هدایت شده از باغ خرمالو؛
من وسیلهی شخصی شما نیستم که هرطوری دوست دارید با من رفتار کنید
باغ خرمالو؛
آقای کبوترهای سیاه و خاکستری و سفید
آقای ضامنِ دلهای بیپناه
آقای امنِ گریههای کنج صحن
آقای دستهای گره خورده به پنجره فولاد
آقای نقارههای صبحگاهی حرم
آقای سرگردانها
آقای بغضهای در گلو ماند
آقای کودکانِ گمشده
و در آخر
آقای نشود فاش کسی آنچه میان من و توست:)🤍
تولدت مبارک آقای امام رضا ، ما خیلی دوستت داریم
تمامیِ آنان از هم پیشی میگرفتند تا خندههایت را در میانِ شعری جای دهند
این تنها من بودم به این فکر میکردم که چگونه اَندوهت را میانِ سینهام جای دهم...
یه تشکر جانانه هم از کسایی میکنم که میدونستن تازه یه بحران روانی رو رد کردم
دوباره یه بحران روانی دیگه جلوی پامون گذاشتن
ممنون ستون 🙏🏻
باغ خرمالو؛
دیگه مگه اینکه امام رضا کاری کنه..
مانده بودم چه بگویم به تو از درد دلم
اشک از دیده روانه گشت و خودت فهمیدی :)