📖 رمان جان شیعه، اهل سنت...
🖋 قسمت پنجاه و چهارم
با آمدن ماه خرداد، خورشید هم سرِ غیرت آمده و بر سر نخلها آتش میریخت، هرچند نخلهای صبور، رعناتر از همیشه قد برافراشته و خم به ابرو نمیآوردند و البته من هم درست مثل نخلها، بیتوجه به تابش تیز آفتاب بعد از ظهر، لب حوض نشسته و با سرانگشتانم تن گرم آب را لمس میکردم. نگاهم به آبیِ آب حوض بود و خیالم در جای دیگری میگشت. از صبح که از برنامههای تلویزیون متوجه شده بودم امشب چه مناسبتی دارد، اندیشهای به ذهنم راه یافته و اشتیاق عملی کردنش در دلم بیتابی میکرد. فردا سالروز ولادت امام علی (علیهالسلام) بود و من برای امشب و مجید، خیالی در سر داشتم. خیالی که شاید میتوانست نه به شیوه مجادله چند شب پیش که به آیین مهر و محبت دل او را نرم کرده و ذهنش را متوجه مذهب اهل تسنن کند که صدای باز شدن در ساختمان مرا از اعماق اندیشههایم بیرون کشید و نگاهم را به پشت سر دوخت.
مادر دمپایی لا انگشتیاش را پوشید و با حالی نه چندان مساعد قدم به حیاط گذاشت. به احترامش بلند شدم و همچنانکه به سمتش میرفتم، گفتم: «فکر کردم خوابیدید!» صورت مهربانش از چین و چروک پُر شد و با صدایی که بیشتر شبیه ناله بود، پاسخ داد: «خواب کجا بود مادرجون؟ از وقتی نهار خوردم دلم بدجوری درد گرفته! چند بارم حالم به خورده!» خوب میدانستم که مادر تا جایی که بتواند و درد امانش دهد، از بیماری شکایت نمیکند، پس حالش آنقدر ناخوش بود که اینچنین لب به شِکوه گشوده و ابراز ناراحتی میکرد.
به سختی لب تخت گوشه حیاط نشست و من هم کنارش نشستم، دستش را گرفتم و با نگرانی سؤال کردم: «میخوای بریم دکتر؟» سری به علامت منفی جنباند و من باز اصرار کردم: «آخه مامان! این دل دردِ شما الان چند ماهه که شروع شده! بیا بریم دکتر بلاخره یه دارویی میده بهتر میشی!» آه بلندی کشید و گفت: «الهه جان! من خودم دردِ خودم رو میدونم! هر وقت عصبی میشم این دل دردم شروع میشه!» و من با گفتن «مگه چی شده؟» سرِ دردِ دلش را باز کردم: «خیلی از دست بابات حرص میخورم! هیچ وقت اخلاق خوبی نداشت! همیشه تند و تلخ بود! حالا هم که داره همه محصول خرما رو از الآن پیش فروش میکنه، اونم به یه تاجر ناشناس که اصلاً معلوم نیس چه اصل و نسبی دارن! هر وقت هم میخوام باهاش حرف بزنم میگه به تو ربطی نداره، من خودم عقلم میرسه! میگم ابراهیم و محمد دلواپسِ نخلستون هستن، میگه غلط کردن، اونا فقط دلواپسِ جیب خودشون هستن!... یه عمر تو این شهر با آبرو زندگی کردیم، حالا سرِ پیری اگه همه سرمایهاش رو از دست بده...»
نمیدانستم در جواب گلایههایش چه بگویم که فقط گوش میکردم تا لااقل دلش قدری سبک شود و او همچنانکه نگاهش در خطوطی نامعلوم دور میزد، ادامه میداد: «تازه اونشب آقا مجید رو هم دعوت به کار میکنه! یکی نیس بهش بگه تو پسرهای خودت رو فراری نده، داماد پیش کش!» سپس نگاهم کرد و با نگرانی پرسید: «اونشب از اینجا که رفتین، آقا مجید بهت چیزی نگفت؟ از حرف بابا ناراحت نشده بود؟» شاید اگر مادر همچون من یک روز با مجید زندگی کرده و اوج لطافت کلام و نجابت زبانش را دیده بود، اینهمه دلواپس دلخوریاش نمیشد که لبخندی زدم و گفتم: «نه مامان! هیچی نگفت! اخلاقش اینطوری نیس که گله کنه!» مادر سری از روی تأسف تکان داد و گفت: «بخدا هر کی دیگه بود ناراحت میشد! دیدی چطوری باهاش حرف میزد؟ هر کی نمیدونست فکر میکرد تو پالایشگاه از این بنده خدا بیگاری میکشن که بابات اینجوری به حالش دلسوزی میکنه! خُب اونم جوونه، غرور داره...» که کسی به در حیاط زد و شکوائیه مادر را نیمه تمام گذاشت. برخاستم و از پشت در صدا بلند کردم: «کیه؟» که صدای همیشه خوشحال محمد، لبخند را بر صورتم نشاند.
#ادامه_دارد...
@khybariha
🌷🌷🌷🌷🌷
✒️📃
🕚قرارشبانه ساعت 23 🕚
💎ﻫﺮ ﺷﺐ #ﺩﻋﺎی_فرج به نیابت از اهل بیت
👥هزاران نفر هر شب ساعت 23 دعای فرج میخوانند.
📡 شما نیز ساعت ⏰ خود را تنظیم کنید تا همه با هم این دعا را بخوانیم و دعا تاثیر بیشتری داشته باشد.
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســلامتی امــام زمـــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
📡مبلغ این فرهنگ باشید و برکاتش را در زندگیتان ببینید...📡
@khybariha
🌷🍃🍃🍃
🔺🔺🔺 #ادمین_نوشت:🔺🔺🔺
بسم رب الشهدا و الصدیقین
سلام همراهان عزیز
شبتون بخیر
با توجه به توفیق بدست آمده برای زیارت عتبات عالیات و شرکت در راهپیمایی عظیم اربعین حسینی برای یکی از ادمین های کانال و همچنین مسافرت و گرفتاری بنده ی حقیر از فردا احتمالا روند ارسال مطالب کمتر شود و کمی بی نظمی بوجود بیاید
لذا خواهشمندیم پوزش و شرمندگی ما را در این بی نظمی پذیرفته تا ان شاالله بعد از اربعین حسینی روند عادی کانال از سر گرفته شود.
___________________________
#پ_ن:نظرات ، پیشنهادات و انتقادهای خود را با ما در ارتباط بگذارید
@zaere_karbala
#ازهمراهی_همیشگی_شما_سپاسگذاریم🌷
#التماس_دعا
#یاعلی
@khybariha
🌷🌷🌷🌷🌷
🌸 #وصیت_شهید 🌸
این جمـلہ را بـہ یـاد داشتہ باشید :
اگر در راه خــدا رنـج را تـحمل
نڪـنید ،
مجبـور خواهیـد شـد در راه شیـطان ،
رنـج را تـحمل ڪـنید ...
#شهیـد_پورمرادے
@khybariha
🌷🌷🌷🌷🌷
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ جدید و بسیار زیبای "سرانجام" با صدای #حامد_زمانی به مناسبت
#اربعین_حسینی
#پیشنهاد_ویژه_دانلود👌
@khybariha
🌷🌷🌷🌷🌷
🔻دو پیشنهاد به اهالی رسانه دربارۀ اربعین:
۱. پیام اربعین را به غریبهها برسانید؛ با ادبیات عاقلانه، نه عاشقانه!
۲. خودیها را رشد دهید؛ با پرداختن به بخشهایی از فرهنگ عاشورا که مورد غفلت است
💎 #اربعین و رسانه- (۴)
⭕️ اگر میخواهید برای اربعین کارِ رسانهای انجام دهید؛ به این دو نکته توجه کنید:
اولاً: پیام حماسۀ اربعین را به غریبهها و کسانی که هیئتی و مذهبی نیستند، برسانید. برای اینکار، ادبیات عاقلانه بهکار بگیرید نه ادبیات عاشقانه! مدام نگویید «این سفر، سفر عشق است»! این سفر، بیشتر از اینکه سفر عشق باشد، سفر عقل است؛ عقلانیت اقتضا میکند دنبال منفعت و بهرۀ بیشتر باشیم.
ثانیاً: در کار رسانهای برای اربعین و حماسۀ عاشورا «خودیها را هم رشد بدهید!» یعنی به آن بخشهای بسیار مهم فرهنگ عاشورا و حماسۀ اربعین بپردازید که برای بسیاری از مؤمنین، مورد غفلت است. مثلاً در روضۀ حضرت زینب(س) اکثراً به بُعد عاطفیِ «خواهر و برادری» توجه میشود، اما واقعاً اندوه حضرت زینب(ع) بیشتر بهخاطر این بود که «حسین(ع) امامِ او بود! و امامِ او را جلوی او به شهادت رساندند»
⭕️ صرفاً به همین چند میلیون نفری که عاشق زیارت اربعین هستند، نگاه نکنیم، بلکه به بقیۀ مؤمنین و مردم خوبی نگاه کنیم که ضرورت پیادهروی اربعین را درک نکردهاند!
👤علیرضا پناهیان
🚩سازمان سراج-۹۷.۷.۲۶
@khybariha
🌷🌷🌷🌷🌷
💠 امام خامنهای: اگر مسئولان اهمیت پدافند غیرعامل را درک نکنند، کشور در معرض تهدیدهای غیرقابل جبران قرار میگیرد
رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز (یکشنبه) در دیدار رئیس و مسئولان سازمان #پدافند_غیرعامل کشور با اشاره به اهمیت روزافزون پدافند غیرعامل در مقابله با تهدیدهای نو شونده دشمنان، تأکید کردند:
🔹 در مقابل شیوههای پیچیده تهاجم دشمنان، پدافند غیرعامل نیز باید کاملاً #هوشیار و #جدی باشد و به صورت #علمی، #دقیق، بهروز و همهجانبه عمل و با هرگونه نفوذ مقابله کند.
🔺 حضرت آیت الله خامنهای توجه مسئولان در همه بخشها به اهمیت پدافند غیرعامل را لازم دانستند و افزودند: اگر مدیران کشور اهمیت این مسئله را درک نکنند و پدافند غیرعامل به طور شایسته توسعه پیدا نکند، کشور در معرض تهدیدهای بعضاً غیرقابل جبران قرار خواهد گرفت، بنابراین مسئولان بخشهای مختلف کشور چه بخشهای نظامی و چه بخشهای غیرنظامی، باید با پدافند غیرعامل همکاری کامل و لازم انجام دهند. ۹۷/۸/۶
@khybariha
🌷🌷🌷🌷🌷