eitaa logo
🦀 خرچنگ قورباغه 🐸 جوک و سرگرمی
579 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.8هزار ویدیو
6 فایل
🌹 به نام خدا 🌹 💎 😃 با لبخند وارد شويد 😃 💎 ادمین کانال : @SeyedaliZekri 🌷 هم بخنديد و هم بخندانيد 🌷 🌸 دوستانتون رو هم دعوت كنيد 🌸 باز نشر با ذکر آدرس کانال بلا مانع است ⛔
مشاهده در ایتا
دانلود
15.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 قدرت چسبندگی در پاهای مارمولک  ╔━━━๑ღ🐸ღ๑━━━╗ @khrchangqurbaqeh ╚━━━๑ღ🦀ღ๑━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قبل و بعد از ۷ اکتبر ✍سید محمد سالم ╔━━━๑ღ🐸ღ๑━━━╗ @khrchangqurbaqeh ╚━━━๑ღ🦀ღ๑━━━╝
روایت داستانی از شهید زین‌الدین از زبان خواهر شهید 🔹برای شناسایی با موتور به منطقه دشمن وارد شدم. مسافت زیادی را رفته بودم و برای رفع خستگی وارد چادر یک افسر عراقی شدم. در آنجا برای خودم چای هم ریختم. بعد از دقایقی افسر عراقی وارد چادر شد و چون فکر می‌کرد سرباز هستم و بدون اجازه وارد چادرش شده‌ام، سیلی به من زد. من هم احترام نظامی گذاشتم و بدون اینکه او متوجه شود من ایرانی هستم، از چادر بیرون آمدم. 🔹در جریان همان عملیات آن افسر عراقی را اسیر کردیم و او من را شناخت و باورش نمی‌شد فرمانده لشکر توانسته باشد به خاکشان نفوذ کند. 🔹در این حین مادرم به آقا مهدی گفت کاش آن سیلی که افسر عراقی به تو زده بود را تلافی می‌کردی! اما آقا مهدی گفته بود که آن افسر بعثی، اسیر ما بود و ما نباید با اسیر رفتار تندی می‌کردیم. 🔸۴۰ سال پیش شهید مهدی زین‌الدین فرمانده لشکر ۱۷ علی‌ابن ابی‌طالب(ع) به همراه تنها برادرش پس از شناسایی منطقه عملیاتی، عازم سردشت می‌شدند که در کمین ضدانقلاب افتادند و مظلومانه به شهادت رسیدند. 🟥 🟧 🟨 ⬛️ 🟩 🟦 🟪 🆔@paygah_ghurani_k_sh_s
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر است دیگر...❤️‍🔥💔 ╔━━━๑ღ🐸ღ๑━━━╗ @khrchangqurbaqeh ╚━━━๑ღ🦀ღ๑━━━╝
🔰یارو شب هنگام با موتور به ماشینی کوبید که از رو‌به‌رو می‌آمد. در بیمارستان پرسیدند چرا اینجوری شد؟ گفت؛ دوتا چراغ دیدم، فهمیدم که دوتا موتور از رو‌به‌رو می‌آیند خواستم از وسطشان رد شوم که این‌طور لت و پار شدم! پرسیدند حالا فهمیدی چه اشتباهی کرده بودی؟ گفت؛ آره. موتورسوارها دست همدیگر را گرفته بودند!😂😂😂 ╔══🦀═══.😂.════╗ @khrchangqurbaqeh ╚═.🤣.═════🐸═══╝
🔆 خسرو جهانی ! شبی در بهار سال ٧١ شام را خوردم و خوابیدم؛ ساعت ٢ و نیم بامداد تلفن زنگ خورد! با خودم گفتم نصفه شبی چه کسی با ما کار دارد تلفن را برداشتم. شخصی گفت: آقای جهانی؟ گفتم: بله گفت: من از سفارت فلان کشور در تهران با شما تماس می گیرم. دولت آمریکا از ما خواسته تا با رضایت شما، ترتیب انتقال شما و خانواده ات را به آمریکا بدهیم. اول فکر کردم یکی از دوستان بی خواب شده و نصفه شبی شوخی اش گرفته ... گفتم دولت آمریکا چه نیازی به من دارد؟ گفت: شما به عنوان کسی که هشت سال تجربه جنگی با سامانه پدافندی هاوک دارید، از طرف شرکت ری تیان دعوتنامه دارید تا با فلان مبلغ حقوق ماهیانه به همراه منزل و اتومبیل، به عنوان مشاور در این شرکت مشغول به کار شوید! آن شب هر طور بود با جواب های سر بالا، وی را دست به سر کردم تا باصطلاح، بی خیال ما شود؛ اما مدتی بعد دوباره در همان ساعات نیمه شب تماس گرفت و همان حرف ها را دوباره تکرار کرد... این بار در جوابش گفتم: من در ایران یک قطعه زمین دارم و اگر از ایران بروم، احتمال اینکه این قطعه زمین از دستم برود هست! گفت: مرد حسابی! من به تو می گم شرکت ری تیان ضمانت داده اگر پایت را داخل آمریکا بذاری، فلان مبلغ را به حساب بانکی خودت واریز کند. با این پول می توانی کل محله تان را بخری! حالا ارزش آن قطعه زمین در برابر این مقدار پول چقدر است؟! گفتم: این قطعه زمین، یک قبر است در بهشت زهرا کنار آرامگاه پدر و مادرم و در مجاورت قطعه همرزمان شهیدم در پدافند زمین به هوای ارتش! اگر دولت آمریکا می تواند چنین قطعه زمینی را در خاک آمریکا برایم کنار بگذارد، فردا صبح نه همین الان می آیم و خودم را به سفارت شما معرفی می کنم! گفت: الحق که دوستانت راست می گویند که کله ات بوی قورمه سبزی میدهد! گفتم: زمانی که ما وارد ارتش شدیم این شعر با گوشت و خونمان آمیخته شد: اگر ایران جز ویران سرا نیست من این ویران سرا را دوست دارم اگر آب و هوایش دلنشین نیست من این آب و هوا را دوست دارم اگر آلوده دامانید اگر پاک من ای مردم ایران شما را دوست دارم این شعر را که خواندم، بدون خداحافظی گوشی را قطع کرد و دیگر تماس نگرفت! خاطره ای که خواندید از سرهنگ دکتر "خسرو جهانی" فرمانده سابق پدافند هوایی خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و رکورددار جهان در انهدام ۶٨ فروند جنگنده پیشرفته و انهدام دو فروند هواپیمای دشمن با یک تیر موشک در دو مرحله (عملی بی‌نظیر در دنیا) است. ╔━━━๑ღ🐸ღ๑━━━╗ @khrchangqurbaqeh ╚━━━๑ღ🦀ღ๑━━━╝
اگر در مورد برخی اصطلاحات سیاسی اطلاعی ندارید این مطلب طنز خیلی می تونه کمک کنه به درک بعضی از مفاهیم.🐄😃 سوسیالیسم: دو گاو دارید. یکی را نگه می دارید. دیگری را به همسایه خود می دهید.🐄🐂 کمونیسم: دو گاو دارید. دولت هردوی آن ها را می گیرد تا شما و همسایه تان را در شیرش شریک کند.🐄🐂 فاشیسم: دو گاو دارید. شیر را به دولت می دهید. دولت آن را به شما می فروشد.🐄🐂 کاپیتالیسم: دو گاو دارید. هر دوی آن ها را می دوشید. شیرها را به زمین می ریزید تا قیمت ها همچنان بالا بماند.🐄🐂 نازیسم: دو گاو دارید. دولت به سوی شما تیراندازی می کند و هر دو گاو را می گیرد.🐄🐂 آنارشیسم: دو گاو دارید. گاوها شما را می کشند و همدیگر را می دوشند.🐄🐂 سادیسم: دو گاو دارید. به هر دوی آن ها تیر اندازی می کنید و خودتان را در میان ظرف شیر ها می اندازید.🐄🐂 آپارتاید: دو گاو دارید. شیر گاو سیاه را به گاو سفید می دهید ولی گاو سفید را نمی دوشید.🐄🐂 دولت مرفه: دو گاو دارید. آن ها را می دوشید و بعد شیرشان را به خودشان می دهید.🐄🐂 بوروکراسی: دو گاو دارید. برای تهیه شناسنامه آن ها 17 فرم را در 3 نسخه پر می کنید ولی وقت ندارید شیر آنها را بدوشید.🐄🐂 سازمان ملل: دو گاو دارید. فرانسه شما را از دوشیدن آن ها و آمریکا و انگلیس گاو ها را از شیر دادن به شما وتو می کنند. نیوزلند رأی ممتنع می دهد.🐄🐂 ایده آلیسم: دو گاو دارید، ازدواج می کنید. همسر شما آن ها را می دوشد.🐄🐂 رئالیسم: دو گاو دارید. ازدواج می کنید. اما هنوز خودتان آن ها را می دوشید.🐄🐂 متحجریسم: دو گاو دارید. زشت است گاو را بدوشید.🐄🐂 فمینیسم: دو گاو دارید. حق ندارید گاو ماده را بدوشید.🐄🐂 پلورالیسم: دو گاو نر و ماده دارید هر کدام را بدوشید فرقی نمی کند.🐄🐂 لیبرالیسم: دو گاو دارید. آن ها را نمی دوشید چون آزادیشان محدود می شود.🐄🐂 دموکراسی مطلق: دو گاو دارید. از همسایه ها رأی می گیرید که آن ها را بدوشید یا نه.🐄🐂😂😂😂 ╔══🦀═══.😂.════╗ @khrchangqurbaqeh ╚═.🤣.═════🐸═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جا دادن الاغ در یخچال 😂😂😂 ╔══🦀═══.😂.════╗ @khrchangqurbaqeh ╚═.🤣.═════🐸═══╝
*غرورم روزی شکست که رفتم داروخونه گفتم شامپو برای موهای کم چرب می‌خوام گفت مگه ماسته که کم چرب باشه بهش میگن خشک* 😐😂 *دستور آشپزی گذاشته نوشته آموزش باز کردن یخ مرغ خب اینم دیگه آموزش داره؟ اینو که همه میدونن دیگه. دوتا شوخی باهاش میکنی یخش باز میشه* 😂 *وقتی میگن سلام مخصوص منو برسون احساس میکنم باید رو سلامشون قارچ و پنیر بریزم* 🤣 ╔══🦀═══.😂.════╗ @khrchangqurbaqeh ╚═.🤣.═════🐸═══╝
🤣🤣🤣🤣🤣 *امنیت فقط این.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔══🦀═══.😂.════╗ @khrchangqurbaqeh ╚═.🤣.═════🐸═══╝
❇️❇️ در جلسه خواستگاری از مادر داماد پرسیدند؛ آقا داماد چه کاره‌اند؟ گفت؛ شغلی ندارد، بیکار است. پرسیدند؛ تحصیلاتشان چیست؟ گفت؛ سواد ندارد! پرسیدند؛ در چه حرفه‌ای تخصص دارد؟ گفت؛ تخصصی ندارد! پرسیدند؛ پس آقا داماد که هیچی ندارد برای چه به خواستگاری آمده‌ است؟! مادر داماد گفت؛ اختیار دارید. سبیلشو نگاه کنید! گوش شیطون کر و چشم بدخواه کور! سبیل نیست که چهل بیله!😂😂😂 ╔══🦀═══.😂.════╗ @khrchangqurbaqeh ╚═.🤣.═════🐸═══╝