اصلا انگار آدمی با طبیعت و این جهان یک قرابت و خویشاوندی ویژه ای دارد . آسمان ابری می شود حس و حال آن درون آدم منعکس می شود . آسمان آفتابی می شود احساسات خاص هوای آفتابی در وجودآدم بازتاب پیدامی کند .‌باران می بارد یا هوا که مه می شود یا برف روی زمین می نشیند همه حال و هوای آدم ها را تحت تاثیر خود قرار می دهد . مگر بهار و تابستان و پاییز این چنین نیستند ؟ مگر زمستان حال و هوای مخصوص خود را به آدم ها و زندگی شأن سرایت نمی دهد؟ انگار طبیعت و آدمی یکی اند یا نه انگار آدمی سرشته شده از طبیعت است . بعد شعر و موسیقی می آید و پیوند این دو را محکم تر می کند و پیوند عشق را بین آن ها قوی تر می سازد . جدایی انسان از محیط ، از دنیا ، از طبیعت و از جایی که در آن زندگی می کند یا در آن رشد و نمو کرده در ذهن نمی گنجد . چگونه می شود یک آدم را از محیط شهری بزرگی که در آن زیسته جدا کرد درحالی که او هر روز فوج فوج ماشین می بیند و آسمان خراش و آدم های شهری که به دنبال کارهای خود درشهر و خیابان روانه اند ؟ یا چگونه می شود یک آدم را از روستایی که در آن به دنیا آمده جدا کرد درحالی که او هر روز باغ می بیند و مزرعه و درخت و آب و کشاورزانی که بر سر زمین های خود به فعالیت مشغولند .‌ طبیعت ، دنیای پیرامون ما وجهان هستی گهواره ای است که ما در آن رشد می کنیم و تحت هیچ شرایطی نمی شود آن را از ماهیت آدم ها جدا کرد .              ,,* "*"و*"*** باغ های حسین آباد روزگاری دار و درختی داشتند و آب و هوایی . روزهای سیزده بدر مردم می آمدند گله گله زیر درختان زیرانداز می انداختند و می نشستند . بوی دود اجاق ها از گوشه و کنار به هوا می خاست و به مشام ها می رسید . بچه ها به دنبال توپ های خود می دویدند و شکوفه ها روی شاخسار به آدم ها لبخند می زدند . دنیا پر از آواز بود . آن ریزه ریزه های خاشاک و برگ های خشکیده که با منقار آن کوکو جابجا می شدند تا لانه ای برای جوجه های خود بسازد تنها شاخ و برگی پوسیده نبود . آن خارو خاشاک دفتر خاطرات من هم بود . کتاب زندگانی من توی همان گل ولایی بود که با پنجه های آن فاخته جابجا می شد تا با آن بر سر آن درخت بلند نارون  آشیانه ای زیبا بنا کند . زندگی پر بود از تعامل و تعادل و همکاری بین دنیا و انسان و چرنده و پرنده . حالا که یاد آن روزها می افتم ، روزهایی که با دقت ساختن لانه توسط پرندگان را از نظر می گذراندم یا شکار قورباغه ای توسط یک مار در شالیزار را به کمین می نشستم یا صدای کوبیدن منقار دارکوبی بر بلندای درختان خشکیده را منتظر می ماندم با خود می گویم چه خوش روزهایی بود روزهای خوش و بی خیالی کودکی و نوجوانی که دنیا را غوطه ور می شدیم وشب ها همچون گهواره در لای لای سنگ بند رودخانه آبادی آن روزها می خوابیدیم . چه خوش بود دنیا و چه خوش بود سادگی هایش . چه خوب دنیا را می فهمیدیم و چه خوب دنیا با ما راه می آمد نه مثل امروز که دنیا سرخود دارد و با زندگی و آدم ها ناسازگاری می کند . نمی دانم برای آشتی دوباره ی آدم ها با طبیعت و با محیط زندگی و جهان هستی چکار باید کرد . @khorshidtabanmadiseh

❤️✨خــــدایـــــا 💙✨تـــو اگـــاهـــی ❤️✨رحیمی و رحمانی 💙✨الـــهــــی🤲 ❤️✨در آخرین شبهای دی ماه 💙✨دل بندگانت را از ❤️✨نا امیدی ها پاک کن 💙✨و روزنه ی روشن امید ❤️✨را به رویشان بگشا 💙✨الهی هیچ کسی را ❤️✨محتاج غیر خودت نکن 💙✨آمــیـــن یـــا رَبَّ 🙏 ❤️✨امیدوارم درهای رحمتی که 💙✨دور از انتظارت بود ❤️✨به روت باز شه و 💙✨زندگیت تغییر کنه ❤️✨آمـــیــــن🙏 💙✨شـــب بـــخـــیــــر @khorshidtabanmadiseh

صفحه⇔ 502 📜سورة #الاحقاف قرائت امشب هدیه به روح امام بزرگوار ، شهدای صدر اسلام تا کنون ، مرجع عالیقدر آیت الله سید ابوالحسن مدیسه ای، کلیه اموات مدیسه خصوصا  مرحومه کبری نصیری   جوان ناکام مجید مردانی و مرحوم کربلایی نادعلی مردانی مرحومه کربلاییه صدیقه مردانی  مرحوم مسیب نصیری و همسر مرحومه اش ربابه نصیری و شادروان سعید مردانی @khorshidtabanmadiseh‌

صبح که میشود چشم که می گشایی به تو لبخند میزند زندگی ببین طلوعی دیگـر را و فرصتی دوباره برای شکفتن خستگی ات را تکانده ای برخیز که باید آغاز کنی دوباره و سرانجامی نو بسازی سلام ، صبح سه شنبه تون به نور خدا روشن @khorshidtabanmadiseh

✨الهی،.. 🌸ای عزیزترین نامِ خوانده شده؛ ✨ای پیشی گرفته ترین در عزّت و جبروت؛ 🌸ای مهربان با هر نیازمندِ مهر؛ ✨و ای راه گشای هر درمانده؛ 🌸ای باران رحمت و مهر بر هر دلی ✨که شِکوه به سوی تو آورد. 🌸تو را می خوانم به نام های نیکویت ✨که حاملان عرش، 🌸 تو را بدان نام ها می خوانند ✨و هر که در عرش توست 🌸تو را بدان نام تسبیح می کند. ✨تو را می خوانم تا پاسخم دهی، 🌸گره سختی هایم را بر من بگشایی ✨و گناهم را بدان بپوشانی. 🌸تو را می خوانم به نام های نیکویت ✨به صلاحم درکش 🌸ای که بقا تنها برای توست ✨و مرگ و زندگی مخلوق 🌸در دست قدرت توست. @khorshidtabanmadiseh

تلاوت صفحه ۱۲۵ سوره مائده

📖#سوره_مبارڪه_مائده آیه 42 تا 45 📄#صفحـہ‌_115 ༻🍃‌🌸🍃༺

🎙#ترجمه_روان 📄 امروز #صفحه_115 📖#سوره‌_مبارڪہ_مائده #سوره_مائده_ص۱۰۶تا۱۲۷

#صوت_تفسیر #صفحه_115 سوره مبارکه #مائده بخش اول #سوره_5 #جزء_6 مفسر: استاد قرائتی آیات ۴۲و۴۳ سوره مائده