#دلتڪونے
هَر وَقت بَعد از اون گُناه...!
خُدا انقدر زِنده نِگَهِت داشت
ڪه وضو بِگیری
وایستی جلوشو نَماز بِخونی...
یَعنی پَذیرفتَتِت
خُدا از طُ نا اُمید نیست🙃🍃
#خدایمهربانم..
#خداتورودوستدارهها :)🌱
🌱 @khybariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 غصه نخور! اینجا همه چی دستگرمیه!
➕یک راهحل برای از بین بردن کینه و کدورت نسبت به اطرافیان
🔴 #استاد_پناهیان
🌻•• ↷#j๑ïท🌱
@khybariha ✌️🏻📿
دشمنـان بشـریت به دنبـال
نابـود ڪردن "خـانواده" و از
بیـن بردن "حیـا" هستنـد.
﴿حضرت آقا🌱﴾
#بصـیرتداشتہباشیم
#خانواده
#حیـا
🌱 @khybariha
کے میدونه؟!
شاید اتفاق خوب تو سکانس بعدیه ..
.
.
.
قطعا روزهای خوب هم میاد♥️🥰
لا تقنطو من الرحمه الله🦋
🌱 @khybariha
حق، شفیع همه را
حضرت معصومه نوشت...
#سالروز ورود حضرت معصومه به شهر قم
#قم
#شفیعه
#کریمه
#علمدارگرافیک
🌱 @khybariha
^^🌱💛^^
•|رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا
مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِه ..
پروردگارا!|•
آنچه طاقت تحمل آن را نداريم،
بر ما مقرر مدار ...
[سوره بقره | آيه ۲۸۶]
🌱 @khybariha
.
#قسمت_هشتاد_و_چهارم 🦋 هم ما از آن قابلمه غذا خورده بودیم ، هم آنها . همه این ها را به علی آقا گف
#قسمت_هشتاد_و_پنجم 🦋
برادر "علیرضا رزم حسینی" هم از دوستان علی آقا بودند، و در سالهای دفاع مقدس جانشین فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله بوده.
درودی می فرستد به همه #شهدا و می گوید سال ۶۰_ ۵۹ با علی آقا آشنا شدم .
بعد از آن، دیگر در سوسنگرد بودم.
روزی برای #نماز مغرب و عشا به مسجد رفتم .
دیدم ساکت و صبور در صف نماز نشسته است . بعد از نماز، نیم ساعت در کناری نشستم تا تعقیبات نمازش را تمام کند .
خلاصه وقتی هم صحبت شدیم ، متوجه شدم که نزدیک بیست روز است که به این منطقه آمده است .
خیلی تعجب کردم .
بیشتر بچه ها ، در چنین مناطقی ، اولین کاری که می کنند ، این است که دنبال دوست و آشنایی می گردند تا غم غربت خود را با دیدن روی همشهری یا آشنایی به خوشحالی مبدل کنند، اما علی آقا انگار در خانه خودش بود .
احساس غریبی نمی کرد تا به دنبال آشنایی بگردد .
احتیاجی هم به این نداشت که کسی بداند او به #جبهه آمده است .
فکر نمی کنم کسی از نزدیکانش هم خبر داشت که او در کدام جبهه ، چکاره است .
دقیقاً همان روزهای اول ، که علی آقا را در سوسنگرد دیدم، پرسیدم : الان کجا هستید و چه کار می کنید؟
خیلی صادقانه گفت : « دژبانی » .
با تعجب گفتم: «دژبانی؟ »
گفت : « بله ، در دژبانی هستم.»
با سوابق مبارزاتی و تقوا و تلاش او مطمئن بودم که لیاقتش بسیار بالاتر از این مقدار بود؛ اما از صحبتهایش دریافتم که اگر در بدترین شرایط هم قرار بگیرد، به شرط اینکه در خدمت جبهه و جنگ باشد،برای او بهترین جاست.👌
همچنین دریافتم که این رفتار او برای تعلیم و تربیت من است تا اندازه خود را نگه دارم.
مدتی که در خدمت ایشان بودیم ، این سردار بزرگ آن چنان تاثیر روحانی ای بر بچه ها گذاشته بود که وقتی موقع نماز می شد، می دیدم به دور او حلقه می زدند و درخواست می کنند که امامت نماز را قبول کنند .
اما از ما اصرار و از ایشان اکراه .
می گفتیم : «علی آقا، چرا نمی گذارید به شما اقتدا کنیم؟!
از نظر ما ، شما واجد شرایط پیش نماز شدن هستید.
چرا اینقدر سر می دوانید و اذیت می کنید؟»
می گفتند: «پیش نماز شرایط می خواهد. من بدبخت حقیر، خودم مشکل دارم ! حالا فرض کنید قرائت نمازم درست باشد ، اما چطوری مسئولیت نماز شما را به عهده بگیرم؟
فردای قیامت چطور بگویم من لایق بودم؟
الان مدتی است دنبال کسانی هستم که به من اقتدا کردند.
🌱 @khybariha
دلتنگ جاده ی سه شنبه های جمکرانیم
آقا نظری کن ب دل غمگینم...
#سه_شنبه_های_مهدوی
🌱 @khybariha
#رفیق_خدایے🍃💕
یڪیازذڪرهایۍڪه مُدآم زیر لب
زمزمہ میڪرد این بود:
[اَللّهُمَّولاتَکِلنیإلینَفسیطَرفَةَعَینٍأبداً]
خدایآحتےبہاندازهۍچشمبرهم
زدنےمرابہ حآلخودم وامگذار !
#شهید_مهدی_زین_الدین🌹
➜♥「 @khybariha