می‌خوام برای زنعموی عزیزم بنویسم سلام ، احساس میکنم هیجاناتت تنظیم نشده وگرنه بعیده انقد مارموز باشی

رفقایِ جان ، میشه لطفاً کمی دعام کنید؟ فردا و پس فردا روز خیلیییی مهمیه و من الان احساس سرماخوردگی دارم=)))))

هرگز سرما نمی‌خوری مگر اینکه روز قبلش یا سر لباس کم پوشیدن با مادرت بحث کرده باشی یا سر کولر روشن کردن

دختر روز نمیخواد شوهر میخواد 🤚🏻🥸

بگذارید دهان مبارکم بسته بماند

خیال کن سرکلاس نشستی ، حرفای استاد مثل لالایی میمونه هوا پاییزیه ، نسیم‌های پاییزی کوچولو کوچولو از کنار رد میشه حساسیت‌ پاییزی‌ت داره عود می‌کنه عطسه‌ت میاد ولی نمیاد ، تورو دیوونه کرده چشمات قرمزه و بند بند روح و جسمت طلب خواب داره

من دقیقا همینم

استادمون خیلی گوگولیه گفت هرکسی متاهله نیاز نیست کنفرانس بده😂😭 نصف بچها گفتن متاهلیم ، کنفرانس دادن کنسل شد🤣

آخ نمیدونید چه استادیه😭 با یک و نود قد و صد کیلو وزن ، میگه که من نقطه‌ی شکستم جاییکه بچهام (دانشجوها) باهام قهر کنن😭

یکی از دانشجوها به این روند اعتراض کرد و ناراحت شد استاد دنبال اینکه باهاش آشتی کنه😭

کاش منم وقتی قهر میکردم یکی انقد پیگیر بود

با من از حواس‌‌پرت بودن صحبت نکن من چاقو رو گذاشتم روی انگشتم تا در مربا رو باز کنم=))))))