باغ خرمالو؛
شده فکر کنید مستحق زندگی خیلی بهتری هستید؟ دقیقا همونجا
در آنجا که امیدی ندارید، نسبت به آنجا که امید دارید امیدوار تر باشید.
حضرت موسی رفت برای خانواده اش آتش بیاورد، خدا با او سخن گفت.
ملکه سبا از کشور خود بیرون آمد اما به دست حضرت سلیمان مسلمان شد.
و جادوگران فرعون برای افزودن قدرت فرعون آمدند ، اما ایمان آوردند ...
امیرالمومنین.
یهشبایی تو زندگی آدمیزاد هست که بعد از ساعتها فکر و خیال، به خودش میاد و میبینه روحش، از اعماق وجود داره گریه میکنه، ولی از چشماش هیچ اشکی نمیآد.
هدایت شده از باغ خرمالو؛
بغلم کن، یه جور که معلوم نشه زخمامون برای کدوم یکی از ماس؛ همونقدر سفت...
من دیگه واقعا کشش رویارویی با مشکلات روزمره زندگی رو ندارم،از فردا هر مشکلی پیش بیاد میرم پشت چادر مامانم قایم میشم گریه میکنم