منِ عزیز کاش بدونم چرا انقدر مضطربی ، چیزی شده؟
چیزی میخواد بشه؟
خب چرا همچین میکنی با من🫠
باغ خرمالو؛
منِ عزیز کاش بدونم چرا انقدر مضطربی ، چیزی شده؟ چیزی میخواد بشه؟ خب چرا همچین میکنی با من🫠
میتونم صدای تپشهای قلبم رو بشنوم
«چشمانَت را از دلتنگی
به آغوش میکشم،
و تو روبرویِ من هستی
اما میانِ من و تو
مسیریست طولانی.»
هدایت شده از . بۍنهایت ؛
درست اون جایی از زندگی قرار گرفتم که یه عالمه کتاب نو خریدی ولی هیچ کدومو نمیخونی، کلی سریال دانلود کردی ولی هیچ کدومو نگاه نمیکنی، کلاس مورد علاقت رو ثبت نام کردی ولی دیگه ذوقی براش نداری، خواننده مورد علاقت ترک جدید داده ولی حتی حوصله نداری تا آخرش گوش کنی. یه عالمه میس کال داری و داری کلی تکست بی جواب. صفحه های پلنرت دارن همینطوری روز به روز سفید میمونن و قدرت عمل گراییت به صفر رسیده. اونجایی که آدما میپرسن چیشده اما تو حتی نمیدونی چه بلایی سرت اومده تا براشون توضیح بدی. من فقط میدونم این روزا خیلی ترسناکه، خیلی.
باغ خرمالو؛
درست اون جایی از زندگی قرار گرفتم که یه عالمه کتاب نو خریدی ولی هیچ کدومو نمیخونی، کلی سریال دانلود
در نهایت گم میشی توی غمِ صدای چاووشی
و باهاش همزاد پنداری میکنی=)
همیشه از تنها رانندگی کردن میترسیدم
اما امروز ، بعد از رسیدن به خونه
ماشین رو برداشتم و رفتم ..
رفتم و تکتک خیابون هارو با بالاترین سرعت و نزدیکترین فاصله با ماشینها گشتم..
انگار نمیترسیدم که اتفاقی بیفته ، یا نمیترسیدم که تصادف کنم
غم چه میکنه که حاضری جونت رو بدی؟=)
خواستم یه حرز امام جواد بخرم
که دیدم قیمتش ۸۸۸ هزار تومنه
خدایا دیگه خودت حواست بهم باشه=)))
داشتم زیر لب میگفتم که خدایا استاد اسم منو نگه
که همون لحظه اسم منو گفت
بختت زن بختت=)))))))))))))
میخواستم روسری بخرم
و همهی بچها اینطوری بودن که
چرا همش رنگ نود؟
چرا رنگ روشن نه؟
من اینطوری بودم که نود روشن نیست؟=))