eitaa logo
فانوس
219 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.7هزار ویدیو
151 فایل
بصیرت یعنی گم نکردن راه، اشتباه نکردن راه، دچار بیراهه‌ها و کجراهه‌ها نشدن، تأثیر نپذیرفتن از وسوسه‌ی خناسان و اشتباه نکردن کار و هدف. ۱۳۹۰/۱۰/۱۹ مقام معظم رهبری. برای ارتباط با ادمین کانال @shahed_70
مشاهده در ایتا
دانلود
‏تو این اوضاع فجیع اقتصادی یکی بدون تعطیلی درحال پیگیری پرونده‌های مردمی و احیای کارخونه هاست، حتی جلسات شو واسه اینکه تبلیغ نشه اجازه نمیده توی تلویزیون پخش بشه! یکی دیگه هم که معاون اول ریاست جمهوریه، از رئیسش درخواست مرخصی میکنه!😐 یه نمونه از تفاوت مدیریت انقلابی و غیرانقلابی..! "محمد نصوحی @samen_emam_sadegh
هدایت شده از محققیان
🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌱سلسله نشستهای بصیرتی راه شهدا 📢سخنران :جناب استاد غلامرضایی همراه با روضه‌خوانی سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام 📮مکان:چهارراه ابن سینا، بعداز پمپ بنزین، کوچه شهشهان (کوچه مسجد صفا، به طرف مقبره علامه مجلسی) سالن ورزشی پایگاه امام محمد باقر علیه السلام 🕙پنجشنبه 30 اردیبهشت مصادف با 8شوال ساعت10صبح 🎥پخش زنده از گروه تغییر یا تکرار 116روبیکا 🌐لینک کانالhttps://rubika.ir/joing/BBJGECCC0EFNHJGARLLYMRSYZAQNVVUQ 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 روبیکا رانصب کنید ووارد لینک بالا بشین
⛔️۹ خسارت لاریجانی بر کشور روزنامه فرهیختگان با نگاهی به عملکرد دکتر لاریجانی در دوره‌های ریاست بر مجلس، از ۹ اقدام نامی می‌برد که در آن‌ها لاریجانی نقش اساسی داشته و موجب خسارت بر اقتصاد کشور شده است: ۱_تصویب برجام بدون رعایت الزامات و بررسی‌های کارشناسی؛ ۲_عدم ایستادگی برابر دولت در بسیاری از موارد مانند کنار گذاشته شدن طرح مسکن مهر؛ ۳_بی‌اعتنایی به اصلاح نظام مالیاتی؛ ۴_عدم اقدام جدی علیه مصائب بانکداری؛ ۵_عدم اصلاح فرآیند اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها؛ ۶_همراهی با دولت برای لغو سهمیه‌بندی بنزین و اعمال مجدد آن؛ ۷_بی‌تفاوتی به انحراف ۶۵درصدی احکام برنامه ششم توسعه؛ ۸_بی‌تفاوتی به انحراف دولت در مسائل ارزی و تحریمی؛ ۹_همراهی با روحانی برای عدم‌ خلع‌ید وزرای ناکارآمد دولت @Khordad1516
⭕️خب رونمایی شد👇👇، دوقطبی سازی و بازی جدید انتخاباتی ایران 🔻"جواد جاویدنیا" یکی از معاونین دادگستری استان تهران در یک تصمیمی خارج از مسئولیت و به صورت خودسرانه، نامه‌ای تحت عنوان فیلترینگ اینستاگرام را صادر کرده ✅مرکز رسانه قوه قضائیه سریعا اعلام کرد که این فرد یک تخلف اداری انجام داده و این کار از اختیارات وی خارج است و او تحت تعقیب قرار گرفته است. @Khordad1516
*چگونه با دیگران بحث سیاسی کنیم❓* @Khordad1516
10.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اعترافات زم قبل از دستگیری! تلاش کردیم تا رئیسی، رئیس جمهور نشود با رای آوردن رئیسی مشکلات مردم حل میشد و فشار خارجی عملا بی اثر می شد. به این نتیجه رسیدیم برای ایجاد نارضایتی در مردم از روحانی حمایت کنیم ⛔️به نظرتون الان به نتیجه رسیدن از کی حمایت کنن؟🤔 کی رای بیاره شبیه دولت روحانی، مردم زیر بار فشار اقتصادی میرن؟ @Khordad1516
⛔️۹ خسارت لاریجانی بر کشور روزنامه فرهیختگان با نگاهی به عملکرد دکتر لاریجانی در دوره‌های ریاست بر مجلس، از ۹ اقدام نامی می‌برد که در آن‌ها لاریجانی نقش اساسی داشته و موجب خسارت بر اقتصاد کشور شده است: ۱_تصویب برجام بدون رعایت الزامات و بررسی‌های کارشناسی؛ ۲_عدم ایستادگی برابر دولت در بسیاری از موارد مانند کنار گذاشته شدن طرح مسکن مهر؛ ۳_بی‌اعتنایی به اصلاح نظام مالیاتی؛ ۴_عدم اقدام جدی علیه مصائب بانکداری؛ ۵_عدم اصلاح فرآیند اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها؛ ۶_همراهی با دولت برای لغو سهمیه‌بندی بنزین و اعمال مجدد آن؛ ۷_بی‌تفاوتی به انحراف ۶۵درصدی احکام برنامه ششم توسعه؛ ۸_بی‌تفاوتی به انحراف دولت در مسائل ارزی و تحریمی؛ ۹_همراهی با روحانی برای عدم‌ خلع‌ید وزرای ناکارآمد دولت @Khordad1516
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
36.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک بار برای همیشه ؛ پاسخ به شبهه ای تکراری 🎥 آیت‌الله قتل عام و اعدام‌های وحشتناک سال۶۷ ⭕️صفر تا صد اعدام های ۶۷ بدست و پاسخگویی ۱۰۰٪ قانع کننده از زبان استاد پورآقایی ✅ لطفاً با تمام توان منتشر کنید تا دوباره مردم دچار شک و تردید نشوند. مراقب منافق نما های داخلی و تبلیغات دشمن باشید که به راحتی می‌توانند رأی را به رأی تبدیل کند! @Khordad1516
🇮🇷انتخابی در امتداد راه شهیدان ✅هر كس به اندازه توانایی خویش احساس مسئولیت كند. در انتخابات با هوشیاری تمام به تقویت اسلام بپردازید. مبادا بگویید چیزها گران شده یا اجناس كم است ❌❌ هی نگویید انقلاب برای ما چه كرده، بگویید ما به عنوان یك شیعه امام زمان چه كاری برای انقلاب و امام زمان كرده ایم. 🕊شهید اسدالله حبیبی 🔮کانال مرجع گفتمان @goftemansazan
فانوس
#کف_خیابون 42 حدوای ساعت هشت شد اما خبری ازشون نبود. قانون صبر حکم میکرد که همچنان صبور باشم و حوصل
43 قشنگ مشخص بود که دست راستش که تو جبش هست، مسلحه و حتی انگشتش هم روی ماشه هست... حسابی غافلگیر شدم... نمیدونستم چیکار کنم... فقط به چشماش زل زده بودم... اصلا حساب اینو نمیکردم... فکر کردم راننده اول با اون چهار نفر رفته بالا... اما حدسم اشتباه بود... همه عملیات را لو رفته میدونستم... دیگه خبری از دفاع از حیثیت کاری و جنم زنونگی و... نبود... چون الان یه مسلح در فاصله کمتر از یک متر، خیلی حساب شده بهت زل زده و فقط یا باید هلش بدی و در بری... یا باهاش درگیر بشی... که البته این دو حالت، دقیقا باید قبل از این باشه که یکی دو تا گلوله توی بدنت خالی کنه! بعضی وقتا حتی توسل هم یادمون میره... مثل من در اون لحظه... فقط فکر میکردم چطوری از دست اون خلاصه بشم؟ حالا گیرم فرار کردم، خب چلاق که نیست! میدوه و میاد دنبالم و اینجوری هم به چشم دوربین های خیابون میاییم و هم کلا همه چی میره رو هوا! نفهمیدم چی شد... فقط بهش زل زده بودم... منتظر معجزه بودم... نباید اونجوری و در اون لحظه و در اون خیابون، یکی از مهم ترین پروژه های امنیت ملی به خاطر رو دست خوردن من میرفت هوا! گفتم که... اصلا نفهمیدم چه شد... فقط فهمیدم که یهو مردی که جلوم ایستاده بود، یه تکون خورد... مثل اینکه یه چیزی از پشت بهش برخورد کرده باشه! ... مرد خشکش زد... چشمام داشت میپرید بیرون... دیدم که چشمای مرد راننده خمار شد و سفیدیش معلوم شد... داشت میفتاد روی زمین... یهو یه دست قدرتمند از پشت سرش، زیر بغلشو گرفت... داشتم میمردم از هیجان... هنوز نمیدونستم چه اتفاقی داره میفته... یکی پشت سر مرد راننده بود که از پشت گرفتش تا مرد راننده ولو نشه روی زمین... من فقط یه صدایی شنیدم ... صورتش پشت سر مرد راننده بود... با حالتی که انگار داشت زور میزد و سنگینی تن و بدن راننده را تحمل میکرد گفت: «برو بانوی من! ... برو گفتم... به مسیرت ادامه بده... حتی میتونی دوباره برگردی به طرف کوچه 31... این تن لشو به من بسپار... برو... یاعلی!» صداشو شناختم... خودش بود... با لحن پاکستانی-افغانستانی خاصی که داشت... خود «جواز عبدالله» بود! کل اون مدت منو مد نظر داشته و اون لحظه تا دید در خطر هستم، با یه اقدام سریع و به موقع، هم منو نجات داد و هم عملیاتو... من قیافش را از پشت دیدم... قیافه جواز عبدالله را از جلو ندیدم... حتی اون لحظه هم روی خرابه های بدن اون راننده داشت تحمل میکرد تا من اونجا هستم، نیفته روی زمین و کسی به من مشکوک نشه... نمیدونم بعدش چی شد و جواز عبدالله چه کرد و چطوری از شر اون راحت شد... اما من به راهم ادامه دادم... دوست داشتم بمونم و کمکش کنم... اما حتی اگر جواز عبدالله باهاش درگیر میشد و در معرض شهادت هم قرار میگرفت، از نظر حرفه ای نباید کمکش میکردم و به خاطر عملیات، باید ازش عبور میکردم. الحمدلله خیلی تمیز کار صورت گرفت... جوری که نه تنها کسی نفهمید بلکه مثل کسی که توی بغل کسی غش میکنه، راننده افتاد توی بغل جواز عبدالله. جوری که نه مردم، نه پلیس، نه دوربین ها ونه هیچ مشکل و مزاحمی سر راهم قرار نگرفت! یه دور زدم... از عرض خیابون رد شدم و رفتم پیاده روی اون طرف... ینی دقیقا همون پیاده رویی که کوچه 31 در اون طرف قرار داشت... این بار مصمم تر به طرف کوچه 31 رفتم... میدونستم که باید یه سر نخ دندون گیر به دست بیارم و برم... چون دیگه بعیده بتونم تا همین جا هم برم و اطراف کوچه 31 ولگردی کنم... رسیدم سر کوچه 31... خیلی معمولی پیچیدم توی کوچه... سه تا در وجود داشت... دو تاش که یکی مشروب فروشی بود و یکی هم کتابخونه... رفتم به طرف مشروب فروشی... در را باز کردم و رفتم داخل... من فقط تا همین جاش نقشه ریخته بودم... یه لحظه موندم که باید الان چی بگم؟ با چه زبونی باید باهاش حرف بزنم؟ خب حالا گیرم زبون هم بلدم، چی باید بپرسم؟ فقط گفتم: «can you speak …?» تا اینو گفتم، هنوز جملم ناقص بود که تاییدم کرد و تونستم یه کم انگلیسی باهاش حرف بزنم. هم اون زور میزد که انگلیسی حرف بزنه و هم من خودمو کشتم تا بتونم از زیر زبونش بکشم که ساختمون رو به رویی کجاست و چه خبره؟! ادامه دارد...