eitaa logo
خداشناسی علمی
158 دنبال‌کننده
58 عکس
1 ویدیو
0 فایل
درباره اثبات وجود خدا از طریق علم روز
مشاهده در ایتا
دانلود
لامارک👆👆👆👆👆👆👆
_____________________________
محیط و تاثیرات گزینشی آن! چرا محیط به صورت گزینشی عمل می کند. اگر تغییرات قابل توجه در محیط، ایجاد کننده گونه های مختلف است و تغییرات محیطی قابل توجه باعث ایجاد گونه های جدید می شود، چرا این تغییرات بر یک گونه اثر می گذارد و بر گونه های دیگر که در همان زمان زندگی می کرده اند تاثیر نمی گذارد. چرا می بایست عنکبوت در 310 میلیون سال پیش همان ساختمان امروزی را داشته باشد اما در طی همین زمان گونه های دیگر تحت تاثیر همان محیط از گونه ای بگونه دیگر تبدیل شوند ولی یگ گونه ثابت و بدون تغییر باقی بماند. آیا محیط می تواند رفتاری گزینشی داشته باشد؟ در شکل زیر می توانید تصویر بزگترین عنکبوت را که به تازگی پیدا شده است، مشاهده کنید. این فسیل مربوط به 165 میلیون سال پیش می باشد. البته این فسیل مربوط به بزرگترین عنکبوت می باشد اما قدیمی ترین فسیل عنکبوت مربوط به 310 میلیون سال پیش است. در شکل زیر تصویر فسیل مورچه ای که ۹۵ میلیون سال پیش زندگی می کرده نشان داده شده است. همانطور که در این شکل می بینید ساختمان بدن این مورچه همانند مورچه های امروزی است و در طی این مدت طولانی، هیچ گونه تغییری نکرده است.
در شکل زیر تصویری از یک سنجاقک نشان داده شده است. این فسل مربوط به ۱۱۴میلیون سال پیش است. همانطور که می بینید ساختمان بدن سنجاقک در طی این سالها تغییری نکرده است.   همچنین در شکل زیر بالهای یک سنجاقک که میلیون ها سال پیش می زیسته، با بال یک سنجاقک امروزی مقایسه شده است. همانطور که می بینید هیچ گونه تغییری در این بال ایجاد نشده است.  آیا محیط می تواند تاثیرات گزینشی بر روی جانوران بگذارد؟ چگونه محیط به صورت گزینشی، یک گونه را به گونه های جدید تبدیل می کند اما سایر جانوران که در همان محیط قرار دارند، بدون تغییر باقی می مانند؟!
____________________________
پرواز برای چه؟ تکامل گراها می گویند: خزندگان بزرگ خیلی زود از بین رفتند و برخی از آن ها کوشیدند که به پرواز درآیند ( شاید به علت فرار از دست رقیبان بزرگ ) . سپس خزندگانی پیدا شدند که می توانستند به یاری پر و بال، پرواز کنند . این جانوران به پرندگان امروزی تبدیل شدند . اما حشرات اولين موجوداتي بوده اند كه بال داشته اند. بهر حال باید تکامل گراها دلیلی برای پرواز پیدا کنند: 1- چیزی در آسمان بوده است و این جانورانی که روزگاری در زمین بوده اند می خواسته اند به چیزی که در آسمان وجود دارد برسند...( اما در لحظه شروع هنوز چیزی در آسمان نیست که بخواهند به آن برسند.... حشرات برای چه بال در آوردند و می خواستند که به چه برسند؟!) 2- از دست چیزی که در زمین بوده است به اصطلاح فرار می کرده اند.... مثلا مارمولکی برای فرار از دشمنش بال در می آورد و شروع به پرواز می کند... اما آیا این تعقیب و گریز در میان جانوران، زمان مشخصی دارد؟! اما سوالات زیر بوجود می آید: ۱- آیا نیاز باعث ایجاد عضو جدید می شود؟! 2- آیا نیاز و آن هم نیاز حیاتی، به یک جاندار فرصت تغییرات را در دوران حیاتش می دهد ؟ آیا امکان انتقال این تغییرات به فرزند وجود دارد و یا قبل از اینکه زادولد کند آن نیاز حیاتیُ نابودش می کند؟ ۳- آیا جهش می تواند یک عضو جدید ایجاد کند؟ (میلیاردها انسان وجود دارد آیا انسان بال دار دیده اید؟به طور کلی تر ....آیا انسانی که عضو جدیدی داشته باشد دیده اید؟ ... آیا میلیاردها انسان، احتمال وقوع را نباید افزایش بدهد؟) ۴- آیا فرار از رقیبان و دشمنان ، چیزی است که محدوده زمانی مشخصی داشته باشد؟! ۵- بعد از اینکه پرندگان و حشرات در آسمان پرواز کردند.... طبیعتا سایر جانوران از آن زمان می بایست دلیل بیشتری برای پرواز داشته باشند تا بتوانند آنها را شکار بکنند.... پس لذا جانوران زیادی در خشکی (در طی این فاصله زمانی) می بایست در حال تلاش برای پرواز باشند. آیا مارمولکی که بال در آورده باشد در طبیعت وجود دارد؟  چرا هیچ جانوری دیگر در حال تلاش برای رفتن به آسمان نیست؟ پر پرندگان بزرگترین مشکل دارونیسم ها می باشد. چرا و چگونه پر پرندگان بوجود آمد؟! آیا مکانیزم پرواز به این سادگی است؟! پرواز در آسمان یک مکانیزم بسیار پیچیده است که نیازمند یک طراح بینهایت هوشمند می باشد. اينکه پاهاي جلوي خزندگان چطور در نتيجه موتاسيون تبديل به بال ميشود از سوالاتي است که تا کنون اصلاً توضيحي نداشته است.غير از اين فقط داشتن بال براي موجودات خُشکي که به پرندگان تبديل شوند کافي نميباشد. بعنوان مثال ساختار استخواني پرندگان خيلي سبکتر از ساختار استخواني موجودات خشکي ميباشد ششهايش خيلي متفاوت چه از نظر کارکرد و چه از نظر ساختار مي باشد. ساختار اسکلتي و ماهيچه اي متفاوتي دارند و سيستمهاي گردش خون و قلب بسيار تخصصّ يافته دارند. اين مکانيزمها يواش يواش يکجا جمع نميشوند بنابراين تئوري تبديل موجودات خُشکي به پرندگان چيزي جُز سفسته نمي باشد.  ششهایی مخصوص پرندگان: ششهای پرندگان دارای ساختاری کاملا متفاوت با خزندگان و پستانداران می باشد. ششها در پرندگان دارای ساختار " flow-through " می باشد اما در خزندگان ساختار ششها به صورت " in-out " می باشد. ششهای پرندگان به صورتی می باشد که هوا از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج می شود. یعنی مجرای ورودی و خروجی متفاوت می باشد. اما در خزندگان و پستانداران، ششها به گونه ای است که از همان مجرایی که هوا وارد ششها می شود از همان مجرا نیز خارج می شود. یعنی مجرای ورودی و خروجی یکسان می باشد.   مکانیزم تنفس در پرندگان کاملا متفاوت با خزندگان و پستانداران است. یک پرنده کوچک می تواند در دقیقه نزدیک ۲۵۰ بار تنفس کند. تا عمل اکسیژن رسانی به بافت های بدن در حین پرواز و در نتیجه مصرف زیاد انرژی تامین شود.  آیا تا کنون مرغ یا خروس یا شتر مرغی را دیده اید که بتواند پرواز کند. تکامل گراها می توانند با به پرواز در آوردن یک مرغ نظریه خودرا ثابت کنند: آیا نباید یکی از این جوجه مرغ ها، در اثر جهش شرایط لازم برای پرواز را داشته باشد؟! چرا از بین این همه جوجه حتی یکی هم نمی تواند پرواز کند؟
ششهایی مخصوص پرندگان: ششهای پرندگان👇👇👇👇
ششهای پرندگان به صورتی می باشد که هوا از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج می شود. یعنی مجرای ورودی و خروجی متفاوت می باشد. 👇👇👇👇👇👇👇
اما در خزندگان و پستانداران، ششها به گونه ای است که از همان مجرایی که هوا وارد ششها می شود از همان مجرا نیز خارج می شود. یعنی مجرای ورودی و خروجی یکسان می باشد.  👇👇👇👇👇👇👇👇
 _________________________________________________________________________ افزایش سه برابری مغز فعلا در این قسمت تنها ابعاد مغز و جمجمه و اختلاف آن در شامپانزه و انسان را مورد بررسی قرار می دهیم و بعدا تفاوت های ساختاری آن را مورد توجه قرار خواهیم داد و خواهیم گفت که ایجاد این تفاوت های ساختاری با گذر زمان غیر ممکن است. مغز و جمجمه انسان بیش از سه برابر جمجمه و مغز شامپانزه می باشد؟ تکامل گراها چگونه می خواهند بزرگ شدن مغز را توجیه کنند؟! اما چه چیزی باعث این افزایش شده است؟ تکامل گراها می گویند که: استفاده از مغز باعث افزایش حجم جمجمه و مغز شده است. یعنی همان داستان استفاده از یک عضو و بزرگ تر شدن آن و در نتیجه به ارث رسیدن آن به فرزندان.... یعنی با استفاده بیشتر از مغز ، جمجمه و مغز در حد میکرون بزرگ تر شده است و این به فرزندان منتقل شده است و در طی میلیون ها سال مغز انسان سه برابر مغز شامپانزه و نیای مشترکش شده است... همانطور که قبلا گفته شد اگر امکان به ارث رسیدن صفات اکتسابی بود طبیعتا با آن همه فشاری که به قوس کف پای انسان وارد می شود اگر این قوس تنها به میزان یک میکرون(مقدار بسیار بسیار ناچیز) کم می شد و این به فرزندان منتقل می شود... طبیعتا در طی 5.4 میلیون سال ، می بایست این قوسی از بین می رفت!... چگونه است که این قوسی از بین نمی رود اما جمجمه همچون یک بادکنک بزرگ می شود و به ابعادی در حدود سه برابر ابعاد شامپانزه می رسد؟! آیا جنس ضعیفی چون مغز می تواند جنس سختی همچون جمجمه را بزرگ کند ولی در طی همین فاصله زمانی، آن همه فشاری که به پای انسان وارد می شود نمی تواند که قوسی کف پای انسان را از بین ببرد؟! الف) عواملی که افزایش اندازه جمجمه را ناشی از بزرگ تر شدن مغز می دانند. هرچند این عوامل به صورت ها و دلایل ظاهرا متفاوتی بیان می شوند اما تمام آنها به نوعی بزرگ تر شدن جمجمه را ناشی از بزرگ تر شدن مغز می دانند. مانند: 1- ابزار از جمله دلایل رشد مغز ما بوده است. 2- بیشترین رشد مغز در نواحی پرجمعیت اتفاق افتاده که موید نقش رقابت اجتماعی در این موضوع می باشد. 3- تغذیه و استفاده از موجودات دریایی و مصرف گوشت 4- کشف آتش و پختن غذا و لذا انرژی کمتری صرف گوارش شده است و لذا انرژی بیشتری جهت تفکر صرف شده است و لذا مغز بزرگ شده است. نکته بسیار جالب این است که تمامی این دلایل به نوعی می خواهند بگویند که مغز بزرگ شده و در نتیجه با بزرگتر شدن مغز ، جمجمه نیز بزرگ تر شده است . اما معلوم نیست که این جسم نرم چگونه می خواهد باعث بزرگ تر شدن جمجمه شود. چگونه است که جنس ضعیفی چون مغز باعث افزایش حجم جمجمه همچون یک بادکنک می شود ولی در طی همین سال ها (5.4 میلیون سال) با آن همه فشاری که به قوس کف پا وارد می شود قوسی کف پای انسان از بین نمی رود!!! این تناقض را چگونه می توان پاسخ داد؟ از طرف دیگر: آیا جانوران دیگر گوشت و موجودات دریایی نمی خورند؟ پس چرا به مرور مغز آن ها بزرگ تر نشده است؟ ثانیا تغذیه نهایتا می بایست مغز را بزرگ تر کند که همان اشکال قبلی اتفاق می افتد؟ دوستان عزیز دقت کنند که صحبت از افزایش همگون و یکنواخت تمام اعضای بدن نیست.... بلکه صحبت این است که چرا ابعاد جمجمه نسبت به ابعاد بدن در انسان سه برابر شامپانزه است... در حقیقت تغذیه به طور کلی می بایست به مرور باعث بزرگتر شدن کلی شود و نه اینکه به صورت اختصاصی فقط جمجمه را نسبت به بدن بزرگ تر کند. ب) در انتخاب جنسی، زن‌ها مردهای باهوش‌تر را ترجیج داده‌اند؛ و به این دلیل پیشرفت مغز به طور دیوانه واری به سمت بزرگ شدن رفته است. چرا تنها و تنها شاخه ای از نیای مشترک که قرار است به انسان امروزی ختم شود چنین گزینشی را انجام داده است؟ چرا شامپانزه خانم ها ، شامپانزه های باهوش تر را ترجیح نداده اند؟ اما آیا ابعاد مغز الزاما به معنی هوش بیشتر است؟ فعلا ما در این قسمت پرسیده ایم که چرا مغز انسان سه برابر مغز شامپانزه است؟ از طرف دیگر پژوهشگران تاکید می کنند ارتباط خاصی میان میزان توانایی مغزی انسان با حجم یا وزن آن وجود ندارد. همانگونه که مطالعه انجام شده روی مغز آلبرت اینشتین نشان می دهد ابعاد و وزن مغز او کمتر از حد متوسط بوده است. نکته بسیار مهم: تغییر در نسبت اندازه و ابعاد مغز به ابعاد بدن می باشد. و این یعنی عضوی از بدن به صورت اختصاصی بزرگ تر شده است.در صورتی که در فرایند گزینش جنسی، طبیعتا فرد با مغز و جمجمه بزرگ تر می بایست هیکل بزرگتر هم داشته باشد . سوال این است: که چرا این نسبت به هم خورده است؟ . (در این قسمت فقط و فقط به بررسی علت افزایش ابعاد مغز می پردازیم و در آینده خواهیم گفت که چگونه مغز انسان دارای چنین قابلیت هایی است که او را به اشرف مخلوقات تبدیل کرده است و آیا این همه ایجاد اختلاف در بین دو گونه متفاوت که دارای نیای مشترک باشند امکان پذیر است؟!!