eitaa logo
خوشتیپ آسمانی
2.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
52 فایل
✅ تـنها کانـال رسـمـی شـهید بـابک نوری هریس 🌹 با حضور و نظارت خـانـواده مـحـترم شـهـیـد کانال دوم👇👇👇: https://eitaa.com/maghar_ammar313 خادم کانال: @Khoshtipasemani_1@Rina_noory_86
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشتیپ آسمانی
#شناسنامہ‌شہید‌بابڪ‌نورے📕 #پارت‌شش 🌸|•درمسیــر‌حَــرݦ•| 🌸 📻📺مشتاقانه‌اخبار‌سوریه‌را‌دنبال‌می‌کرد ب
📕 |•علاقہ‌بہ‌ڪسب‌عݪم‌و‌دانــݜ•| ضریب‌هوشی‌بالایی‌داشت.‌👌🏻 بایک‌بار‌توضیح‌دادن‌‌به‌طور‌کامل‌ متوجه‌مطلب‌می‌شد.😎 🌿‌بابک‌بسیار‌خوش‌طبع‌ودر‌حین‌ آموزش‌بسیار‌جدی‌بود.درزمان‌ استراحت‌بسیار‌خوش‌وخنده‌رو‌بود‌ونسبت‌به‌ سنی‌که‌داشت‌‌ و‌شیطنت‌های‌این‌سن‌ بسیار‌رفتار‌مناسب‌و‌سنجیده‌ای‌ داشت.🖇 هوش‌و‌ذکاوتش‌‌اندازه‌ای‌بود‌که‌در انتهای‌دوره‌ی‌آموزشی‌ به عنوان ‌سرگروه‌تیم‌اول‌تخصص‌خودشان‌ انتخاب‌شد.🔍 همیشه‌درحال‌درس‌خواندن‌بود‌📚 حتی‌درشرایط‌‌سخت‌ جنگی دست‌از‌درس‌خواندن‌بر‌نمی‌داشت. خیلی‌سخت‌کوش‌وپرتلاش‌بود.💪🏻 همیشه‌درحال‌یادگیری مطالب‌و‌تجربه‌های‌جدید‌بود.‌👀 یک‌روز‌که‌‌خسته‌بود‌، خواب‌ماند.😴 ساعت‌ده‌از‌خواب‌بیدار شد‌وگفت: "من‌نباید‌اینقدر‌می‌خوابیدم، نباید‌عمرم‌را‌از‌دست‌بدهم."😓🍀 ❤️ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• @khoshtipasemani •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
خوشتیپ آسمانی
#شناسنامہ‌شہید‌بابڪ‌نورے📕 #پارت‌هشت 🌸|•خوشتیپ آسمـــانے•| 🌸 آقای‌ندافی‌یکی‌از‌همرزمان‌بابک‌است که
📕 🌸|•رضـــآیٺ‌پدر‌مــادڔ•| 🌸 یک‌روز‌ به‌سرهنگ‌زارع‌گفت‌که‌ رضایتمندی‌پدرش‌را‌بگیرد.✔️ 🖇اواصراربه‌این‌ کار‌داشت. می‌خواست ازاین‌بابت‌ خیالش‌راحت‌شود.‌🌿 بلأخره‌بااصرار‌او‌سرهنگ‌زارع‌قبول‌ کرد.‌که‌از‌پدرش‌رضایت‌بگیرد.🌾 بابک‌وقتی‌زخمی‌شده‌بود‌در‌ آمبولانس‌به‌هم‌رزمانش‌گفته بود‌که‌به‌مادرم‌بگویید‌👇🏻 فقط‌یک‌بار‌حرف‌اورا‌گوش‌نکردم‌😔 ومرا‌حلال‌کند.‌🌺 آن‌یک‌بار‌هم‌به‌خاطر‌این‌بود‌که‌ مادر‌ازبابک‌خواسته‌بود‌ازدواج‌کند، ولی‌بابک‌قبول‌نکرده‌بود.🍁💫 ❤️ ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆
علمدار که باشی🍃 فرقی نمی کند میدان جنگ باشد یا میدان تربیت و هیئت،علم "یا حسین" نباید روی زمین بماند...🥀 •♥️• 🌹🌷🌹🌷🌹🌷 @khoshtipasemani 🌹🌷🌹🌷🌹🌷
یادت باشد شهید اسم نیست،رسم است!!!🍃🥀 شهید عکس نیست که اگر از دیوار اتاقت برداشتی فراموش بشود!!!🖼 شهید مسیر است،زندگیست،راه است،مرام است✨♥️ شهید امتحانِ پس داده است!🥀 شهید راهیست بسوی خدا!🕋📿 •♥️• 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 @khoshtipasemani 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
تکرار قشنگ نام تو ، شعرِ من است ..💕✨ 🥀سالروز قمری شهادت داداش بابک امروز ظهر وقتی پیش امام رضا ع رفتی برای ما هم دعا کن🥀🍃 •♥️• •@khoshtipasemani
1.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلتنگی شب ها کافیست که به دست شما باز می‌شود .. همین :) 🍁 •♥️•
شھادت . .🕊 داستان‌ِماندگارۍآنانیست ڪه‌دانستند‌دنـیا،جاےِماندن‌نیست✋🏼 🦋' ♥️' ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🎞 رفیق شهید🌹 : ✨عاشق خونواده بود 🍃عاشق زندگی بود... ✨بابک عاشق دورهمی بود... 🍃خیلی چیزام داشت،خیلی چیزا که جوونای امروزی،همسنوسالای ما دوست دارند داشته باشن.. 💢 ! 🦋گفتش که اسمم دراومده دارم میرم سوریه... یه روزی به من گفت که مسیرمو پیداکردم. گفت که: ..✨❤️ ❤️ ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🌸|•نہ‌بــه‌ازدوآج•| 🌸 ✨پدر‌ومادر،یک‌دختر‌از‌خانواده‌ی‌ نجیب‌و‌خوبی‌برایش‌ انتخاب‌کرده‌بودندکہ‌می‌دانستند‌ بابک‌راهم‌دوست‌دارد🌱، اما‌بابک‌موافقت‌نکرد.گفت: "بابا،شما‌به‌تصمیمات‌من‌اعتماد‌ داری‌ یا نه ⁉️پس‌بگذار‌من‌بر‌اساس‌ پیش‌بروم.‌فعلا‌برنامه‌و‌مسیر‌من‌چیز‌دیگری‌ است."✨🍃 🍂پدر‌وبرادرش‌خیلی‌اصرار‌داشتند‌ برود‌آلمان‌ادامه‌تحصیل‌بدهد.📚 ✔حتی‌موقعیتش‌را‌برایش‌فراهم‌کرده‌ بودند،اما‌خودش‌قبول‌نمی‌کردبرود.🌷 ❤️ ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
3.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|•علاقہ‌بہ‌ڪسب‌عݪم‌و‌دانــݜ•| 📚 ✅ضریب‌هوشی‌بالایی‌داشت.‌ بایک‌بار‌توضیح‌دادن‌‌به‌طور‌کامل‌ متوجه‌مطلب‌می‌شد.😇🌱 ‌بابک‌بسیار‌خوش‌طبع‌☺️ودر‌حین‌آموزش‌ ✔بسیار‌جدی‌بود.درزمان‌استراحت‌ بسیار‌خوش‌وخنده‌رو‌بود‌😁ونسبت‌به‌ سنی‌که‌داشت‌‌و‌شیطنت‌های‌این‌سن‌ بسیار‌ داشت.😉🍃 🦋هوش‌و‌ذکاوتش‌‌اندازه‌ای‌بود‌که‌در انتهای‌دوره‌ی‌آموزشی‌ به عنوان ‌سرگروه‌تیم‌اول‌تخصص‌خودشان‌ انتخاب‌شد.😌 همیشه‌درحال‌درس‌خواندن‌📖بود‌، حتی‌در جنگی دست‌از‌درس‌خواندن‌بر‌نمی‌داشت.🌱 خیلی‌. همیشه‌درحال‌یادگیری مطالب‌و‌تجربه‌های‌جدید‌بود🙃 ♨️یک‌روز‌که‌‌خسته‌بود‌، خواب‌ماند😴.ساعت‌ده‌از‌خواب‌بیدار شد‌وگفت: ✔️"من‌نباید‌اینقدر‌می‌خوابیدم،✨ ✔️نباید‌عمرم‌را‌از‌دست‌بدهم."✨ 🍃🌹 ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
• . وقتی برای دنیایِ بقیھ از دنیات گذشتے میشے دنیایِ یہ دنیا آدم°🙂🧡 آرھ . . همون قضیہ‌ۍِ عزت بعد شھادٺـ🌙 🦋| ♥️ ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🎞 |دوست‌شہید| ڪلاس های بسیج‌باهم بودیم وطولانۍ بودیه روز بحث تحلیل وتفسیرطول ڪشیدخوردیم‌به اذان مغرب گفتن پنج دیقه صبرڪنیدڪلاس تموم‌شہ ماهم قبول‌ڪردیم‌بعدازدودیقه صداے اذان بلندشدواستادمشغول صحبت‌بودڪه یڪ دفعہ بابڪ باصدای بلندگفت آقای فلانۍ،دارن اذان‌میگن بذاریدبرای بعدنمازهمہ برگشتیم یه نگاش‌ڪردیم و یہ نگاه به استاد بعدش بابڪ گفت خب چیہ اذانہ نمیاید! باشہ خودم میرم بلندشد خیلۍ راحت وشیڪ درو بازڪردو رفت‌برای وضو استادم بنده‌خدا دید اینجوریہ گفت باشه‌بریم نماز بخونیم. ♥️ ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---