من صاحب کابوس های بسیار و سردرد های مداوم هستم.
اینقدر جدی که وقت نمیکنم به تو فکر کنم.
و عزیزکم ؛
راستش را بخواهی، نبودنت در این حال اصلا حس نمیشود. مگر اینکه زیر سِرُم روی تخت بیمارستان باشم.
همیشه بین خودم گم شدم
بین مریمی که میخواد خودش رو ارتقاء ببخشه و به خودش برسه
مریمی که میخواد بچسبه به درس و کار تا به اهدافش برسه
و مریمی که میخواد بهترین باشه ، برای همسر ، خانواده و بچه
گاهی گم میشم بین چیزهایی که میخوام
و بله ، خیلی سخته که بین همشون اعتدال ایجاد کنم
خیلی خسته میشم طوری که پاهام رمقی برای راه رفتن نداره..
باغ خرمالو؛
همیشه بین خودم گم شدم بین مریمی که میخواد خودش رو ارتقاء ببخشه و به خودش برسه مریمی که میخواد بچسبه
اینکه از ساعت هفت بیدارم و درس میخونم برای امتحانی که دقیقه نود فهمیدم
و خسته و کوفته سوار اسنپ میشم که برم به آموزشگاه
و یهو دختری رو میبینم که تازه یاد گرفته انگلیسی صحبت کنه
نگاهت که میکنه با ذوق میگه "هلو تیچر"
و بله شاید همین ذوقی که توی نگاهشه ، شاید همین یه جملهای که تونست بگه منو سر کیف بیاره و یه لبخند عمیق بزنم
باغ خرمالو؛
اینکه از ساعت هفت بیدارم و درس میخونم برای امتحانی که دقیقه نود فهمیدم و خسته و کوفته سوار اسنپ میش
شاید همین دیدن جزئیات منو از فروپاشی جسمی و روانی نجات داده
خیلی شده که به خودم طعنه بزنم و بگم همین کارت کم بود؟
تو مگه کلی کار و درس نداری؟
معلم بچها شدن چیه این وسط
اما حقیقتا یاد ذوق اون دختربچه با موهای خرگوشی میفتم ، و میگم معلومه که همین کارم کم بود:))
یکم حواستون به فیلمهایی که میبینید ، چیزایی که میخونید ، معاشرتهایی که دارید باشه
چون خیلی غیرمستقیم تأثیر میذاره
روی روح و روان شما
باغ خرمالو؛
شبتون بخیر💓
نوشتم شببخیر
و در تلاش بودم که بخوابم
اما حس میکردم نفسهام سنگینتر شده ، انگار یه مانعی توی گلوم وجود داره
دقت که کردم ، بغض بود
نمیدونم از کجا و برای چی
شاید فقط یه آغوش میخواد
من منتظرم آبان بشه
با پتو و ماگ پر از نسکافه و همسر برم حرم و منتظر بمونم تا اذان صبح بشه :))💕
باغ خرمالو؛
حسین جان ببخشید که دست زمونه منو از تو دور کرد اما خودت گفتی أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ اومدم برات گری
دلم میخواد الان اینجا باشم
زل بزنم به ضریح ، با اشکهایی که از چشمم سر میخورن زمزمه کنم
من نمیدونم ، هرچی شما صلاح میدونی
وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا۟ شَيْـًۭٔا وَهُوَ خَيْرٌۭ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا۟ شَيْـًۭٔا وَهُوَ شَرٌّۭ لَّكُمْ وَٱللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ”
~و چه بسا چیزی را ناپسند شمارید، در حالی که برای شما خیر است. و چه بسا چیزی را دوست دارید، اما برای شما شر است. خدا میداند و شما نمیدانید/*