تابلویی نفیس در قامت خط ونقش انواع کوفی ها وبهره گیری از عناصر تزئینی معماری ایرانی اسلامی۱۱۰×۶۰ آیات واسماء الحسنی💠

یک نکته زحسن لیلی ات بنمایم💠 عاقل باشم اگر تو مجنون نشوی.(شیخ بهایی) سحر گنجشکان در جیکجیکند به تسبیح خدای لا شریکند.. مجوعه مرغ بسمل واسماء الحسنی وآیه ی هل اتی و.. ودر زمینه ی اثر ایه نور و وان یکاد و...

بدین رواق زبر جد نوشته اند به زر که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند(حافظ ) شاید جناب حافظ چنین حکیمانه ای را از بیان نورانی امام رضا (ع) برداشت نموده باشد: العرف ذخیره الابد💎 نیکوکاری وکرامت دخیره ی ماندگار است خط مطلا (ورق طلا) روی ورقه ی مرمرین دست ساز فیروزه فام در ابعاد ۳۵×۸۰

امام رضا(ع) : ...والعرف ذخیره الابد والبر غنیمته الحازم...نیکویی وجوانمردی وسخاوت ودهش ذخیره جاودانی واحسان ونیکی غنیمت دوراندیشان است..💠 گوشه ی کوچکی از کار(دیتیل) تابلویی که اخیرآ کامل شد وبه دیدگاه زیبا بین ومعنوی شما نشست بدین رواق زبرجد،نوشته اند به زر (حافظ ) که جز نیکویی اهل کرم نخواهد ماند.💠🌷 درابعاد ۳۵×۷۵ روی مقوا به شیوه ی کاشی معرق ۷ رنگ وبا نشانی از سنگ باارزش زبرجد که خاصیت درمانی وزینتی دارد...

عرفا وادبای واصل ما،در لسان وبیان نظم ونثر همواره امید آفرین وچراغ بدست بودند در اوج تاریکی های زمانه وتاریکی های نفس .. آری،آیین چراغ خاموشی نیست. وفرمود مولانا: گر کسی گوید که آتش سرد شد باور مکن🌷 تو چه عودی وچه دودی ؟! حی قیومی بگو و...... وفی الحال در این تابلو گوشه ای از پیام مهر وآواز مرغان بهشتی را نوشتم وبهشتی رویی به یادگار هدیه برد..... ما زنده به آنیم که ارام نگیربم(صائب تبریزی) موجیم که آسودگی ما عدم ماست.. کل یوم هو فی الشان☘️ خداوند هرروز درکاری است جهان درحرکت وپویایی بس دقیق درچرخش است و.. (سوره الرحمن) حسرت نبرم به خواب ان مرداب دریا همه وقت خوابش اشفته است.کوتاه کنم سخن که پیرسالک فرمود:☘️ درنیابد حال هیچ پخته ، خام☘️ پس سخن کوتاه باید ، والسلام🌷🌷🌷🌷🌷 (مولانا) 🙏

با نیروی گرمای محبت 💠 وزنیروی هستی بخش خدمت دربین مردم میتوان آسان درخشید بر دیگران تابید وجان تازه بخشید مانند خورشید🔶️*این سرای(دنیا) خدمت است وآن سرای قرب وقرب به خدمت باشد*(اکمل الناس انفعهم للناس)یکی از شروط قربه الی الله خدمت به خلق الله است نقل از تذکره الالیا عطار باب ابوالحسین نوری صفحه ۴۶۷ درابعاد ۸۰×۴۰ روی مقوا از اشعارمشیری

و گفت:اصل طاعت،خوف است ورجاء ومحبت * وگفت علامت خوف ترک محارم وعلامت رجا طاعت وعلامت محبت شوق....* جرعه ای زمی خم تذکره الاولیا عطار باب شفیق بلخی رحمه الله علیه ص۲۳۷ تابلوی مناجات از لسان مولاعلی (ع) ارحم من راس ماله الرجاء( دعای کمیل) الهی انلنی منک روحا وراحه الهی کفی بی عزا... والهی گاهی نگاهی* الهی چو بر هستیم اگهی چو نیت بخیر است خیرم دهی* *خواجه عبدالله انصاری اثر مطلا روی مقوای کاشی فام..

آثری خلق شده در ورکشاپ تالار وحدت در بزرگداشت خواجوی کرمانی درسال ۱۴۰۰ هرشب از دفتر سودا ورقی باید خواند بر سر کوی محبت قدمی باید زد..... تابرآید نفس از عشق دمی باید زد وزجفا بر دل پر خون رقمی باید زد....

زندگی خالی نیست سیب هست ایمان هست... زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.... آری آری زندگی زیباست آری آری تا شقایق هست زندگی باید کرد... تابلویی با اشعار سهراب سپهری در حال وهوای بهار

از لعل تو گر یابم انگشتری زینهار(یاعلی) صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد.. تابلو در ذکر مولاعلی(ع) از مجموعه ی شهرداری تهران(علی مع الحق، الحق مع علی واشعار شهریار تبریزی و.. علی ابن ابیطالب حجتی علی خلقی ونوری فی بلادی ،امینی علی علمی...(قال رسول الله

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک🖤 چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم ای خوش آن روز که پرواز کنم تابردوست به هوای سرکویش پروبالی بزنم🌷 من بخود نامدم اینجا که به خود بازروم آنکه آورد مرا باز برد، در وطنم🌷 کیست در دیده که از دیده برون مینگرد یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم.. مشق شوقی بیادزنده یاد ، امیر حسین عزیز🌷🌷🌷از اشعار عارفانه ی مولانا

۰شکر خدارا که تواند شمار کرد💠 یا کیست؟ که یکی از آن هزار کرد.. توحید گوی تو نه بنی آدمند وبس هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد... لین شکرتم لازیدنکم... شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت،نعمت از کفت بیرون کند... تابلوی شکر گزاری ومقام کرگذاری آیه۷ از سوره حضرت ابراهیم(ع) روی بوم در ابعاد۱۲۰×۸۰

دو چیز حاصل عمرست،نام نیک وثواب وزاین دو درگذری کل من علیها فان عبید زاکانی اشعاری منسوب به مولانا دانی که پس از عمر چه ماند باقی مهراست ومحبت است وباقی همه هیچ خوسنویسی روی مقوا درابعاد ۶۰×۴۰

ذی الحجه است وموسم وصل ایام منتهی به عرفات وعرفه وموسم مناجات حضرت موسی(ع) در کوه طور وعید قربان وقربانی نمودن نفس از غیر خدا ورهایی از زنجیر نفس اماره و کاروان کربلا به مسلخ عشق روانهمیشود.. وعرفه ونیایش شوریدگان عشق وعاشقانه زیستن تنی چند از کاروان شب زده در دوران جاهیلیت مدرنیته در وصل محبوب ازلی وابدی واتصال به حبل الله و.... اشعاری از مولانا: ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن کعبه ی اقبال این حلقه است وبس کعبه ی امید را ویران مکن نیست درعالم زهجران تلختر هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن... زمزم ما زمزمه ی او بود☘️ زینت ما زذکر یاهو بود دعوت او به بنده اش سارعوا(سارعوا الی مغفرتک) ایه قران قبله ی ما به کعبه او بود....( از اشعار این اقل العباد)🙏🌷💠

عید معنا وحقیفت ،عید والای امامت وامانت الهی غدیر خم مبارکباد.. روزی که پدر خلایق بعد نبی به مردم معرفی شد.‌(انا وعلی هذا ابوه امه) من وعلی پدران امتیم☘️ ما تا پدر داریم پشت داریم🌷 مادر پناه علی اعلاییم❤ دوبیتی از اشعار امیر مازندرانی از عرفای نامی عصر تیموری یا صفوی که در کتاب امیر پازواری چند تابلو از اشعار امیر باخطاطی های اینجانب چاپ شد. نشر فراسخن بسال ۹۵برگردان به نظم فارسی توسط زنده یاد استاد مجید مجیدزاده🌷 نام علی رو می گویم تا دلم روشن بشه چقدر از رنگهای جذاب دنیوی دلم پر بشه! اگر نام مولا رو از دل بگی علی(ع) دستهایت رو می‌گیره واز پل صراط عبور میده...( از گرفتاری ها وتاریکی های زمانه ومفاسد آخرالزمانی)

من بسرچشمه خورشید نه خود بردم راه ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد☘️ تو مپندار که مجنون سرخود مجنون گشت از سمک تا به سمایش کشش لیلا برد... از اشعار عارفانه ی صاحب تفسیر المیزان فیلسوف معاصر علامه طباطبایی(ره)

کاشکی خاک حریم حرمت میبودم میخرامیدی ومن در قدمت میبودم بیغم عشق تو صد حیف زعمری که گذشت پیش از این کاش گرفتار غمت میبودم☘️🌷(هلالی جغتایی)

من بسرچشمه ی خورشید نه خود بردم راه ذره ای بودم ومهرتو مرا بالا برد مضمون تابلوی نقاشی خط؛ یکی از ناب ترین سروده های فارسی بقلم شیرین صاحب تفسیر المیزان، فیلسوف معاصر حضرت علامه طباطبایی(ره) بسفارش شوریده ای از اهالی قلم ومعنا وماندگاری ن والقلم وهنر فاخر معنوی....

حضور مجلس انس است ودوستان جمعند وان یکاد بخوانید ودر فراز کنید.. ☘️حافظ تابلوی نقاشی خط با تلفیقی از وان یکاد روی بوم دیپ

زیارت وارث دربیان مولانا همه ی ما میتوانیم وارثان انبیاء واولیاء باشیم؛ وخریدارما خداست و......🌱 منگر به هرگدایی که تو خاص ازآن مایی مفروش خویش ارزان که تو بس گران بهایی به عصاشکاف دریا که تو موسی(ع) زمانی بدران قبای مه را که تو نور مصطفایی(ص) به صف اندرآی تنها که سفندیار وقتی درخیبراست برکن که علی مرتضایی(ع).... توهنوز ناپدیدی،زجمال خودچه دیدی! سحری چوآفتابی زدرون خودبرایی!! توچنین نهان دریغی که مهی به زیرمیغی بدران تو میغ تن را که مهی وخوش لقایی بستان زدیوخاتم که تویی به جان سلیمان بشکن سپاه اختر که تو آفتاب رایی!! چوتو لعل کان نداردچوتو جان جهان ندارد🍁 که جهان کاهش است این و توجان جان فزایی💔 توجان جان فزایی!! والی اخر.... 🌷 به سفارش جناب مهندس محسن خاکسار از کشور کانادا روی بوم در ابعادحدود۳متر×۷۰سانتیمتر