eitaa logo
خداشناسی علمی
158 دنبال‌کننده
58 عکس
1 ویدیو
0 فایل
درباره اثبات وجود خدا از طریق علم روز
مشاهده در ایتا
دانلود
 _________________________________________________________________________ افزایش سه برابری مغز فعلا در این قسمت تنها ابعاد مغز و جمجمه و اختلاف آن در شامپانزه و انسان را مورد بررسی قرار می دهیم و بعدا تفاوت های ساختاری آن را مورد توجه قرار خواهیم داد و خواهیم گفت که ایجاد این تفاوت های ساختاری با گذر زمان غیر ممکن است. مغز و جمجمه انسان بیش از سه برابر جمجمه و مغز شامپانزه می باشد؟ تکامل گراها چگونه می خواهند بزرگ شدن مغز را توجیه کنند؟! اما چه چیزی باعث این افزایش شده است؟ تکامل گراها می گویند که: استفاده از مغز باعث افزایش حجم جمجمه و مغز شده است. یعنی همان داستان استفاده از یک عضو و بزرگ تر شدن آن و در نتیجه به ارث رسیدن آن به فرزندان.... یعنی با استفاده بیشتر از مغز ، جمجمه و مغز در حد میکرون بزرگ تر شده است و این به فرزندان منتقل شده است و در طی میلیون ها سال مغز انسان سه برابر مغز شامپانزه و نیای مشترکش شده است... همانطور که قبلا گفته شد اگر امکان به ارث رسیدن صفات اکتسابی بود طبیعتا با آن همه فشاری که به قوس کف پای انسان وارد می شود اگر این قوس تنها به میزان یک میکرون(مقدار بسیار بسیار ناچیز) کم می شد و این به فرزندان منتقل می شود... طبیعتا در طی 5.4 میلیون سال ، می بایست این قوسی از بین می رفت!... چگونه است که این قوسی از بین نمی رود اما جمجمه همچون یک بادکنک بزرگ می شود و به ابعادی در حدود سه برابر ابعاد شامپانزه می رسد؟! آیا جنس ضعیفی چون مغز می تواند جنس سختی همچون جمجمه را بزرگ کند ولی در طی همین فاصله زمانی، آن همه فشاری که به پای انسان وارد می شود نمی تواند که قوسی کف پای انسان را از بین ببرد؟! الف) عواملی که افزایش اندازه جمجمه را ناشی از بزرگ تر شدن مغز می دانند. هرچند این عوامل به صورت ها و دلایل ظاهرا متفاوتی بیان می شوند اما تمام آنها به نوعی بزرگ تر شدن جمجمه را ناشی از بزرگ تر شدن مغز می دانند. مانند: 1- ابزار از جمله دلایل رشد مغز ما بوده است. 2- بیشترین رشد مغز در نواحی پرجمعیت اتفاق افتاده که موید نقش رقابت اجتماعی در این موضوع می باشد. 3- تغذیه و استفاده از موجودات دریایی و مصرف گوشت 4- کشف آتش و پختن غذا و لذا انرژی کمتری صرف گوارش شده است و لذا انرژی بیشتری جهت تفکر صرف شده است و لذا مغز بزرگ شده است. نکته بسیار جالب این است که تمامی این دلایل به نوعی می خواهند بگویند که مغز بزرگ شده و در نتیجه با بزرگتر شدن مغز ، جمجمه نیز بزرگ تر شده است . اما معلوم نیست که این جسم نرم چگونه می خواهد باعث بزرگ تر شدن جمجمه شود. چگونه است که جنس ضعیفی چون مغز باعث افزایش حجم جمجمه همچون یک بادکنک می شود ولی در طی همین سال ها (5.4 میلیون سال) با آن همه فشاری که به قوس کف پا وارد می شود قوسی کف پای انسان از بین نمی رود!!! این تناقض را چگونه می توان پاسخ داد؟ از طرف دیگر: آیا جانوران دیگر گوشت و موجودات دریایی نمی خورند؟ پس چرا به مرور مغز آن ها بزرگ تر نشده است؟ ثانیا تغذیه نهایتا می بایست مغز را بزرگ تر کند که همان اشکال قبلی اتفاق می افتد؟ دوستان عزیز دقت کنند که صحبت از افزایش همگون و یکنواخت تمام اعضای بدن نیست.... بلکه صحبت این است که چرا ابعاد جمجمه نسبت به ابعاد بدن در انسان سه برابر شامپانزه است... در حقیقت تغذیه به طور کلی می بایست به مرور باعث بزرگتر شدن کلی شود و نه اینکه به صورت اختصاصی فقط جمجمه را نسبت به بدن بزرگ تر کند. ب) در انتخاب جنسی، زن‌ها مردهای باهوش‌تر را ترجیج داده‌اند؛ و به این دلیل پیشرفت مغز به طور دیوانه واری به سمت بزرگ شدن رفته است. چرا تنها و تنها شاخه ای از نیای مشترک که قرار است به انسان امروزی ختم شود چنین گزینشی را انجام داده است؟ چرا شامپانزه خانم ها ، شامپانزه های باهوش تر را ترجیح نداده اند؟ اما آیا ابعاد مغز الزاما به معنی هوش بیشتر است؟ فعلا ما در این قسمت پرسیده ایم که چرا مغز انسان سه برابر مغز شامپانزه است؟ از طرف دیگر پژوهشگران تاکید می کنند ارتباط خاصی میان میزان توانایی مغزی انسان با حجم یا وزن آن وجود ندارد. همانگونه که مطالعه انجام شده روی مغز آلبرت اینشتین نشان می دهد ابعاد و وزن مغز او کمتر از حد متوسط بوده است. نکته بسیار مهم: تغییر در نسبت اندازه و ابعاد مغز به ابعاد بدن می باشد. و این یعنی عضوی از بدن به صورت اختصاصی بزرگ تر شده است.در صورتی که در فرایند گزینش جنسی، طبیعتا فرد با مغز و جمجمه بزرگ تر می بایست هیکل بزرگتر هم داشته باشد . سوال این است: که چرا این نسبت به هم خورده است؟ . (در این قسمت فقط و فقط به بررسی علت افزایش ابعاد مغز می پردازیم و در آینده خواهیم گفت که چگونه مغز انسان دارای چنین قابلیت هایی است که او را به اشرف مخلوقات تبدیل کرده است و آیا این همه ایجاد اختلاف در بین دو گونه متفاوت که دارای نیای مشترک باشند امکان پذیر است؟!!
________________________________________________________________
کروموزوم حضرت آدم یا حضرت نوح! اسپنسر ولز متولد سال 1969 در جورجیا ایالات متحده آمریکا می باشد. ولز دکترایش را در زمینه بیولوژی در سال 1994 از دانشگاه هاروارد گرفته است. ایشان مدیر پروژه ژنوگرافیک می باشد که در زمینه مهاجرت انسانها کار می کند بر اساس اطلاعات موجود در دی ان ای روند مهاجرت انسان در نقاط مختلف جهان را  مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. According to Wells, one group took a southern route and populated southern India and southeast Asia, then Australia. The other group, accounting for 90% of the world's non-African population (some 5 billion people as of late 2006), took a northern route, eventually peopling most of Eurasia (largely displacing the aboriginals in southern India, Sri Lanka and Southeast Asia in the process), North Africa and the Americas. Wells also wrote and presented the PBS/National Geographic documentary of the same name. By analyzing DNA from people in all regions of the world, Wells has concluded that all humans alive today are descended from a single man who lived in Africa around 60,000 - 90,000 years ago, a man also known as Y-chromosomal Adam  ولز با آنالیز دی ان ای انسانهای مختلف که در نقاط مختلف زندگی می کنند نشان داده است که تمام انسانهایی امروزی از نسل یک فرد (man) که حدود 60 تا 90 هزار سال پیش در آفریقا زندگی می کرده است می باشند. این فرد را کروموزوم y آدم،می شناسند. در نمودار زیر می توانید انشعاب شدن کروموزوم های جنسی تمام انسان های امروزی را از این فرد (آدم) ببینید. کروموزوم جنسی تمام مردم نقاط دنیا که زیر شاخه هایی از y-cocromosom adam هستند در نمودار درختی نشان داده شده است. یعنی چیزی که خلقت گراها ادعا می کنند. چگونه است که تکامل گراها 5.4 میلیون سال پیش از انشعاب انسان از نیای مشترکش با شامپانزه سخن می گویند اما تمام افراد این انشعاب در طی فاصله زمانی 5.4 میلیون سال تا 90 هزار سال به طور کامل از بین رفته است. (یعنی تمام افرادی که در این انشعاب که قرار است انسان های امروزی را بسازند مرده اند و فقط یکی باقی مانده است!) . در حقیقت می بایست : تنها و تنها یک نفر ار این انشعاب به صورت کاملا گزینشی باقی مانده باشد تا تمام انسان های امروزی از آن منشعب شوند؟ آیا این شبیه به یک جوک خنده دار نمی باشد؟ وقتی کروموزم جنسی تمام انسان های امروزی از یک کروموزوم منشعب شده است نشان می دهد که تمام انسانهای امروزی می توانند بدون هیچ محدودیت ژنتیکی خاصی آمیزش کنند. یعنی اسکیموها می توانند با سیاه پوستان آفریقایی و سرخ پوستان آمریکایی با ژاپنی ها و ... آمیزش کنند. این یعنی اگر تمام این انسان ها از 5.4 میلیون سال پیش منشعب شده اند لذا تمام شرایط محیطی در این فاصله زمانی نتوانسته است بر آمیزش تاثیر بگذارد. لذا این عدم امکان آمیزش میان انسان و شامپانزه می بایست در نقطه انشعاب بوجود آمده باشد . یعنی از یک مادر دو گونه متفاوت زائیده شده باشد که نتنها خودشان بلکه نسل های بعد از آنها نمی توانند با هم آمیزش کنند که این چیزی غیر ممکن است.  اینکه تمام انسان های کره زمین از یک فرد منشعب شده اند نکته بسیار با اهمیتی می باشد... چرا که این سوال پیش می آید: که چگونه است از تمام انسان هایی که در فاصله زمانی 5.4 میلیون سال تا 90 هزار سال قبل زندگی می کرده اند تنها یک نفر باقی می ماند؟! (دقت کنید حتی انشعاب تمام انسان ها از یک کروموزوم نیز بزرگ ترین چالش بی خدایان خواهد بود. چرا که در فاصاه 90 هزار ساله انشعاب های مختلفی از کروموزوم در نقاط مختلف زمین بوجود آمده است. پس چرا در فاصله 5.4 میلیون سال تا 90 هزار سال هیچ انشعابی اتفاق نیفتاده و یا انشعاب ایجاد شده و تمام آنها مقطوع نسل شده اند و همه انسان های امروزی از یکی از این انشعاب ها و البته فقط از یک فرد بوجود آمده اند؟!)
ر سال پیش زندگی می کرده است؟! این اتفاق چه بوده است که تمام این انسان ها را کشته و یا نسلشان را منقرض کرده است؟! در حقیقت تکامل گراها باید پاسخ بگویند که چگونه است که محیط یگ بار از بین تمام زنها فقط یک زن را انتخاب می کند و هزاران سال بعد نیز از بین تمام مردان فقط یک مرد را به صورت گزینشی انتخاب کرده است. چه عاملی باعث این انتخاب شده است؟! از دید خلقت گرا:  در صورت درست بودن زمان های ارائه شده در تحقیق اسپنسر ولز، پاسخ به سوالات مطرح شده از دید یک خلقت گرا بسیار ساده می باشد. زیرا حوای میتوکندریایی همان حوای کتب آسمانی است که همسر حضرت آدم بوده است. و اگر انسان هایی قبل از 200 هزار سال پیش زندگی می کرده اند انسان هایی هستند که قبل از حضرت آدم بوده اند و نسلشان منقرض شده است. (بقره/30) و در طی سالیان سال نسل فرزندان حضرت آدم و حوا افزایش یافته است و یک طوفان منطقه ای باعث نابودی تمام مردان می شود و تنها حضرت نوح و فرزندان ایشان باقی می مانند(صافات آیه 77) و در حقیقت آدم رنگین تن همان حضرت نوح می باشد. و برای اینکه اشتباه نشود بهتر است که:(Y-chromosomal Adam) به (Y-chromosomal Noah) تغییر کند تا مشخص باشد که چرا حوای میتوکندریایی قبل از آدم رنگین تن بوده است.    2-     فرض کنیم که زمان ها درست نیستند: از نظر تکامل گراها: در این حالت فرض می کنیم که اصل موضوع ارائه شده درست می باشد ولی فقط زمان ها درست نمی باشد. در این حالت نیز برای تکامل گراها همان سوالات قبلی بوجود    می آورد. در حقیقت اگر فرض کنیم حوای میتوکندریایی، همان اولین زنی است که از نیای مشترک در 5.4 میلیون سال پیش منشعب شده است در حقیقت این بار این سوال پیش می آید: که چه اتفاقی می افتد که تمام مردان امروزی از نسل مردی هستند که مادر بزرگ آن انسان، سالیان سال قبل زندگی می کرده است و طبیعتا افراد زیادی هم عصر این فرد زندگی می کرده اند و لذا چه اتفاقی می افتد که تمام مردان هم عصر این مرد ( آدم رنگین تن) می میرند و یا نسل آنها منقرض می شود و تمام مردان امروزی از نسل یک مرد هستند؟! چه اتفاقی برای تمام مردانی که در طی 5.2 میلیون سال در سطح زمین پخش شده اند افتاده است؟ توجه داشته باشید که تکامل گراها نمی توانند ادعا کنند که در اثر جهشی در یک مرد    ( آدم رنگین تن ) کروموزومش دچار تغییراتی شده است. زیرا این موضوع نمی تواند بر روی انسانهای دیگر تاثیری بگذارد. در حقیقت تمام مردهایی که هم عصر آدم رنگین تن بوده اند می توانسته اند با زن ها آمیزش کنند و نسل خود را ادامه بدهند. اما چرا چنین نشده است و تمام مردان امروزی از نسل یک مرد هستند! از نظر خلقت گراها: فرض می کنیم که اصل موضوع ارائه شده درست می باشد ولی فقط زمان ها درست نمی باشد. در این حالت، خلقت گرا ها ضمن پاسخ دادن به سوالات مطرح شده به همان روش قبلی، فرصت جدیدی را خواهند داشت: و آن این است که زمان حضور حوای میتوکندریایی و در نتیجه حوا و حضرت آدم، می تواند بسیار قبل تر از آن چیزی باشد که در گذشته تصور می شده است. در این حالت اگر زمان حضور حضرت آدم، بسیار قبل تر باشد امکان وقوع طوفان جهانی نوح بیشتر می باشد. (در فصل دوم به بررسی این موضوع و ارائه نظریه : انقراض دایناسورها توسط طوفان نوح می پردازیم) همانطور که می بینید در هر دو حالت مطرح شده، تکامل با یک چالش بزرگ مواجه  می شود. اما نظریه خلقت بر اساس کتب آسمانی، به راحتی به سوالات مطرح شده پاسخ   می گوید. همین موضوع به تنهایی برای فروپاشی نظریه تکامل داروینی کفایت می کند.    منابع: http://en.wikipedia.org/wiki/Spencer_Wells http://en.wikipedia.org/wiki/Y-chromosomal_Adam http://www.genebase.com/learning/article/55  http://news.nationalgeographic.com/news/2005/06/0624_050624_spencerwells.html http://press.princeton.edu/chapters/i7442.html http://en.wikipedia.org/wiki/Human_Y-chromosome_DNA_haplogroups http://en.wikipedia.org/wiki/Mitochondrial_Eve http://ghoranvaelm.blogfa.com/
اما می بایست حضرت آدم و حوا (eve ) در یک زمان زندگی می کرده باشند. اما حوای میتو کندریایی حدود 142 هزار سال قبل از کروموزوم Y  آدم زندگی می کرده است. اما این چطور امکان پذیر است؟ پاسخ ساده است: ما فرزند حضرت نوح (ابوالبشر ثانی) هستیم ولی طبیعتا همسر نوح از دختران حضرت حوا می باشد و به همین دلیل است که حوای میتو کندریایی سالیان سال قبل از کروموزوم y آدم زندگی می کرده است. در حقیقت نسل مردان امروزی به حضرت نوح و نسل زنان امروزی به حوا می رسد. در حقیقت به همین خاطر است که حوای میتوکندریایی سال ها قبل از کروموزوم آدم (حضرت نوح) زندگی می کرده است. در حقیقت حضرت نوح پدر تمام انسان های روی زمین می باشد و مادر ما از دختران حوا می باشد که سالیان سال قبل زندگی می کرده است. لذا به همین دلیل است که کروموزوم y آدم و میتوکندری حوا در یک زمان زندگی نمی کرده اند و میتوکندری حوا قبل از کروموزوم آدم بوده است. در حقیقت بهتر است برای اینکه اشتباه نشود y کروموزوم آدم، به y کروموزوم نوح، تغییر کند تا مشخص باشد که چرا حوای میتوکندریایی سالیان سال قبل زندگی می کرده است دو حالت زیر را می توان در نظر گرفت: 1-  طوفان نوح منطقه ای بوده است اما با توجه به اینکه در زمان نوح انسان ها هنوز در سطح زمین توزیع نشده اند یک طوفان منطقه ای باعث نابودی تمام انسان ها بغیر از افرادی شده است که در کشتی نوح قرار گرفته اند. به همین خاطر است که تمام انسان های امروزی فرزندان حضرت نوح هستند. 2- طوفان نوح جهانی بوده است. اما یک طوفان جهانی می بایست شواهد زمین شناسی مناسبی که چنین طوفانی را  تائید کند داشته باشد. همچنین در این حالت می بایست مقادیر مربوط به ساعت مولکولی و ژنی درست نباشد. (عددهای بیان شده برای حضور حوای میتوکندریایی و آدم رنگین تن)    اما در مورد زمان های ارائه شده در این تحقیق دو حالت را می توان در نظر گرفت: 1-     فرض کنیم که این زمان ها درست هستند: از دید تکامل گرا: این موضوع تکامل گراها را با یک مشکل بزرگ روبرو می کند. زیرا از نظر تکامل گراها انسان ها از 5.4 میلیون سال پیش از نیای مشترک منشعب شده اند. حال این سوال پیش می آید که چه اتفاقی افتاده است که تمام زن هایی که در طی فاصله زمانی بسیار طولانی ( از 5.4 میلیون سال پیش تا 200 هزار سال پیش زندگی می کرده اند) همه نسلشان منقرض می شود و تمام زن های امروزی فرزندان زنی هستند که تنها در 200 هزار سال پیش زندگی می کرده است؟! این اتفاق چه بوده است که تمام زنها در طی این فاصله زمانی نتوانسته اند دارای فرزندانی در عصر حاضر باشند و تنها یک زن که در 200 هزار سال پیش زندگی می کرده است، مادر تمام زن های امروزی می باشد. این اتفاق که به صورت گزینش تنها یک زن را انتخاب کرده، چه بوده است؟ 5.4 میلیون سال پیش و انشعاب انسان از نیای مشترک ... .. 200 هزار سال پیش و وجود حوای میتوکندریایی این زن (حوای میتوکندریایی) در شکل فوق به رنگ آبی و در ردیف اول نشان داده شده است. همانطور که می بینید تمام زن های امروزی در عصر حاضر فرزندان این زن هستند(همه زنها در ردیف آخر به رنگ آبی هستند). طبیعتا از نظر تکامل گراها می بایست هم عصر حوای میتوکندریایی زن های مختلفی باشند. مطمئنا تعداد این زن ها بسیار زیاد می باشد ( تمام زن هایی که در طی 5.4 میلیون سال پیش تا 200 هزار سال قبل زندگی می کرده اند)، سوال این است که چه اتفاقی می افتد که تمام این زنها نسلشان منقرض شده است و تنها یک زن ، مادر تمام زن های امروزی می باشد. مثل این است که تمام زن هایی که در عصر حاضر زندگی می کنند نسلشان منقرض بشود و میلیون ها سال دیگر همه زن ها فرزندان تنها یک زن باشند که هم اکنون زندگی می کند. لحظه ای تصور کنید که احتمال وقوع چنین چیزی چقدر پائین می باشد. حال همین حوای میتوکندریایی را در نظر بگیرید: طبیعتا 142 هزار سال بعد این مادر دارای فرزندان ذکور زیادی می باشد که زیر مجموعه ایشان هستند. (البته فرزندان ذکور زن های دیگر هم وجود دارند) ، باز همان اتفاق می افتد و تمام مردها نسلشان منقرض می شود و تمام مردان امروزی تنها فرزندن مردی هستند که 60 هزار سال قبل زندگی می کرده است. در حقیقت در شکل فوق بین ردیف اول و ردیف دوم 142 هزار سال فاصله می باشد و از ردیف دوم تا عصر حاضر، 60 هزار سال فاصله می باشد. در ردیف دوم مردی به رنگ آبی وجود دارد که فرزند همان حوای میتوکندیایی است و  آدم رنگین تن  (Y-chromosomal Adam) نامیده         می شود. همانطور که در شکل فوق می بینید تمام مردان امروزی تنها فرزندان این مرد هستند(تمام مردان ردیف آخر به رنگ آبی هستند). سوال این است که چه اتفاقی افتاده است که تمام مردانی که در طی 142 هزار سال قبل تا 60 هزار سال قبل (در مدت 82 هزار سال) زندگی می کرده اند نسلشان منقرض می شود و تمام مردان امروزی فرزند تنها یک فرد هستند که 60 هزا
مامی انسانهای تمام دوران گذشته نبوده‌است و در آینده یکی از نوادگان ج.ن.م امروزی ممکن است ج.ن.م تمام انسانهای موجود شود. به عنوان مثال اگر تمام فرزندان یکی از خطوط در شکل نمایش داده شده از بین بروند، ج.ن.م مردمان روی زمین تغییر می‌کند. لازمه چنین چیزی آن است که نسل تمام مرد های امروزی منقرض شود و نسل بعدی تنها فرزندان یک نفر باشند. Adam ( Y-MRCA) is the theoretical most recent common ancestor (MRCA) from whom all living people are descended patrilineally (tracing back along the paternal lines of their family tree only). All living humans are descended matrilineally from Mitochondrial Eve who is thought to have lived about 200,000 years ago. Y-chromosomal Adam and Mitochondrial Eve need not have lived at the same time. Many studies report that Y-chromosomal Adam lived sometime later than Mitochondrial Eve, around 142,000 years ago [1] and possibly as recently as 60,000 years ago. اما می بایست حضرت آدم و حوا (eve ) در یک زمان زندگی می کرده باشند. اما میتو کندری حوا 200000 سال قبل از کروموزوم Y  آدم زندگی می کرده است. اما این چطور امکان پذیر است؟ پاسخ ساده است: ما فرزند حضرت نوح هستیم (ابوالبشر ثانی) ولی طبیعتا همسر نوح از دختران حضرت حوا می باشد و به همین دلیل است که میتو کندری حوا سالیان سال قبل از کروموزوم y آدم زندگی می کرده است. در حقیقت نسل مردان امروزی به حضرت نوح و نسل زنان امروزی به حوا می رسد. در حقیقت به همین خاطر است که حوای میتوکندریایی سال ها قبل از کروموزوم آدم (حضرت نوح) زندگی می کرده است. در حقیقت حضرت نوح پدر تمام انسان های روی زمین می باشد و مادر ما از دختران حوا می باشد که سالیان سال قبل زندگی می کرده است. لذا به همین دلیل است که کروموزوم y آدم و میتوکندری حوا در یک زمان زندگی نمی کرده اند و میتوکندری حوا قبل از کروموزوم آدم بوده است. در حقیقت بهتر است برای اینکه اشتباه نشود y کروموزوم آدم، به y کروموزوم نوح، تغییر کند تا مشخص باشد که چرا حوای میتوکندریایی سالیان سال قبل زندگی می کرده است. آفریدگار در ۱۴۰۰ سال پیش بیان می کند که فرزندان نوح بازماندگان بر روی زمین خواهند بود. این موضوعی است که علم ژنتیک امروز آن را ثابت می کند. این آیه از آنچنان اهمیتی برخوردار است که می تواند به تنهایی : اثبات کننده وجود آفریدگار، نبوت محمد(ص) و کلام آفریدگار بودن قرآن باشد.   منابع: http://en.wikipedia.org/wiki/Y-chromosomal_Adam http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%85_%D8%B1%D9%86%DA%AF%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%AA%D9%86_Y http://en.wikipedia.org/wiki/Spencer_Wells http://delusionofevolution.blogfa.com/cat-13.aspx
قرآن و ژنتیک و همانا نوح ما را ندا در داد، پس ما نیکو اجابت کننده بودیم. و او وخاندانش را از آن اندوه بزرگ رها ساختیم و تنها اولاد او را باقی ماندگان (روی زمین) قرار دادیم. (صافات ۷۵-۷۷) در حقیقت آفریدگار در آیه فوق می فرمایند که تمام فرزندان حضرت آدم و حوا بغیر ازحضرت نوح، نسلشان منقرض می شود و تنها فرزندان حضرت نوح بر روی زمین باقی خواهند ماند. به این معنی که فرزندان آدم و حوا را در نظر بگیرید و برای آنها نیز فرزندانی در نظر بگیرید و برای آن فرزندان نیز فرزندان دیگر را در نظر بگیرید. همینطور تا اینکه به حضرت نوح برسید. طبیعتا افراد زیادی هم عصر حضرت نوح زندگی می کرده اند. خداوند می فرمایند که نسل تمام آن انسانها منقرض می شود و فقط فرزندان حضرت نوح بر روی زمین باقی خواهند ماند. به عبارت دیگر همه ما فرزندان حضرت نوح هستیم.  اما ببینیم علم امروز چه می گوید: اسپنسر ولز متولد سال 1969 در جورجیا ایالات متحده آمریکا می باشد. ولز دکترایش را در زمینه بیولوژی در سال 1994 از دانشگاه هاروارد گرفته است. ایشان مدیر پروژه ژنوگرافیک می باشد که در زمینه مهاجرت انسانها کار می کند بر اساس اطلاعات موجود در دی ان ای روند مهاجرت انسان در نقاط مختلف جهان را  مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. According to Wells, one group took a southern route and populated southern India and southeast Asia, then Australia. The other group, accounting for 90% of the world's non-African population (some 5 billion people as of late 2006), took a northern route, eventually peopling most of Eurasia (largely displacing the aboriginals in southern India, Sri Lanka and Southeast Asia in the process), North Africa and the Americas. Wells also wrote and presented the PBS/National Geographic documentary of the same name. By analyzing DNA from people in all regions of the world, Wells has concluded that all humans alive today are descended from a single man who lived in Africa around 60,000 - 90,000 years ago, a man also known as Y-chromosomal Adam  ولز با آنالیز دی ان ای انسانهای مختلف که در نقاط مختلف زندگی می کنند نشان داده است که تمام انسانهایی امروزی از نسل یک فرد (man) که حدود 60 تا 90 هزار سال پیش در آفریقا زندگی می کرده است می باشند. این فرد را کروموزوم y آدم،می شناسند. در نمودار زیر می توانید انشعاب شدن کروموزوم های جنسی تمام انسان های امروزی را از این فرد (آدم) ببینید. کروموزوم جنسی تمام مردم نقاط دنیا که زیر شاخه هایی از y-cocromosom adam هستند در نمودار درختی نشان داده شده است. یعنی چیزی که خلقت گراها ادعا می کنند. اینکه تمام انسان های کره زمین از یک فرد منشعب شده اند نکته بسیار با اهمیتی می باشد... چرا که این سوال پیش می آید: که چگونه است از تمام انسان هایی که در گذشته زندگی می کرده اند تنها یک نفر باقی می ماند؟! و تمام انسان ها از آن فرد منشعب می شوند. در ژنتیک انسانی آدم رنگین‌تن Y جدیدترین نیای مشترکِ (ج.ن.م) تمامی انسان‌ها از طرف پدری است (بدین معنی که اگر تنها در امتداد خط پدری در درخت خانوادگی به گذشته برگردیم، ج.ن.م نقطه‌ایی است که تمامی این خطوط به هم می‌رسند). آدم رنگین‌تن Y احتمالا در آفریقا بین ۹۰،۰۰۰ و ۶۰،۰۰۰ سال پیش زندگی می‌کرد و همتای مذکر حوای میتوکندری است، اگر چه آدم رنگین‌تن Y خیلی بعد از حوای میتوکندری، احتمالا ۵۰،۰۰۰ تا ۸۰،۰۰۰ سال بعد، زندگی می‌کرد. آیا این فرد واقعا حضرت آدم بوده است؟ اگر اینگونه باشد خلقت گراها پیروز شده اند. اما مشکل کجاست؟ مشکی که وجود دارد این است که میتو کندری حوا در همان زمان زندگی نمی کرده است. بلکه سالیان سال قبل تر زندگی می کرده است؟ چگونه ممکن است که حوا قبل از آدم بوده باشد؟ آیا قبل از حضرت آدم انسان های دیگر بوده اند و همه مردان آنها مرده اند و نسل آنها منقرض شده است؟! راز این معما چیست؟ چگونه حوا سالیان سال قبل از  آدم زندگی کرده است؟ چگونه چنین چیزی ممکن است؟ نام آدم رنگین‌تن Y ازحضرت آدم که در کتب مقدس ادیان ابراهیمی نام برده شده‌است اقتباس شده‌است. البته این تنها یک هم‌اسمی استعاره آمیز است. این نام‌گذاری ممکن است منجر به این تصورغلط شود که آدم رنگین‌تن Y تنها مرد زندۀ زمان خود بوده‌است اما در واقع او با بسیاری از مردمان دیگر (زن و مرد) همزمان بوده‌است.  البته، هیچیک از مردان معاصران آدم رنگین‌تن Y قادر به تولید خطی ناگسسته و مستقیم تنها از طرف پدری به مردمان امروزی نبوده‌اند. رنگین‌تن Y در این نام به این موضوع اشاره دارد که این رنگین‌تن یا کروموزوم خاص (Y) تنها از طرف پدری به فرزندان انتقال پیدا می‌کند. همچنین توجه کنید که آدم رنگین‌تن Y تغییر می‌کند. ج.ن.م تمامی انسان‌های امروزی ج.ن.م ت