eitaa logo
🌱بــّوی عــطّـر خُـــدا🌱
213 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
91 فایل
• فَاصْبِر إنَّ وَعْدَ اللهِ حَقُّ صبر کن که وعده‌ خداوند حق است ✓کپی از مطالب حلال لینک کانال:👇 https://eitaa.com/khodajoonnn راه ارتباطی با ما :👇 https://daigo.ir/secret/3291334064
مشاهده در ایتا
دانلود
در‌ جامعه‌ی‌ امروز‌ کسی‌ به‌ فکر‌ِ حجاب‌ نیست‌‌ ؛ اما‌ شما به فکر‌‌ِ آن‌ باشید‌ و زینبی برخورد‌ کنید‌ ..! +شهیداحمدمشلب
🔹در تاریخ بنویسید در یک شب پنج جوون رشید برای جلوگیری از ورود اشرار به کشورشون شهید شدند اما صدای یک سلبریتی در نیومد ، اما اگر فردا قاتلشون رو بخوان اعدام کنند همه میشن مدافع حقوق بشر...
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹‹👀📌›› قسمت جدید ماجراهای سیدکاظم و امیرحسین 😍😁 این قسمت: چرا اجباری❓ امیرحسین هرچی عقده داره رو سر سیدکاظم خالی می کنه .. 😂😂😂 😅 -
چـون‌'حق‌النـاس'‌را رعایـت‌نمی‌‌ڪنیـم، اعمالمان‌اثـر‌ندارند!
‌خودتونو راحت نذارین در اختیار بقیه یه دختر وقتی ارزشمنده که راحت به دست نیاد 👌🏻 نه اینکه وارد دوستی بشه و راحت باشن باهم و .. اینکه میگی پسر خوبیه و... همش توجیهات توعه چون دوستش داری و داری با قلبت حرف میزنی اما از کجا مطمئنی حس اونم همینه؟ از کجا مطمئنی حالا که بدون زحمت گیرت اورده قدرتو بدونه؟ 📌 و یروز نندازدت دور؟
Hala Omadi.mp3
3.01M
♫ حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی ♫♪ ♪♫ حالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدی ♫♪ ♪♫ عمو عباس رو نیاوردی چرا تنها اومدی ♫♪ ♪♫ بابایی خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی ♫♪ ♪♫ نمیگی چرا رفتی و ما رو تنها گذاشتی عزیزم ♫♪ ♪♫ بابایی بابایی بابایی بابایی ♫♪ ♪♫ از غصه پرم خیلی از نبودن داداش علی اصغر دلخورم ♫♪ ♪♫ عمو عباسم نباشه من همش سیلی میخورم ♫♪ ♪♫ افتادم روی زمین ولی نیوفتاده چادرم ♫♪ ♪♫ بابایی رقیه بمیره که بالای ابروت کبوده ♫♪ ♪♫ مگه گریه کردی که این جور سر و روت کبوده عزیزم ♫♪ ♪♫ بابایی بابایی بابایی بابایی ♫ @khodajoonnn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر قشنگ با یه انیمیشن ساده و کوتاه این مفهوم رو رسوند که: به فکر حرف مردم نباش رفیق ‼️ اینجوری هیچ وقت از زندگی که داری لذت نمی‌بری و همش دنبال اینی که مردم رو راضی نگه داری بجای این حواست باشه اون بالایی چی میگه😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 زندگی به سبک شهید مصطفی صدرزاده ‍ 💠 آقا مصطفی به هر دری میزد تا بتونه خودشو به سوریه برسونه تا از حرم آل الله در برابر تکفیری های تا دندان مسلح دفاع کنه از یک طرف دیگر محاصره دو شهر شیعه نشین نبل و الزهرا که بیشتر اونها از سید های جعفری هستن نمیذاشت خواب به چشم های آقا مصطفی بنشینه سخت درگیر بود تا به سوریه بره اون زمان هم دولت ایران جلوی اعزام به سوریه گرفته بود آقا مصطفی مجبور شدند برن عراق و از کشور دومی وارد خاک سوریه بشن بعد از اعزام در ایام محرم هیچ هیئتی نرفتن تا شب هفت محرم که وارد یه حسینیه میشن که بیشتر اونها از رزمنده های فارسی زبان افغانی بودند به اسم تیپ فاطمیون که اون زمان تازه در زبان ها افتاده بود آقا مصطفی به هر دری میزد تا وارد این تیپ شهادت طلب بشه حتی خودشون با ابو حامد حرف زدن آخه شهید ابو حامد میگفتن که ما نمیتونیم برادرای ایرانی داخل تیپ راه بدیم شهید صدر زاده هم گفتن که اون دنیا مگه ازت میپرسن ایرانی هستی یا افغانی ما برای خدا میجنگیم بالاخره هر جور شد وارد فاطمیون شدند خودشون رو شبیه افغانی ها کردند شناسنامه افغانی گرفتن تا وارد لشگر فاطمیون بشن.  
🔶️ مَردانِ‌ حقیقـت‌ْ ڪھ‌ بہ‌ حق‌ پیوستنـد، از‌ دامِ‌ تعلقـٰات‌ِ دنیـٰا‌ رَسْتَنْـد ... 🔸️•‹اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک
چهل روز مانده به محرم چله گناه نکردن بگیرید تا سوز دل واشکتان برای سید الشهدا جاری گردد. +آیت‌الله‌بهجت
💥 تو این دنیا اومدیم که امتحان بشیم ! یکی با مرگ عزیزاش امتحان میشه ؛ یکی با مشکلات مالی، یکی با بیماری و . . قرار نیست همش غُر بزنیم و ناله کنیم ! هروقت خسته شدی فقط با خودت بگو : [قطعا بعد از هر سختی آسانی هست]🌱🫀
میگفت: ‏یہ وقتایـے،‌ جورے بقیہ رو‌ ببخشید، ڪہ با‌ خودشون‌ بگن‌ اگہ این‌ بنده‌ے خداست؛ پس‌ خودِ‌ خدا‌ چہ جوریہ..؟🌱
می‌گن یه روز وقتی امام (ع) کوچیک بودن، به همراه پسرا می‌رن زندان، برای ملاقات زندانیا؛ از کنار زندان شمر رد می‌شه، شمر می‌گه منو آزاد کنید و .. گذر می‌کنن؛ (ع) رد می‌شه، شمر بازم التماس که منو آزاد کنید و .. (ع) هم گذر می‌کنن؛ تا اینکه نوبت می‌رسه به .. (ع). شمر یه چیزایی می‌گه به ، که ایشون می‌رن کنار پدر و برادرشون، بهشون می‌گه، بابا می‌شه آزادش کنیم؟ می‌گن: پسرم، تو می‌دونی این کیه؟ می‌دونی قراره در آینده با تو و خانواده‌ت چیکار کنه؟ دورش بگردم، می‌گه: بابا، آخه منو به قسم داد … :)
دُڪتُرَم‌گُفت: مَریض‌اَسـت‌دَلَش‌رابِبَرید، گِرِه‌بَرپَنجِرِه‌فولـٰادِخُراسـٰان‌بِزَنید… 🎊🎊
دیشب میدون خراسان ، جشن ولادت امام رضا(ع)
سلام اعضای محترم گروه 🌱 لطفاً در این شب عزیز از آقا امام رضا (ع)بخواهید که مشکلات همه رفع بشه 🌱🌺 صلواتی ختم کنید 🦋
۶ 🔴قانون دنیا 💥 یه قاعده ای تو دنیا هست که میگه اگر تو از راهه حرام (که کلی ضرر دنیایی و آخرتی هم داره😕) لذت بردی سهمتو از حلال (که دوزه لذتش خیلی بالاتر بود و تازه کلی هم ثواب و نورانیت داشته؛ کم کردی) ✨خب این دیگه کجاش سوده؟کجاش لذته بیشتره؟این که همش شد کاهش لذت و تازه بدست آوردن کلی ضرر😏 🍃ی مثال میزنم تا براتون جا بیوفته. فرض کنید به یکی میگن میگن ساعته ۱۲وقت ناهارته(ازدواج)اگه سهم ناهارتو کامل بخوری علاوه بر اون لذتی که از ناهار خوردن میبری صدتومنم بهت پول میدیم 👈🏻ولی اون طرف چون بشدت عجول تشریف داره و زرنگ بازیم میخواد در بیاره قبله ناهار چند تا هله هوله ای که براش کلی هم ضرر داره میخوره(لذته حرام)بعد موقعه ناهار که میرسه(ازدواج)دیگ برا ناهار زیاد اشتها نداره☹️ 🌸در نتیجه : دیگه نمیتونه از ناهار خوردنش زیاد لذت ببره تازه سهمشم کم شده (لذت حلال) اون بیست تونمو هم کامل بش نمیدن(پاداش) و چون هله هوله هم خورده کلی تنبیهش میکنن (آخرت) جدا ازینکه خودشم بخاطره خوردن اون هله هوله ها کلی دلش درد گرفته‌ (عوارض جسمی و روحی گناه) ✔️یادتون باشه خدا بعضی لذاتارو اطرافمون قرار داده برا امتحان تا ما با گذشتن از اونا به لذتای بالاتر برسیم اگه هرچی اطرافمون هست رو امتحان کنیم دیگ ب اون لذت بالاتر و عمیق نخواهیم رسید😊
۸ 🔴خودمون رو گول نزنیم ⛔️ هرگز و هرگز و هرگز به اسم خواهر و برادری در فضای مجازی خودمونو گول نزنیم و توجیه نکنیم‼️ ‼️واقعیت اینه که هرگز شما با نامحرم خواهر یا برادر نیستین و نخواهید شد!! لطفا این خط قرمز رو در دنیای مجازی برای خودتون قرار بدین‼️ نود درصد دخترای مذهبی ابتدای ارتباط اشتباهشون با خطاب قرار دادن برادر یا داداشی به ناکجا آباد رسیدن!! ~~~~ ✨اون هوای نفس حیله گر ما خواهر برادره مجازی حالیش نمیشه نامحرمم نامحرمه خودتو گول نزن رفیق👍
۷ ‼️یک نکته مورد رابطه با نامحرم اینه که این "یه امتحان عمومی" هست. در واقع هر کسی در هر سن و جایگاهی باشه حتما با شهوت امتحان خواهد شد. 🚫 شما چه آدم مذهبی باشی چه نباشی، چه زن یا مرد باشی، چه مسن باشی یا جوان و.... در هر صورت دنیا برات شرایطی رو پیش میاره که با امتحان بشی. 🔵 بنابراین هییچ کسی نباید خودش رو از این امتحان در امان بدونه. اگه بسیجی هستی یا طلبه یا سپاهی و.... بالاتر یا پایین تر در هر صورت باید خودت رو برای امتحان شهوت آماده کنی. 🚸 امتحانی که بسیاار ریز و پنهان و آروم سراغ انسان میاد...
۱۰ 🍃 چیکار کنیم که گرفتار این نوع روابط نشیم؟ چند تا نکته رو باید دقیق رعایت کرد. ✨ اول اینکه سعی کنید همیشه "در حد ضرورت" با نامحرم صحبت کنید. اگه واقعا جایی ضرورتی نداره و میتونید به جنس موافق خودتون مراجعه کنید سعی کنید اصلا زمینه این نوع رابطه ها رو فراهم نکنید. ✨طبیعتا در شرایط مساوی فردی که در طول روز با 50 تا جنس مخالف ارتباط داره بیشتر امکان آلودگی به این خطا رو داره تا کسی که در روز با یکی دو نفر ارتباط داره. ✨ دوم اینکه حین صحبت کردن سعی کنید خیلی رسمی و فقط در همون حدی که نیاز هست صحبت بشه. هر جمله ای که بیش از ضرورت باشه ممکنه طرف مقابل رو به این نتیجه برسونه که انگار شما میخوای باهاش ارتباط عاطفی برقرار کنی. 🔸و عموما مقدمه روابط جنسی حرام، روابط عاطفی هست..
قسمت‌ کوچکی‌‌ از روزت رو به گوش‌ دادن‌ به‌ مداحی و خوندن شعر های دوبیتی بگذرون🌱 کتاب / تایم -
📌[گناه] روز و شب ادعا میکرد که عاشقِ خدا و امام زمانش است؛ اما گناهانش خلافِ حرفش را ثابت میکرد ! مثل همیشه گناه، کارش را کرده بود . . ! 🌿
کجای این قصه ی پر غصه هستیم...! • • • ≼𝐣𝐨𝐢𝐧⋟❊↴ @khodajoonnn
🌹🍃 🍃 🔸مثلا تو از راه آمده باشی و من از جان برایت مایه بگذارم. تو سرم را به دامن بگیری، من غرق لبخندت شوم، من بپرسم: وفا کردم؟ تو بگویی: در بهشت هم کنارم هستی! 😢 جوانی است و هزار آرزو... آرزو که بر جوانان عیب نیست! 📲 اینو صفحه ی گوشیتون بزنین و هر بار که نگاه میکنین یاد مولا بیفتین😊🍃🌸
داستانک ⭐️ مسافری خسته که از راهی دور می‌آمد به درختی رسید و تصمیم گرفت که در سایه آن قدری استراحت کند غافل از این که آن درخت جادویی بود؛🌳 درختی که می‌توانست آن چه که بر دلش می‌گذرد برآورده سازد! وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فکر کرد که چه خوب می‌شد اگـر تختخواب نرمی در آن جا بود و او می‌توانست قدری روی آن بیارامد🛏 فـوراً تختی که آرزویش را کرده بود در کنارش پدیدار شـد! مسافر با خود گفت: «چقدر گرسنه هستم. کاش غذای لذیذی داشتم.»🥘🍕 ناگهان میزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذیر در برابرش آشکار شد مرد با خوشحالی غذاها را خورد و نوشید. بعد از سیر شدن، کمی سرش گیج رفت و پلک‌هایش به خاطـر خستگی و غذایی که خورده بود سنگین شدند. خودش را روی آن تخت رها کرد و در حالی که به اتفـاق‌های شگفت‌انگیز آن روز عجیب فکر می‌کرد با خودش گفت: «قدری می‌خوابم. ولی اگر یک ببر گرسنه از این جا بگذرد چه؟»🐯 ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید هر یک از ما در درون خود درختی جادویی داریم که منتظر سفارش‌هایی از جانب ماست ولی باید حواسمان باشد. چون این درخت افکار منفی، ترس‌ها و نگرانی‌ها را نیز تحقق می‌بخشد. بنابر این مراقب آن چه که به آن می‌اندیشید باشید.