یه جلسه مشاوره خودجوش با کیک و قهوه برگزار شد! کتاب درسی هم دعوت بود ولی مثلاً خیلی مشغول بود...
آخرشم همه به این نتیجه رسیدیم که نور طبیعی از هر درمانگری مؤثرتره!
- به وقت روزهای آخر فروردینِ زیبا
احساسات خود را پنهان نکنید ، بلکه آنها را تجربه و لمس کنید
- کتاب مفاهیم مشاوره
چو گریه هم به فریادِ دل پاسخ ندهد،
دل در سکوت، قصّهی خود را بخورد.
نه نالهای، نه آهی، نه فغان،
فقط شِکوهای خاموش، در دلِ شب سرد.
چو مرگ، دلفریبتر زِ زندگی گردد،
و نفس، باری شود بر شانههای خسته،
نه شوقی ماند، نه رویای رهایی
فقط تمنایِ خاموشِ رفتن، بیصدا، بیقصه.
وَ أَنَا الطَّرِيدُ الَّذِي آوَيْتَهُ
و من همان راندهی درماندهای هستم
که پناهش دادی؛
زندگی، همیشه آنقدر زیبا نیست. گاهی گسل و تاریک میشود. درست در آن چرخهی زندگی که تکیه بر قایق خود زدهای و به دامان بیشمار اختر آسمان لبخند میگشایی، غم چو نهنگ قاتلی قایق آکنده ز عشق و محبتت را ویران میکند. تو غریب میان موجهای درد دست و پا میزنی.
مدتها ست که غرق شدهام. آدمیزادی حاضر به از خود گذشتگی نشد تا مرا سوار بر قایق خویش کند. گمان میکردم شاید کسی نخواهد باقی عمر در پی نجات باشم ولی، آنکه باید نیامد. بخشی از دریا گشتم، تا ابد و اجل.
[
زندگی مرا بلعیده است، کمک ایانسانها.]