eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ر ای ولــیّ‌الله داور، السـلام ای سلامت از پیمبر، السلام حجّت خلاق اکبـر، السلام زادۀ زهـرای اطهر، السلام السلام ای باقـر آل‌رسـول چارمین فرزند زهرای بتول ای نبی بـر تو فرستاده سلام وی به زین‌العابدین، ماه تمام هفتمین معصومی و پنجم امام مکتبت تا صبح محشر، مستدام تیغ نطقت می‌شکافـد، علم را روح می‌بخشد مرامت، حلم را ای سـلام ذات حـیّ داورت بر تو و نطـق فضیلت‌پرورت علم آرد سجده بر خاک درت حلم گردیده است بر دور سرت نسل نوری هم ز باب و هم ز مام خـود امام و مـادرت بنـت الامام کیستـی ای آیت سـرّ و علن؟ تو هم از نسل حسینی، هم حسن تو امـامت را روانـی در بـدن ای ولایـت را چـراغ انجمـن علم تو، علـم خداونـد جلیل وحی باشد بر لبت بی‌جبرئیل از درخـت علم، بَـر داریم ما وز تو صد دریا گهر داریم ما بس حـدیث معتبـر داریم ما از شما کی دست برداریم ما؟ یابن زهرا! سر برآور باز هم «جابر جُعفی» بپرور باز هم ای به جانت از عدو رنج و عذاب هم به طفلی، هم به پیری، هم شباب قلبت از زهـر ستـم گردیــد آب قبــر بـی‌زوّار تــو، در آفتــاب وسعت صحن تو مُلک عالم است لالۀ قبـر تو اشک «میثم»است ✍️
تقدیم به شهید والامقام باز در گوش عالم و آدم بانگ هل من معین طنین انداخت دست تکفیر با اشارۀ کفر شعله در خیمه‌گاه دین انداخت خیمه‌ها باز هم محاصره بود به حریم حرم جسارت شد شعله‌ها تا دم حرم آمد باز هم صحبت از اسارت شد در مسیر حسین جان دادن با شهیدان کربلا عشق است هر کجاییم کربلا برپاست راه ما اوست، مرز ما عشق است روز و شب دور خیمه‌های حسین هر قدم گرم جان‌سپاری بود اشک او پا به پای تسبیحش هر سحر دانه دانه جاری بود حاج قاسم که در دل میدان غرش رعد و خشم طوفان بود وقت رحمت نسیم بود نسیم دست او بر سر یتیمان بود گوشه گوشه شنیده است این صحن خواهش و گریه و دعایش را این حرم می‌دهد شهادت که بارها دیده اشک‌هایش را بارها پا به صحن این مرقد با دلی شعله‌ور گذاشته بود بارها روی شانه‌های ضریح با دلی تنگ سر گذاشته بود مهربان بود مثل باد بهار سرو این خاک بید مجنون بود پاسدار حریم خون خدا جان‌نثار رقیه خاتون بود تن به مردن نداد و بی‌سر شد کشتۀ راه سیدالشهداست دستش افتاد روی خاک ولی حرم اهل‌بیت پابرجاست ✍️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کاش همیشه یار قائم باشیم در سنگر عاشقی مقاوم باشیم در جبهۀ تبیین و جهاد امروز ای کاش که مثل حاج قاسم باشیم ✍️
اینجا حرم است، در حرم فانی باش عزت‌بخش مرام ایرانی باش مسئول بلندپایه! در حد توان مانند قاسم سلیمانی باش ✍️
حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانش حرم یعنی تلاطم‌های امواج خروشانش حرم گاهی میان قاب چشم حضرت مولاست که هر شب در میان چاه‌ها می‌کرد پنهانش حرم گاهی فراتر می‌رود از مرز اندیشه تصور می‌شود بی‌گنبد و بی‌صحن و ایوانش حرم گاهی رسیده نیمه‌شب در دِیرِ نصرانی و هم‌صحبت شده با راهب تازه مسلمانش حرم گاهی همین‌جا گوشۀ دنجِ همین خانه‌ست همین سجاده، با تسبیح و مُهر و عطر و قرآنش... حرم گاهی همین جمهوری اسلامی ایران... همین که حاج قاسم این چنین می‌شد غزل‌خوانش همین خاکی که هر روزِ خدا خورشید از مشرق برای عرض حاجت می‌رسد در صحنِ سلطانش به سمت آسمان‌ها کوچه‌هایش نور می‌بارند به دنبال دلیلِ گفته‌ام هستی؟شهیدانش جزیره از نبود باکری‌هایش شده مجنون شده پُر خون دو چشم آسمان در سوگ دورانش نگاه آبی‌اش هر جا که باشد، آسمان آبی‌ست چه بغداد و چه سوریه، چه بیروت و چه تهرانش «اِذا جَاءَ» بخوان آری که «نصرُالله» نزدیک است بگو با کفر از فتح بلندی‌های جولانش زمانی قدس آغاز مسیر اربعینی‌هاست هزاران فرسخ آری دورتر از مرز مهرانش * * برای حاج قاسم ابتدا این شعر را خواندم کنار سنگ قبرش، در میان بُهت هجرانش برایش خواندم‌ و او می‌شنید و خوب می‌دانم که با این حرف‌هایم برده‌ام زیره به کرمانش برایش از حرم‌ها گفتم و از سرزمینی که سلیمانی شود هرکس که باشد مرد میدانش ✍️
پیچید در سراسر دنیا پیام ما نزدیک‌تر به قله‌ شد از قبل گام ما مضمون شعرهای بلند و حماسی است هرجا شنیده می‌شود امروز نام ما در انتظار لحظه‌ی پیکار مانده‌اند شمشیرهای آختۀ در نیام ما با هر شهید، باور ما زنده‌تر شده است «ثبت است بر جریده‌ی عالم دوام ما» نزدیک‌تر شده‌ست زمان زوال‌تان نزدیک‌تر شده‌ست زمان قیام ما باید از این به بعد بمانید روز و شب در انتظار سخت‌ترین انتقام ما ✍️
مقدّر است پریدن برای بال و پرت پرنده‌ای و می‌افتد به آسمان گذرت نگفتی از سفر خود چرا به دریاها؟ که رود رود بریزند، آب، پشت سرت بلند مرتبه‌ای آنقَدَر که حتی کوه شبیه نقطه‌ی کوری شده‌ست در نظرت به احترام شکوهت به صف شدند همه رسید تا که به گوش بهشتیان خبرت طلوع کرده از انگشترت عجب نوری ستاره ها همه را جمع کرده دور و برت سلام آخر تو عطر کربلایی داشت که باز شد به جمال حسین چشم ترت ✍️
این مکتب و این مسلک و این راه زنده‌ست این راهِ تا مقصد بسی کوتاه زنده‌ست از پشت ابر، این روزها خورشید پیداست در لابلای شب شکوه ماه زنده‌ست روی زمین هرگز نخواهد ماند خونی تا کشتگان عشق را خونخواه زنده‌ست تا جان ظالم را بسوزاند به وقتش در سینه‌هامان شعله‌های آه زنده‌ست می‌جوشد از گودال، خون تازه هر دم بی سر شهیدی بین قربانگاه زنده‌ست از بین ما با اینکه نصرالله رفته‌ست در جان ما همواره نصر الله زنده‌ست ای نابرادرها بمیرید از حسادت یوسف به رغم گرگ‌ها در چاه زنده‌ست در جنگلی از سروهای سبز ایمان شیطان زمین گیر است و زنده‌ست ✍️
مقدّر است پریدن برای بال و پرت پرنده‌ای و می‌افتد به آسمان گذرت نگفتی از سفر خود چرا به دریاها؟ که رود رود بریزند، آب، پشت سرت بلند مرتبه‌ای آنقَدَر که حتی کوه شبیه نقطه‌ی کوری شده‌ست در نظرت به احترام شکوهت به صف شدند همه رسید تا که به گوش بهشتیان خبرت طلوع کرده از انگشترت عجب نوری ستاره ها همه را جمع کرده دور و برت سلام آخر تو عطر کربلایی داشت که باز شد به جمال حسین چشم ترت ✍️
مقدّر است پریدن برای بال و پرت پرنده‌ای و می‌افتد به آسمان گذرت نگفتی از سفر خود چرا به دریاها؟ که رود رود بریزند، آب، پشت سرت بلند مرتبه‌ای آنقَدَر که حتی کوه شبیه نقطه‌ی کوری شده‌ست در نظرت به احترام شکوهت به صف شدند همه رسید تا که به گوش بهشتیان خبرت طلوع کرده از انگشترت عجب نوری ستاره ها همه را جمع کرده دور و برت سلام آخر تو عطر کربلایی داشت که باز شد به جمال حسین چشم ترت ✍️
این مکتب و این مسلک و این راه زنده‌ست این راهِ تا مقصد بسی کوتاه زنده‌ست از پشت ابر، این روزها خورشید پیداست در لابلای شب شکوه ماه زنده‌ست روی زمین هرگز نخواهد ماند خونی تا کشتگان عشق را خونخواه زنده‌ست تا جان ظالم را بسوزاند به وقتش در سینه‌هامان شعله‌های آه زنده‌ست می‌جوشد از گودال، خون تازه هر دم بی سر شهیدی بین قربانگاه زنده‌ست از بین ما با اینکه نصرالله رفته‌ست در جان ما همواره نصر الله زنده‌ست ای نابرادرها بمیرید از حسادت یوسف به رغم گرگ‌ها در چاه زنده‌ست در جنگلی از سروهای سبز ایمان شیطان زمین گیر است و زنده‌ست ✍️
🔸سروده استاد در وصف سردار دلها شهید ای نور چشم قافله‌سالار انقلاب سرباز سیدالشهدا یار انقلاب فرزند برگزیده‌ی ایثار و عشق و خون جان‌برکف همیشه‌ی بیدار انقلاب عباسِ قطعه‌قطعه‌ی بی‌دست و سر شده یک‌عمر پیش تیر بلاها سپر شده سردار عشق! گوی سعادت مبارکت در کام سرخ، مرگ عبادت مبارکت سرلشگر شهید، سلیمانی عزیز در بزم خون لباس شهادت مبارکت حقا که دشمنان پر از ادعای تو چون مور له شدند همه زیر پای تو آزاده‌ای که بود گرفتار اهل‌بیت مقداد و حجر و میثم تمار اهل‌بیت ایام قتل جعفر طیار تا خدا پرواز کرد جعفر طیار اهل‌بیت از قطره‌قطره خون‌دلش خیزد این پیام ظل بلند رهبرمان باد مستدام هر چند شد نصیب دل ما عزای او در باغ خلد، وصل خدا شد جزای او دستش زتن جدا شد و بال عروج یافت آغوش باز کرد خمینی برای او پیغام او به صحنه‌ی عالم علم شود کی نخل انقلابِ چهل ساله خم شود دلداده‌ی حسین چه زیبا شهید شد آن محو در خدای تعالی شهید شد ازبس‌که بود سوخته‌ی آل فاطمه در موسم شهادت زهرا شهید شد "میثم" قسم به عشق که صبح شهادتش زیباتر است از شب و روز ولادتش