•°~🌸🍃
#میرزااسماعیلدولابی:
🌸 خداوندتورابزرگآفریدهاست؛
توعزیزی،ازدیگریطلبعزتنکن؛#عزتدر نفسخودت است..
🍃 وماهرچیعزتداریمازاون
«#وَجيهاًبِالْحُسَينِ »هایتوی#ِزیارتعاشورا
داریم...
#عزیزمحسین♥
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرے
🐓 @khoroosjangi 🐓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥محرمی محرم است که خروجی دهه اول محرم تورو به امام زمانت برسونه..!
#امام_زمان
#محرم 🥀
🐓 @khoroosjangi 🐓
Hossein Taheri - Ah Az Doori (128).mp3
27.8M
#نوحه
☘ آه از دوری آه از دوری
☘ هر شب هستم حرم تو ولی ..
🎧با نوای: حسین طاهری
🐓 @khoroosjangi 🐓
دوام بیاور
حتی اگر طنابِ طاقتت به باریک ترین رشته اش رسید.
حتی اگر از زمین و زمان بریدی
حتی اگر به بدترین شکلِ ممکن ، کم آوردی
در ذهنت مرور کن،
تمامِ آرزو هایِ محال دیروز را که امروز ، زیرِدست و پایِ روزمرگی ات، جولان می دهند
تمامِ آن ثانیه هایی که مطمئن بودی نمی شود، اماشد!
تمام آن لحظه هایی که فکر می کردی پایانِ راه است، اما نبود!
میبینی ؟! خدا حواسش به همه چیز هست،
دوام بیار....
یه روز خوب میاید..!♡︎
🐓 @khoroosjangi 🐓
▪️چه كسى براى حسینم گریه مى كند؟؟؟
هنگامى كه پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم شهادت حسین علیه السلام و سایر مصیبت هاى او را به دختر خود، خبر داد؛ فاطمه علیهاالسلام سخت گریه نمود و عرض كرد:- پدر جان! این گرفتارى چه زمانى رخ مى دهد؟رسول خدا فرمود:- زمانى كه من و تو و على در دنیا نباشیم.آن گاه گریه فاطمه شدیدتر شد. عرض كرد:- چه كسى بر حسینم گریه مى كند، و به عزادارى او قیام مى نماید؟پیامبر فرمود:- فاطمه! زنان امتم بر زنان اهل بیتم، و مردان بر مردان گریه مى كنند و در هر سال، عزادارى او را تجدید مى كنند. روز قیامت كه فرا رسد، تو براى زنان شفاعت مى كنى و من براى مردان، و هر كه بر گرفتارى حسین گریه كند، دست او را مى گیریم و داخل بهشت مى كنیم. فاطمه جان! تمام دیده ها روز قیامت گریان است، مگر چشمى كه بر مصیبت حسین گریه كند! آن چشم براى رسیدن به نعمت هاى بهشت خندان است!
📚بحارالانوارجلد۱
🐓 @khoroosjangi 🐓
دکتر مرتضی شیخ پولی به عنوان حق ویزیت از مردم نمی گرفت ، و هرکس هر چه میخواست در صندوقی که کنار میزش بود می انداخت و چون حق ویزیت دکتر پنج ریال تعیین شده بود ( خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آن زمان) اکثر مواقع بسیاری از بیمارانی که به مطب او مراجعه میکردند به جای پنج ریالی ، سر فلزی نوشابه داخل صندوق می انداختند تا صدایی شبیه انداختن سکه شنیده شود!
دختر دکتر نقل میکند :
روزی متوجه شدم پدرم مشغول شستن و ضدعفونی کردن انبوه سر نوشابه های فلزی است! با تعجب گفتن : پدر بازی تان گرفته است!؟ چرا سرنوشابه ها را می شویید؟!
پدر جوابی داد که اشکم را درآورد.. ایشان گفت : دخترم ،مردمی که مراجعه میکنند باید از سرنوشابه های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند.
این سرنوشابه های تمیز را آخر شب در اطراف مطبم میریزم تا مردمی که مراجعه میکنند از این ها که تمیز است استفاده کنند!
آخر بعضیها خجالت میکشند که چیزی داخل صندوق نیندازند!
🐓 @khoroosjangi 🐓
📚قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری
مرد جوانی به نزد "ذوالنون مصری" رفت و از صوفیان بدگوئی کرد.
ذوالنون انگشتری را از انگشتش بیرون آورده به او داد و گفت:
این را به بازار دست فروشان ببر و ببین قیمت آن چقدر است؟
مرد انگشتر را به بازار دست فروشان برد ولی هیچ کس حاضر نشد بیش از یک سکه نقره برای آن بپردازد.
مرد نزد ذوالنون بازگشت و ماوقع را تعریف کرد.
ذوالنون گفت: حال انگشتری را به بازار جواهر فروشان ببر و مظنه آن را بپرس.
در بازار جواهر فروشان انگشتر را به هزار سکه طلا می خریدند. مرد شگفت زده نزد ذوالنون بازگشت و ذوالنون به او گفت:
علم و معرفت تو از صوفیان و طریقت ایشان به اندازه علم دست فروشان از این انگشتریست.
قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری...
نقاشی زرگر بغدادی کار استاد کمال الملک
🐓 @khoroosjangi 🐓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃
زندگی کوزه آبی خنک و رنگین است،
آب این کوزه گهی تلخ و گهی شور و گهی شیرین است،
زندگی گرمی دل های به هم پیوسته است،
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است...
سلام، صبحتون بخير🌻
🐓 @khoroosjangi 🐓
▪️ ذکر صالحین ▪️
▪️🔹▪️🔹▪️
در ccu کنار تخت پدربزرگش مرد پیری بستری بود. نزدیک ساعت هشت ونیم حس کرد حال پیرمرد خیلی بد شده. پیرمردناتوان داشت جان میداد و کسی کنارش نبود.
به هر زحمتی بود تخت پیرمرد را رو به قبله گذاشت، هنوز هوش و حواس پیرمرد بر جا بود و چشمهایش را یکی درمیان باز میکرد.
جوان شهادتین را برایش آرام خواند و پیرمرد تکرار کرد.
سپس اسم ائمه ع رایکی یکی آرام شمرد و پیرمرد تکرار کرد.
سپس دستهای پیرمرد را گرفت و خواست که با او یاحسین ع بگوید. پیرمرد یاحسین را هم گفت و جان داد. پرستار وارد اتاق شد و با دادو فریاد به جابجایی تخت پیرمرد اعتراض کرد. جوان توضیح داد که این پیرمرد داشته جان میداده و ما با هم شهادتین گفتیم و رو به قبله اش کردم .
پرستار چند لحظه مات و مبهوت به جوان و پیرمرد نگاه میکرد و از چشمانش اشک میریخت.
او سپس گفت:
این پیرمرد مسیحی بود.
💠اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
"السلام علیک یااباعبدالله "
🐓 @khoroosjangi 🐓
بر قلب تمام مومنین غم آمد
هنگامه ی آن غمِ مُعظّم آمد
مدّاح! بکش ز سینه مَدّ آهی
ای اشک! قیام کن محرّم آمد
#عاصی_خراسانی
🐓 @khoroosjangi 🐓