مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک🖤
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تابردوست
به هوای سرکویش پروبالی بزنم🌷
من بخود نامدم اینجا که به خود بازروم
آنکه آورد مرا باز برد، در وطنم🌷
کیست در دیده که از دیده برون مینگرد
یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم..
مشق شوقی بیادزنده یاد ، امیر حسین عزیز🌷🌷🌷از اشعار عارفانه ی مولانا
ذی الحجه است وموسم وصل
ایام منتهی به عرفات وعرفه وموسم
مناجات حضرت موسی(ع) در کوه طور وعید قربان وقربانی نمودن نفس از غیر خدا ورهایی از زنجیر نفس اماره و کاروان کربلا به مسلخ عشق روانهمیشود.. وعرفه ونیایش شوریدگان عشق وعاشقانه زیستن تنی چند از کاروان شب زده در دوران جاهیلیت مدرنیته در وصل محبوب ازلی وابدی واتصال به حبل الله و....
اشعاری از مولانا: ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان عشق را نالان مکن
کعبه ی اقبال این حلقه است وبس
کعبه ی امید را ویران مکن
نیست درعالم زهجران تلختر
هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن...
زمزم ما زمزمه ی او بود☘️
زینت ما زذکر یاهو بود
دعوت او به بنده اش سارعوا(سارعوا الی مغفرتک) ایه قران
قبله ی ما به کعبه او بود....( از اشعار این اقل العباد)🙏🌷💠
عید معنا وحقیفت ،عید والای امامت وامانت الهی غدیر خم مبارکباد..
روزی که پدر خلایق بعد نبی به مردم معرفی شد.(انا وعلی هذا ابوه امه)
من وعلی پدران امتیم☘️
ما تا پدر داریم پشت داریم🌷
مادر پناه علی اعلاییم❤
دوبیتی از اشعار امیر مازندرانی از عرفای نامی عصر تیموری یا صفوی که در کتاب امیر پازواری چند تابلو از اشعار امیر باخطاطی های اینجانب چاپ شد. نشر فراسخن بسال ۹۵برگردان به نظم فارسی توسط زنده یاد استاد مجید مجیدزاده🌷
نام علی رو می گویم تا دلم روشن بشه
چقدر از رنگهای جذاب دنیوی دلم پر بشه!
اگر نام مولا رو از دل بگی
علی(ع) دستهایت رو میگیره واز پل صراط عبور میده...( از گرفتاری ها وتاریکی های زمانه ومفاسد آخرالزمانی)
زیارت وارث دربیان مولانا
همه ی ما میتوانیم وارثان انبیاء واولیاء باشیم؛ وخریدارما خداست و......🌱
منگر به هرگدایی که تو خاص ازآن مایی
مفروش خویش ارزان که تو بس گران بهایی
به عصاشکاف دریا که تو موسی(ع) زمانی
بدران قبای مه را که تو نور مصطفایی(ص)
به صف اندرآی تنها که سفندیار وقتی
درخیبراست برکن که علی مرتضایی(ع)....
توهنوز ناپدیدی،زجمال خودچه دیدی!
سحری چوآفتابی زدرون خودبرایی!!
توچنین نهان دریغی که مهی به زیرمیغی
بدران تو میغ تن را که مهی وخوش لقایی
بستان زدیوخاتم که تویی به جان سلیمان
بشکن سپاه اختر که تو آفتاب رایی!!
چوتو لعل کان نداردچوتو جان جهان ندارد🍁 که جهان کاهش است این و توجان جان فزایی💔 توجان جان فزایی!!
والی اخر....
🌷 به سفارش جناب مهندس محسن خاکسار از کشور کانادا
روی بوم در ابعادحدود۳متر×۷۰سانتیمتر
مجموعه ای از عشق نویسی های عرفا وشاعران ایران
عشق توسرنوشت من خاک درت سرشت من...
ازصدای سخن عشق ندیدم خوشتر(حافظ)
مارا بجزسخن ماندگارعشق
ره توشه نیست دراین گنبد کبود(خاکسار)
آری آری سخن عشق نشانی دارد
درحلقه ی عشق جان فروشم
بی حلقه او مباد گوشم و...
وغزلی عاشقانه در داخل کشیده ی عشق
پیروهنم محو تنم گشته زباران عشق
پا به رهم،بسته کمر، گوش بفرمان عشق
عشق همان جذبه ی حق است
همان نور حقیقت خداوندی است
که صورتی از آن در عالم هویدا میشود...
روی بوم۱۱۰×۱۱۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آتدم که بی یاد تو بنشینم.
خط نوشتن وهمزمان زمزمه ی شعر وآواز کمی سخت است ؛ اما مرهمی است این بداهه ها، دریاد دوست و غم دوری از یاران رفته و...
جسم خاک از عشق بر افلاک شد
کوه در رقص آمد وچالاک شد(مولوی)
تا گل کنم از خاک بجان کوشیدم
در آینه ی نگاه تو بالیدم(خاکسار)
به راه این امید پیچ در پیچ
مرا لطف تو میباید دگر هیچ
لطف ونگاه ودعای مخلصان درگاه الهی خود اسباب شکوفایی
ومرحمت الهی تمام شکوفایی است
آینه ی نگاه ونظر
یارب نظرتو بر نگردد...
قاب وپاسپارتوی کرم رنگ در ابعاد ۵۰×۶۰
غیرتم کشت که محبوب جهانی لیکن
روز و شب عربده باخلق خدا نتوان کرد.
حاضرتویی وما غایببم و جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی(حافظ)... دیدگان ما غبار گرفته ی دهر است ودلهای ما منسوخ زرگشته است و...
دل سپرده ام من به روی تو
در دل من است آرزوی تو
جان جان جان از همه جهان
می کشد دلم پر بسوی تو
ابعاد ۱۲۰×۶۰
روی بوم
ساقی به روی شاه ببین ماه ومی بیار🌷
می وحدت و میی از جام شهود وصاف از کینه وحسد وخودخواهی وغرور ..عجبا از خلایق که بسی زنجیر بر دل وجان بسته دارند ومنتظر رحمت خدایند!!
عید بر عاشقان مبارک باد🌷
گربدی گفت حسودی (شیطان)و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم.. یکی ازپیام های ماه مبارک اینه:
مانگوییم بد ومیل بناحق نکنیم
جامه کس سیه ودلق خود ارزق نکنیم..
خدایا لطف نمودی قدحت پر می باد
که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد