🔷🔶 فراخوان جذب نویسنده 🔶🔷
نشریه کیمیا
اولین گاهنامه تخصصی زنان در دانشگاه حکیم سبزواری
📌فعالیت بانوان در عرصه های مختلف
📌مصاحبه و معرفی بانوان موفق
📌حقوق زنان
📌معرفی کتاب، فیلم، مستند،...
و هرآنچه به حوزه زنان مرتبط است.
بدین وسیله از دانشجویان علاقمند به نویسندگی در راستای گسترده تر نمودن تیم تحریریه و افزایش تعامل در حوزه زنان، دعوت به همکاری در #نشریه_کیمیا مینماییم.
جهت کسب اطلاعات بیشتر
@leilazamani_71
🆔️@kimia_hsu
#استوری
گاهی راحت تر آن است که با وجود اندوهی که در درونتان موج میزند، لبخند بزنید؛ تا اینکه بخواهید به همه عالم علت غمگینی خود را توضیح دهید!
#ژوزه_ساراماگو
🆔@kimia_hsu
((زن نقش بزرگی در اجتماع دارد . زن مظهر تحقق آمال بشر است .))
امام خمینی (ره)🌱
🆔 @kimia_hsu
#استوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸 مبارزه زنان افغانستانی با طالبان
- کاری از کارگروه رسانه نشریه کیمیا
🆔@kimia_hsu
نشریه کیمیا
📸 مبارزه زنان افغانستانی با طالبان - کاری از کارگروه رسانه نشریه کیمیا 🆔@kimia_hsu
هویت طالبان به عنوان یک گروه بنیادگرای تمامیتخواه در حوزه زنان، به دو موضوع مهم گره خورده است. اول؛ تاکید به بدن زن و نادیده گرفتن و انکار هویت اجتماعی و مدنی زنان، دوم؛ ضدیت با هر گونه ارتقای رشد انسانی و پیشرفت و توسعه در حوزه مذکور. البته به ادعای خودشان مدافعان حقوق زنان هستند اما اگر از آنها بپرسید که حق زن چیست، احتمالا خواهند گفت: «غذا، آب، شوهر»!
و آنچه دشواری حل این مسئله را دوچندان میکند، عدم همراهی مردان افغانستانی در احقاق حق زنان است که در ایام اخیر شاهد آن بودیم. البته که درخت دموکراسی به بار نمینشیند مگر با تلاش زنان و دستیابی آنها به جایگاههای سیاسی و حضور فعال در عرصه عمومی و صحن اجتماع. اما نقش حمایتی مردان به عنوان فردی در کسوت همسر، پدر یا حتی هموطن نیز قابل انکار نیست. شاید صحبت از چنین موضوعی برای کشوری مثل ایران ناآشنا باشد. چون در این سرزمین، زنان و دختران بسیاری هستند که در عرصه های مختلف سیاسی، علمی، اجتماعی، ورزشی،... در حال فعالیت و درخشش هستند. اما برای افغانستانِ مظلوم، این موضوع میتواند به یک مطالبه جدی تبدیل شود. در این چندروز که تب و تاب تسلط طالبان بر افغانستان بیشتر شده، شاهد کلیپ ها و مستنداتی بوده ایم که دختران جوان افغان بالاجبار تن به ازدواج میدهند یا از خانواده جدا میشوند یا کنار گذاشتن زنانی که فعال در عرصه های مختلف بودند. از جایگاه بانوان مجری تلویزیون که یک شبه با مردانی سیهموی عوض شدند، گرفته؛ تا تکواندوکار زن افغانستانی که پس از روی کار آمدن طالبان، حضورش در پارالمپیک توکیو ٢٠٢٠ لغو شد.
اما در همین سرزمین نیز زنانی هستند که واژه غیرت را فارغ از جنسیت، معنا میکنند. زنانی که در نبودِ مردان، خشاب به کمر بسته اند و اسلحه به دست، در مبارزه با طالبان کم نیاوردند. قبول داریم که در هر جنگی، بیشترین تاوان را زنان و کودکان میدهند اما این به معنی ضعف و ناتوانی زنان در مقاومت پیش روی دشمن نیست. این جملات برای ما زنان ایرانی چندان ملموس نیست؛ چرا که هیچگاه مردان باغیرت ایرانی اجازه تعرض به دشمن ندادند تا مبادا حتی نگاهش به زن ایرانی بیفتد. چه رسد به اینکه میدان خالی از مرد باشد و زنان به ناچار اسلحه به دوش بکشند. بانوان افغانستانی خوب میدانند که جهاد بر زنان واجب نیست اما در چنین روزهایی که برخی از مردانشان، یا فراری اند یا آویزان هواپيمای دشمنی دیگر میشوند، ثابت کردند خون غیرتشان به جوش خواهد آمد و حتی اگر شهر و مملکتشان سقوط کنند، حواسشان هست که اعتقاد به میهنشان سقوط نکند.
نهایتا، اینکه در آینده، طالبان چه تغییر و تحولی در حقوق اجتماعی موردنظرش ایجاد کند، به مرور زمان مشخص خواهد شد اما تا اینجا پیشینه مطلوبی از طالبان در دست نیست و تنها راه احقاق حق بانوان افغانستان این است که همانطورکه در جهاد مسلحانه، غیرت از خود نشان دادند و ایستادگی کردند، در جهاد سیاسی و اجتماعی نیز پا پس نکشند تا احدی نتواند مانع حضور ایشان در صحنه های مختلف شود.
به قلم لیلا زمانی
دانشجوی حقوق / مدیرمسئول نشریه کیمیا؛ اولین گاهنامه تخصصی زنان در دانشگاه حکیم سبزواری
🆔@kimia_hsu
📚 کتاب عروس یمن
📜 روایت پر فراز و نشیب یک انسان اهل سعودی، اهل عراق، اهل ایران و اهل یمن ؛ به قلم زینب_پاشاپور
📖 زندگینامه داستانی خانم فاطمه_مومنی (پورحاج احمد) بانوی مهاجر مقاومت
این کتاب، حکایت مردمانی است که باعقلهای بیدارشدهشان دوشبهدوش هممسلکان خویش، قدم درراهی پرپیچوخم اما روشن گذاشتهاند. داستان مردمی که پیامبر ندیده، عاشقش شدهاند و با تلنگر بیداری اسلامی پرچم حقطلبی را برافراشتهاند. مردمی از سرزمین خوشبوی یمن که با دستهای خالی و خنجرهای آخته حرفشان را به کرسی نشاندهاند و تا پیروزی نهاییشان یکقدم باقیمانده؛ قدمی که امید دارند آنها را به خیمه سبز امام عصر (عج) برساند.
#معرفی_کتاب
🆔 @kimia_hsu
نشریه کیمیا
🆔 @kimia_hsu
#نکات تربیتی
۱: در حدیثی از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است که: «هر کس فرزندش را ببوسد، خداوند عزوجل برای او ثواب مینویسد و هر کسی که او (فرزندش) را شاد کند، خداوند روز قیامت او را شاد خواهد کرد و هر کس قرآن به او بیاموزد، پدر و مادرش دعوت میشوند و دو لباس بر آنان پوشیده میشود که از نور آنها، چهرههای بهشتیان نورانی میگردد.» در حدیث دیگری از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است که: «واى بر فرزندان آخر زمان از پدرانشان. عرض شد: يا رسول اللّه، از پدران مشرك آنان؟ فرمودند: نه، بلكه از پدران مسلمانشان كه هيچ چيز از فرايض مذهبى را به كودكان خود نمیآموزند؛ و اگر فرزندان برخى از مسائل دينى را فراگيرند، آنان را از اداى اين فريضه باز میدارند. آنان به اين قانعند كه فرزندانشان متاع ناچيزى از دنيا به دست آورند. من از اين قبيل پدران بيزارم.»
۲: مهمترین نکته که باید توجه داشته باشید این هست که تربیت اصلی همهی ما (مربی اصلی ما) بدست خداوند متعال است. والدین به منزله باغبانی هستند که باید علف هرز را از جلوی پای فرزند بردارند و محیط زندگی و تربیتی او را آماده کنند تا آرامآرام رشد کند. پس از خدا (به واسطهی اولیای معصومش) داشتن فرزندان صالح و حفظ شدن آنها از آفات اخلاقی و اعتقادی را درخواست کنیم. در نتیجه دعای خیر بصورت دائم و با جدیت تمام (با رعایت شرایط و آداب دعا) والدین نسبت به فرزندان را هرگز فراموش نکنید. رسول خدا صلیاللهعليهوآله و امامان معصوم عليهمالسلام براى داشتن فرزند خوب، دعا میكردند و از شرّ فرزند ناصالح به خدا پناه میبردند.مهمترین نکته که باید توجه داشته باشید این هست که تربیت اصلی همهی ما (مربی اصلی ما) بدست خداوند متعال است. والدین به منزله باغبانی هستند که باید علف هرز را از جلوی پای فرزند بردارند و محیط زندگی و تربیتی او را آماده کنند تا آرامآرام رشد کند. پس از خدا (به واسطهی اولیای معصومش) داشتن فرزندان صالح و حفظ شدن آنها از آفات اخلاقی و اعتقادی را درخواست کنیم. در نتیجه دعای خیر بصورت دائم و با جدیت تمام (با رعایت شرایط و آداب دعا) والدین نسبت به فرزندان را هرگز فراموش نکنید. رسول خدا صلیاللهعليهوآله و امامان معصوم عليهمالسلام براى داشتن فرزند خوب، دعا میكردند و از شرّ فرزند ناصالح به خدا پناه میبردند.
🆔 @kimia_hsu
#معرفی بانوی شهید
شهید صدیقه رودباری
نام: صديقه
نام خانوادگی:رودباري
نام پدر:رحيم
شماره شناسنامه:4181
محل تولد: تهران
تاریخ تولد:1340/12/14
تاریخ شهادت:59/05/28
محل شهادت: تهران
🆔@kimia_hsu
نشریه کیمیا
#معرفی بانوی شهید شهید صدیقه رودباری نام: صديقه نام خانوادگی:رودباري نام پدر:رحيم شماره شناسنام
زندگینامه:
درچهاردهم اسفند 1340 درتهران به دنیا آمد و درخانواده ای مذهب تربیت و رشد یافت. از سنین نوجوانی با تشویق برادرش در کتابخانه مسجد امام حسن عسگری(ع) نارمک شروع به فعالیت کرد. دوران تحصیل نیز دانش آموزی کوشا و موفقی بود؛ اما روح ناآرامش همواره در پی چیزی و رأی خواستها وآرزوهای یک دختر معمولی بود.همزمان با آغاز انقلاب اسلامی، صدیقه نیز به خیل خروشان انقلابیون پیوست و به انجام فعالیتهایی در دبیرستان پرداخت و تمام سخنان امام را به صورت نوار و اعلامیه تکثیر و پخش می کرد.به خصوص،جمعه خونین17 شهریور نقطه عطفی در زندگی او بود.او آن زمان دوشادوش سایر خواهرانش در ابتدای صف، جلوی گلوله دژخیمان ایستاد و تا شامگاه همان روز به مداوا و جمع آوری زخمیان پرداخت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی،اقدام به تأسیس انجمن در دبیرستان خود نمود و فعالیتهایش منسجم ترشد.سپس به کردستان اعزام شد وآنجا را مرکز فعالیتهای گوناگون قرار داد.از قبیل تشکیل کلاس قرآن،زندانبانی زنان ضدانقلاب و فعالیت در مرکز مخابرات سنندج.
شهید صدیقه رودباری ساده می زیست.در عوض، با استفاده از حقوقش به خانواده های مستحق کمک می کرد.برادرشهید، محمودخادمی، فرمانده سپاه پاسداران بانه می گفت«آن قدر این خواهر فعال بود،که جای خالیش را شاید چندین نفرنتوانند پر کنند.» مردم بانه خصوصاً بزرگان این شهر مراسم تشییع بسیار چشمگیری برای شهید داشتند و مجلس ختم و ترحیم برای یاد بود آن شهید برگزار نمودند.
او هر شب پس از اقامه نماز شب،ساعتها با خدا راز و نیاز می کرد.دست نوشته هایی که از او باقی مانده،حکایت از آن دارد که اوآگاهانه در این راه گام برداشته است.درآخرین تماس تلفنی با خانواده،اظهارکرده بود که هیچگاه تا این اندازه به شهادت نزدیک نبوده است.او با توجه به شرایط بسیارسخت کردستان درآن زمان دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می کرد.
درتاریخ 28/مرداد/1359 پس از تعلیم سلاح به عده ای ازخواهران،متأسفانه با گلوله یکی ازآنها،که سلاحش را به سوی او نشانه گرفته بود، در سن 19سالگی به شهادت رسید و بسیاری را در سوگ رفتنش عزادارساخت.مردم بانه او را خواهرسیاهپوش و زینب زمانه می خواندند.شهید در یکی از نوشته هایش که در تاریخ 5/3/1359 نگاشته شده است می نویسد:
امشب در دلم غوغایی بپاست.غوغایی دل کندن و رفتن،رفتن و از خانه گسستن و از خانه و لذت این جمع بریدن می روم و خاطرات کودکی وخنده ها و گریه ها را در تو می گذارم.چرا که فرا را هم نباشد.می روم به خطه عاشورای ایران می پیوندم.
خرداد سال ۵۹، از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعاليتهای جهادی به شهر بانه كردستان اعزام شد. در بانه هر كاری كه از دستش بر میآمد انجام میداد. در روستاهايی كه پاكسازی میشدند، كلاسهای عقيدتی و قرآن برگزار میكرد. با توجه به شرايط بسيار سخت آن روزهای كردستان، دوشادوش پاسداران بانه فعاليت میكرد در حالی كه هيچگاه اظهار خستگی نكرد.
در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانمها بود. علاوه بر آن مخابرات سنندج نيز محل فعاليت او به شمار میآمد. آنقدر فعال بود كه يكی دوبار منافقان برايش پيغام فرستادند كه اگر دستمان به تو بيفتد، پوستت را از كاه پر میكنيم...
در روزهای حضورش در سپاه بانه، فرمانده اطلاعات سپاه بانه، شهيد «محمود خادمی» كم كم به او علاقهمند شد. محمود كه قبل از آن در جواب به دوستانش كه پرسيده بودند كه "چرا ازدواج نمیكنی؟" گفته بود: "هنوز همسری را كه میخواهم برای خودم انتخاب كنم پيدا نكردهام. من كسی را میخواهم كه پا به پای من در تمام فراز و نشيبها، حتی در جنگ با دشمن همرزم من باشد و مرا در راه خدا ياری دهد." ولی محمود بعد از آشنايی با صديقه رودباری تصميم خود را گرفت و همسر آينده خود را انتخاب كرد.
۲۸ مرداد سال ۵۹، روزی بود كه صديقه و دوستانش خسته از مداوای مجروحان و در حالی كه پابهپای پاسداران دويده بودند، در اتاقی دور هم نشسته و استراحت میكردند. در همين هنگام دختری وارد جمع سه نفرهشان شد. صديقه او را میشناخت.گاهی او را در كتابخانه ديده بود. دخترك منافق به بهانهای اسلحه صديقه را برداشت و مستقيما گلولهای به سينهاش شليك كرد. پاسداران با شنيدن صدای شليك گلوله به سرعت به سمت اتاق دويدند. پيكر نيمهجان صديقه را به بيمارستان رسانند. او بيشتر از سه ساعت زنده نماند و بالاخره به آرزوی خود كه شهادت بود رسيد. همانطور كه در آخرين تماس تلفنیاش با خانواده اظهار داشت كه "هيچگاه به اين اندازه به شهادت نزديك نبوده است."
پس از چند ساعت كه از آن اتفاق دلخراش میگذشت، محمود با چهرهای غمگين و برافروخته به جمع سپاهيان برگشت و با حالت خاصی خبر شهادت او را اعلام كرد و در آن جمع اظهار داشت: بچهها من هم ديگه عمری نخواهم داشت. شايد خواست خدا بود كه عقد ما در دنيای ديگری بسته شود.
🆔@kimia_hsu
نشریه کیمیا
زندگینامه: درچهاردهم اسفند 1340 درتهران به دنیا آمد و درخانواده ای مذهب تربیت و رشد یافت. از سنین نو
حدود ۲ ماه بعد، در ۱۴ مهر سال ۵۹، محمود خادمی فرمانده اطلاعات سپاه بانه در حالی كه داوطلب شده بود كه دوست بيمارشان را به بيمارستان برساند، ماشينش توسط گروهكهای تروريست ضد انقلاب مورد حمله قرار گرفت. او تا آخرين گلوله خود مقاومت كرد. افراد مهاجم، غافل از اينكه او راننده ماشين نيست، بلكه محمود خادمی، فرمانده اطلاعات سپاه بانه است، پس از به شهادت رساندن وی برای خاموش كردن آتش خشم و كينه خود، قسمتی از صورت او را نيز با شليك گلولههای تخم مرغی از بين بردند و به اين ترتيب بود كه محمود خادمی نيز پس از دو ماه جدايی از صديقه به او پيوست تا همانطور كه خود گفته بود "عقدشان در دنيايی ديگر و در آسمانها بسته شود."
🆔 @kimia_hsu