بسم الله النور

#گفتار بسم الله النور حدودا دو یا سه هفته پیش بود که اولین گفتگوی تلویزیونی منتخب اکثریت شرکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم یعنی جناب آقای #پزشکیان برگزار شد. یکی از سؤالات مطرح شده در این برنامه به این مضمون بود: «شما اولین سفر خارجی خودتون رو کشور عراق انتخاب کردید، به چه علت چنین انتخابی داشتید؟» پاسخ جناب #دکتر_پزشکیان این بود: «زیارت مولا علی علیه السلام» گذشت تا این که قرار شد ایشون به کشور عراق سفر کنند. نشست خبری پیش از سفر در حال برگزاری است. میکروفون روشن و تصویر به صورت زنده در حال مخابره شدن از طریق شبکه سراسری خبر است. آقای #دکتر در حال مرور نکات نگاشته شده بر دو صفحه کاغذ است. تمام می شود. کاغذها را بر زمین می گذارد. رو به مشاور رهبر انقلاب، جناب حجت الاسلام قمی می کند و می‌گوید: «ما رو مجبور به دیپلماسی میکنند که #بلد_نیستیم » همه می‌شنوند، می‌خندند و باید گریست... یاد حدیثی می‌افتم که رسول خدا فرمود: مَنْ تَقَدَّمَ عَلی قَومٍ مِنَ الْمُسْلِمینَ وَ هُوَ یَری أَنَّ فیهِمْ مَن هو افضلُ منه فقد خانَ اللَّه‏ و رسولَه و المُسلمین... #سیاسی خوشه|مسعود دهقان

امام رضا قربون کبوترات؛ یه نگاهی هم بکن به زیر پات من اومدم پیشِ تو زانو زدم… خودمم خوب میدونم چقدر بدم! خبر دارم از همه دل می بری… دل های شکسته رو خوب میخری… قرارمی صاحب اختیارمی؛ واسه من همین بسه کنارمی میخوام بگم که تویی پناهِ من کرمت بیشتره از گناه من بذار تا یه دلِ سیر نگاهت کنم؛ اومدم از ته دل صدات کنم

تو کریم کریم ها هستی شاه ما از قدیم ها هستی نه به فکر کبوتران تنها یاد این یاکریم ها هستی تو امام رئوف دنیایی تو امام رحیم ها هستی راه دادی به راه گم کرده تو به فکر رجیم ها هستی ما یتیمان آل طاهاییم تو که یار یتیم ها هستی دست ما را بگیر آقا جان تو کریم کریم ها هستی در جوار شما چه غم داریم دین و دنیا کنار هم داریم ما کنار تو دلخوشیم آقا با تو ای مهربان چه کم داریم لذتی از بهشت بالاتر حس و حالی که در حرم داریم سر این سفره میهمان توییم بابی از برکت و کرم داریم سمت باب الجواد می آییم قدی از احترام خم داریم پدر و مادرم فدای شما ای امامم سرم فدای شما

نگاهم روبه روی تو بلاتکلیف می ماند که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم به دریا می زنم، دریا ضریح توست غرقم کن در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم

احساس می کنم که همین‌جاست جنتم هر وقت در حریم تو گرم زیارتم هرگز به جز تو از تو نمی خواهم ای رئوف این است آرزوی من این است حاجتم آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا من صید مبتلا‌شده ی این ضمانتم یک سال می شود که به مشهد نیامدم یک سال می شود که فقط آهِ حسرتم خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..،منم یک شب سری بزن به من و کنج‌عزلتم در شهر شُهرتم شده دیوانه ی رضا در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم گندم‌به‌دست..،گوشه ای از بارگاه تو با جبرئیل های حرم گرم صحبتم گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم… شکر خدا کبوتر بام کرامتم وقتی که شاه مملکت ماست شاه طوس پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک،رعیتم جاروکش حریم تواَم..،نوکر تواَم گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم خورشید عالمِین،همین گنبد‌ِ طلاست بر بام تو دمیده شود صبح دولتم من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم من سالیان سال کنار تو راحتم کُلِّ عشیره..،نان‌خور موسی بن جعفریم قربان این گداشدنِ با‌اصالتم ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت… از کودکی همیشه تو کردی حمایتم مُهر تو مُهر نیست..،مسیحایِ طوس ماست صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه است زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست… در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم صحن رضاست آینه ی صحن مرتضی… من محو در تجلیِ این بی نهایتم سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر یا رقیه بهم ریخت لُکنتم ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا! من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می کُشد مرا… گفتی:که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند بردیا محمدی

نوکر بی دست و پا آیا به دردت می خورد؟! آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما آی سلطان!دوستت دارم..،مرا باور بکن دوستت دارم..،قسم هم می خورم..،جان شما! روز محشر،خنده اش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشم‌هایش گشته گریان شما بین صحن تو..،خودم را در نجف حس می کنم هو کشیدم “یا علی” را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده یا علی‌موسَی‌الرِّضا! دستم به دامان شما بردیا محمدی

#دل‌نامه مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر می شود گاهی😢 شهید #حاج_قاسم_سلیمانی #سید_حسن_نصرالله

#گفتار بسم الله النور خودکُشی نتیجه نبود خودشناسی و خدا شناسی است هر آنچه برای خودکُشی دلیل هم تراشیده شود، و هرچه هم اینها را حل کنند، اولین آجر و سنگ بنایی که باید حل شود تا به این مرحله نرسند، همین است. این ها که می‌گویم شعار نیست. حرف های سطحی و از سر شکم سیری نیست. اگر شخص خودش را بشناسد، جهان درونش را بشناسد، آگاه میشود که بی هدف آفریده نشده است. بی سرمایه به این دنیا نیامده است. خودش و عمرش و حیات دنیوی و مادی و نباتی‌اش سرمایه اوست. میفهمد که این سرمایه را باید زیاد کند نه اینکه دستی به زیر کاسه عمر بزند و هر آنچه از سرمایه ها که مانده را هم هدر دهد. حالا بگو شیفت کاری بشود ۶ساعت در روز. اصلا یک روز در میان سر کار بیاید. حقوق بشود ماهیانه ۶۰ میلیون. بازهم بی هدفی و پوچی آزار میدهد. این ها یک طرف قضیه است. طرف دیگر هم اگر خودش را شناخته بود، خدا را شناخته بود، آخرت را باور کرده بود، فرعون نمی‌شد، زورگویی نمی‌کرد، هوای زیر دست خودش را داشت، توابع و لوازم تصمیماتش را در نظر می‌گرفت. همه گرفتاریم. همه فرعونیم. تا همین مسیر را می‌رویم، تمام رفاه دنیایی را هم فراهم کنی باز میگوید که چی؟چرا؟ برای چه؟ و باز هم راه را بر دیگران می‌بندد و باز هم تحت فشارهای ظالمانه قرار می‌دهد و باز هم... #سلامتی #کادر_سلامت

#دل‌نامه خدایا ما بندگانِ ضعیف هستیم ما بندگانی هستیم که هیچ نداریم ما هیچیم هرچه هست تویی #مناجات_امام_امت

السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ