#روزاول از چله #کنترلخشم
❌خستگی ❌گرسنگی ❌بی خوابی رو هم کنترل کنید یا در این مواقع با کسی همکلام نشیم. مخصوصا خانمها رعایت کنن وقتی همسرشون در این شرایط هست وقتی از سرکار میاد صحبت رو به یه زمان دیگه موکول کنند.
وقتی صحبت مهمی دارید که نمیتونید بدون عصبانیت بیانش کنید در اون زمان حتما سکوت کنید هرچند براتون ناخوشایند باشه بعد از مدتی که آرامتر شدید بیانش کنید یا در قالب نامه و پیام صحبت کنید تا هم از فشار عصبی کاسته بشه و هم تن صداتون نمیره بالا
#یهنکتهیهتوجه
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
@khrshidkhane_ideas🌞
#روزاول از چله #کنترلخشم
این توضیحاتی که میدم برای اوایل شروع خودسازی هست که کنترلش یکم سخته. روح شما باید اینقدر قوی بشه که اگه طرف مقابل گلوله آتیش باشه سکوت کنید و طرف مقابل رو به آرامش دعوت کنید یا اگه انتقادی دارید بدون اینکه خشمگین بشید بیانش کنید و متوجه میشید که وقتی با آرامش صحبت می کنید طرف مقابل کمتر جبهه میگیره و لج بازی نمیکنه وصحبت شما تاثیرگذار تره.
#یهنکتهیهتوجه
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
@khrshidkhane_ideas🌞
4-contorol_khashm.mp3
1.71M
#روزاول از چله #کنترلخشم 👆
بسیار مهم حتما باید در این چهل روز رعایت بشه👌
#یہنکتہیہتوجہ
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
@khrshidkhane_ideas🌞
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
📿 اولین نماز ظهر ماه مبارکت را مــــتّصل کن به نـــــمازِ امـــــامـ زمــــان«عجل الله» و ســــجاده
این تصویر، دکور مخصوص ماه مبارک رمضان هست.🤩
که از اول تا پایان #ماهرمضان 🌙این گوشه باقی هست .
بچه ها باید ببینن این ماه خاصه ،ماهِ مهمانی خداست 😊
که با تزیین یه میز و دکور کوچیک ،با پهن کردن یه سجاده کوچیک گوشه خونه ،کشیدن و چسبوندن نقاشی هایی به دیوار و....
با یه تغییر کوچیک میشه شروع کرد👌
حتی میتونیم هدیه بدیم به بچه ها و کلا این ماه رو خاص جلوه بدیم✨
#یہنکتہیہتوجہ
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
@khrshidkhane_ideas🌞
💖 برایاینکهبتونیدیکانتخابخوبداشتهباشید بهچهاراصلزیربایدمعتقدباشین:
💙 خودتون، زندگیتون و آیندهتون،
براتون مهم باشد و ازدواج رو مهم بدونید.
💛 انتخابِ صحیح، قاعده و قانون دارد.
💚 در انتخاب همسر عجله نکنید.
💜 خودتون فعالانه در میدان حضور داشته باشید و تصمیم نهایی را خودتون بگیرید.
#ازدواجآسان
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
@khrshidkhane_ideas🌞
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ9 با تصورش هر دو با صدای بلند خندیدیم از هم جدا شده و هر کدام
چشم های تو بهشت من است
💝
💞💝
💝💞💝
#برگ10
عصبی تر از خودش رو به او توپیدم
-اگر زشته اصلا نمیام من همینطوری ام برای دو ساعت مسجد اومدن چادر سرم نمیکنم.
مامان که دید اگر ادامه دهد ممکن است کلا قید آمدن را بزنم سکوت کرده و تنها با قهر رو برگرداند. با اینکه مانتو و شلوار نسبتا مناسبی به تن داشتم و آرایش کم و خیلی ماتی به صورتم نشانده بودم اما مامان باز هم رضایت نداده و توقع داشت برای دو ساعت روضه ی زنانه چادر به سر کنم،
میدانست زیر بار نمیروم اما باز هم مطرحش کرد و باعث
اوقات تلخی من و خودش شد.
همین که از در بیرون آمدیم محدثه و خاله مریم را در کوچه دیدیم. احوالپرسی کرده و کنار هم به سمت مسجد حرکت کردیم.
-چیه باز این شکلی شدی؟ خاله سیما بهت چیزی گفته؟
حرصی و با صدای کنترل شده ای جوابش را دادم:
-همش به لباس پوشیدنم گیر میده. الانم کلید کرده بود چادر سرت کن بیا.
-بی خیال تو هیچی نگو کم کم خودش خسته میشه.
چشم غره ای به سمتش رفته و غریدم.
-نفست از جای گرم بلند میشه دیگه دلم میخواد یک بار خاله مریم بهت گیر بده ببینم میتونی دهنت و ببندی چیزی نگی.
بی توجه به خشم صدایم ریز خندید که نیشگونی از بازویش گرفتم. عصبی خواست کارم را جبران کند اما رسیدنمان به مسجد مانع او شد.
تنها با نگاه برایم خط و نشان کشید و با هم وارد حیاط مسجد شدیم مامان و خاله مریم به محض ورودشان به سمت
خانوم میانسال و زیبایی که به طرز خیلی قشنگی روسری اش را زیر چادر بسته بود رفته و سلام دادند،
ادامه داردـ....
💝💞💝
💞💝
💝
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛