را انتخاب کنم . عاقبت تصمیمش را گرفت ، آرام آرام اسب خودش را کنار زد ، بطوری که کسی نفهمید چه مقصود و هدفی دارد ، 🍁همین که رسید به نقطه ای که نمی توانستند جلویش را بگیرند ، ناگهان تازیانه ای به اسبش زد و خود را نزدیک خیمه حسین (ع ) رسانید . سپرش را وارونه کرد ، کنایه از این که برای جنگ نیامده ام بلکه امان می خواهم .🎍 به نزدیک امام حسین (ع ) که رسید ، سلام عرض کرد و سپس گفت : هل لی توبة آیا توبه از من پذیرفته است ؟ اباعبدلله فرمود : بله ، البته قبول است . آنگاه حر عرض کرد : آقا حسین جان ، به من اجازه ده تا به میدان روم و جان خویش را فدای راهت کنم . 🌴امام فرمود : اینک تو مهمان ما هستی ، از اسب پیاده شو و چند لحظه ای را نزد ما بمان . حر گفت : آقا اگر اجازه بفرمایید تا به میدان روم بهتر است . گویا حر خجالت می کشید و شرم داشت ، شاید با خودش زمزمه می کرد که : 🌿ای خدا ! من همان گنهکاری هستم که اولین بار دل اولیای تو و بچه های پیامبرت را لرزاندم بسیار مضطرب به نظر می رسید ، برای رفتن به میدان جنگ خیلی عجله داشت ؛ 🍁زیرا که با خود می اندیشید : نکند هم اکنون که این جا نشسته ام یکی از بچه های حسین (ع ) بیاید و چشمش به من بیفتد و من بیش از این شرمنده و خجل شوم ؟ ! 🍂امام (ع ) به او اجازه رفتن به میدان داد و او چون عقابی تیز پرواز خود را به میدان رسانید ، طولی نکشید که از اسب به زمین افتاد ، امام - ع - را صدا زد ، حضرت فورا خودش را به بالین او رسانید . حر با کمال خجلت نظری به طرف حضرت انداخت و گفت : ای پسر رسول خدا ! آیا از من راضی شدی ؟ 🥀 فرمود : بله ای حر من از تو راضی هستم و خدا هم راضی است ؛ اءنت حر کما سمتک امک ؛ تو آزاده ای همانطوری که مادرت تو را چنین نام نهاد للّه و او با کمال دلخوشی جان به جان آفرین تسلیم کرد . شادی روح همه شهدای و شهدای کربلا و حربن زیاد صلوات 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
▪️چه كسى براى حسینم گریه مى كند؟؟؟  هنگامى كه پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم شهادت حسین علیه السلام و سایر مصیبت هاى او را به دختر خود، خبر داد؛ فاطمه علیهاالسلام سخت گریه نمود و عرض كرد:- پدر جان! این گرفتارى چه زمانى رخ مى دهد؟رسول خدا فرمود:- زمانى كه من و تو و على در دنیا نباشیم.آن گاه گریه فاطمه شدیدتر شد. عرض كرد:- چه كسى بر حسینم گریه مى كند، و به عزادارى او قیام مى نماید؟پیامبر فرمود:- فاطمه! زنان امتم بر زنان اهل بیتم، و مردان بر مردان گریه مى كنند و در هر سال، عزادارى او را تجدید مى كنند. روز قیامت كه فرا رسد، تو براى زنان شفاعت مى كنى و من براى مردان، و هر كه بر گرفتارى حسین گریه كند، دست او را مى گیریم و داخل بهشت مى كنیم. فاطمه جان! تمام دیده ها روز قیامت گریان است، مگر چشمى كه بر مصیبت حسین گریه كند! آن چشم براى رسیدن به نعمت هاى بهشت خندان است!  📚بحارالانوارجلد۱  『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
به رفیقش پشت تلفن گفت: ذکر "الهی به رقیه" بگو مشکلت حل میشه رفیقش یک تسبیح برداشت به ده تا نرسیده دوستاش زنگ زدن و گفتن سفر کربلاش جور شده...!💔 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
AUD-20210811-WA0031.
3.55M
خدا نگه داره عمه رو، اگه نبود میمردم😭 سپر برای تنم می شد، وقتی کتک میخوردم 😭😭 اجرک الله یا صاحب الزمان 🥀💔 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
🪴 خوشم من با تبِ عشقت طبيب آمد، جوابش كن🖤 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
الهی! ‏إتُحرِقُ بِالنارِ عَینی وَ قَد بَکَتِ الحُسَین؟! ‏خدایا! آیا چشمی را که ‏بر حسین(ع) گریه کرده،‏در آتش میسوزانی؟ 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📜بگو چه گذشت دوم محرم الحرام (ورود امام حسین علیه السلام به کربلا) بنابر مشهور در این روز در سال ۶۱ ه‍ آقا و مولایمان حضرت اباعبدالله‌ الحسین سیدالشهدا (علیه السلام) با اهل بیت و اصحابشان وارد سرزمین کربلا شدند. (ارشاد: ج 2 ص 84) در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد. امام علیه السلام پرسیدند: نام این زمین چیست؟ گفتند: «غاضریه». نام دیگرش را پرسیدند، گفتند: «شاطئى‌الفرات».فرمودند:اسم دیگر هم دارد؟ گفتند: «کربلا»هم مى‌گویند. در این هنگام حضرت آهى از دل کشیدند و گریه شدیدى نمودند و فرمودند: «اللهم انى اعوذ بک من الکرب و البلاء. به خدا قسم زمین کربلا همین است. بخدا اینجا مردان ما را مى‌کشند! بخدا قسم اینجا زنان و کودکان ما را به اسیرى مى‌برند! بخدا قسم اینجا پرده حرمت ما دریده مى‌شود. اى جوانمردان، فرود آیید که محل قبرهاى ما اینجاست …»  از مدینه تا مدینه: ص 326. فیض العلام : ص 142 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
دنیا از اونجایی بد شد که ادم خوبا سکوت کردن و ادم بدآ فریاد زدن... . . رفیقِ شفیقِ شهدا، یادت هست؟ روزی عهد بستی باشهدا، تا دنیا را از رنگ و بو و عطر راه مقدس شان پر کنی؟ پس چه شد که سکوت کردی!؟ و گذاشتی بدها فریاد بزنند عقاید پوچ شان را!؟ 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه ها از چند روز دیگه رمان داخل کانال بار گذاری میشه....🙏🍃
تا قسمت 92 در کانال بارگذاری شد رمان تا قسمت ...103 نوشته شده الحمدلله🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
5714915861.mp3
2.75M
↵دعاے عھـد . . ♥️! 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
🖤🥀🍂 🥀 ❇️ سلام امام زمانم 🌤 بيا ای بهتــــرين درمان قلبــم مـــــداوا كن غـم پنهـان قلبـم قســـــم بر خالق دلـهای عاشق تو هستی آخرين سلطان قلبـم 🤲 اللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّکَ‌ الْفَرَج 🤲 🤲 اللَّهُمَّ اجْعَلْنٰا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ 🤲 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
🌱 ای داغدار ترین... آقای رنج های عظیم! تو در شهر شلوغ پر هیاهو کجا روضه گرفته ای...⁉️ راستی، اصلا کسی هست که تورا دلداری دهد؟!🍁 آجرک الله عزیزِ دو جهان یوسفِ در چاه! 🕊 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِم♥️✨ یادم‌دادی‌برغم‌هایم‌شاکرباشم‌تاصابر🌿 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
علامه طباطبایی میگن: کسی چه می‌داند، شاید قلبِ قرآن سوره یاسین، همان یاحسین است که بی سَر شده است..🖤 🍃 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
ضریحت را نصیبم کن همان جا جان بگیر از من:) 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
🧕یه دختر مذهبی حیا داره 👨‍✈️و یه پسر مذهبی غیرت داره دشمن میخواد با ساختن این جوکا قبح این چیزارو برامون بریزه این بارم مثل همیشه ازت میخوام این محرم حواست به این موضوع باشه 👈🏻یک وقت فکرنکنی اگه این لذت زودگذرو تجربه نکنی ضرر کردی ... مطمئن‌باش معامله‌با حسین‌دو سر سوده😌 در ضمن دختر یا پسری که اینجوریه اول اینکه یه 😏 دوم اینکه هیئت رفتنش به درده عمش میخوره😅 چون اون هییت رفتنش صرفا براش میشه یه 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
تو تمومِ سختیا و کم آوردنایی که زندگی برامون رقم میزنه، هیچوقت اسیرِ عظمت درد و غم نباشید که خدایِ ما از هر چی دلتون رو آزرده کرده، خیلی بزرگ‌تره✨ 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
کاری باهاش نداشته باشید این سر سفره من بزرگ شده....💔 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
حاج احمد متوسلیان چه زیبا گفت🍃✨ 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
. . یک عمر دنبال رفیق گشتم اما هیچ تا اینکه در « جوشن کبیر » پیدایش کردم " یا رفیقَ مَن لا رفیقَ لَه " و اینجا بود که تازه فهمیدم یه رفیق دارم " اسمش خداست" خدایا در کار همه برکت در وجودشان سلامتی در زندگیشان خوشبختی و در خانه همه آرامش قرار بده...❤️ 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
بسم رب الشهدا و الصدیقین نسبت به آقای خامنه ای خیلی حساس بود و در فتنه ۸۸ اسپری تهیه کرد و اگر جایی شعاری علیه نظام بر روی دیوار ها می دید پاک می کرد . یکی از دوستان شهید این ماجرا را اینگونه روایت می کند:یک بار یک شعاری را در یکی از خیابان ها علیه نظام دیده بود و به من اطلاع داد که یک شعار را در فلان جا فلان قسمت آن گوشه نوشته اند و من دارم می روم که پاکش  کنم… گفتم آخه تو از کجا دیدی که اونجا شعار نوشته اند ؟ گفت : من هر شب چک می کنم ، نباید چیزی باشه ، کسی نباید چیزی بنویسد، حالا که همه مردم پای انقلاب ایستاده اند ما نباید به ضد انقلاب اجازه جولان دادن و عرض اندام بدهیم… خیلی روی آقا حساس بود یک بار به او گفتم اگر شعاری ضد حکومت روی دیوار هست و ما برویم و حذفش کنیم ، چه سودی دارد ، چرا این همه وقت می گذاری تا شعار پاک کنی ؟ این همه پاک می کنی ، خوب دوباره می نویسند ! گفت : نه ، من آن قدر پاک می کنم تا دیگر ننوسیند … این از اخلاقیاتی است که شاید در خیلی از بچه های انقلابی هم نباشد. ما می گوییم :ا گر درگیری پیش بیاید ، اگر نظام و اسلام و انقلاب کشور نیاز به جان ما داشته باشد ، ما حاضریم هستی خود را فدا کنیم ، اما اینکه علیه حکومت شعار بنویسند و راه بیفتیم پاک کنیم ، این شاید خیلی برایمان قابل هضم نبود. 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]