حقیقتِ آدمیزاد است؛
گرچه دلش مچالهی غم گشته اما،
چنان لبخند برلب دارد که گویی اندوهی نیست.
زندگانی حسرتی دارد که میکاهد مرا
کِی به پایان می رسد این مرگِ چندین سالهام ؟!
باغ خرمالو؛
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را ..
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیزی میبخشد ز مال خویش میبخشد
نه چون حافظ که میبخشد سمرقند و بخارا را