#امام_زمان
#میلاد
آفرینش از گل نرگس گلستان است امشب
آسمان دریا ولی دریای غفران است امشب
سامره سرسبزتر از باغ رضوان است امشب
گام گامش بوسه گاه خور و غلمان است امشب
گوش جانم این شنفته جبرئیل وحی گفته
قوموا ای دلهای خفته لاله نرگس شکفته
قبله کن بیت الحسن را تا ببینی ذوالمنن را
گوش شو تا بشنوی مدّاحی روح الامین را
چشم شو تا بنگری آئینه حق الیقین را
سرو بستان تمام لاله های باغ دین را
طفل دلبند عروس رحمة للعالمین را
پای تا سر داور است این یا مگر پیغمبرست این
حیدر است این، حیدر است این، یا حسین دیگر است این
یا که نرگس در بغل بگرفته چون زهرا حسن را
هستی از نور خدا شد نائره با یاد مهدی
لحظهها دارند صدها خاطره با یاد مهدی
لاله افشانده بتول طاهره با یاد مهدی
کعبه میگردد بدور سامره با یاد مهدی
شاهد مقصود آمد، جودبخش جود آمد
حجت معبود آمد، مهدی موعود آمد
انجمن انجم شده جوئید ماه انجمن را
بوی گل در بوستان میآید از پیغام نرگس
زنده گردیدند خونین لالهها از نام نرگس
حُلّههای نور پوشاندند بر اندام نرگس
نور مهدی میرود بر آسمان از بام نرگس
آسمانها چون ستاره، گرد آن دارالزّیاره
زائر آن ماه پاره، تا مگر با یک اشاره
غرق در موج نگاه خود کند چرخ کهن را
تا گل روی حسن را داد با حُسنش طراوت
لب گشود و کرد چون جدّش علی قرآن تلاوت
محو او شد مست او شد هم ملاحت هم حلاوت
لاله را گفت قضاوت کن قضاوت کن قضاوت
سرو دیدی گل فشاند؟ گل سخن بر لب براند؟
نسترن هستی ستاند؟ یاسمن قرآن بخواند
من به چشم خویش دیدم گرم قرآن یاسمن را
آمد آن شیریان که عالم را ببر گرفته شورش
عیسی از گردون سلام آورده و موسی ز طورش
یافته داود عکس خال او را در زبورش
انبیا آماده ایثار جان روز ظهورش
داغداران بیقرارش بی قراران داغدارش
رهسپاران خاکسارش، خاکساران رهسپارش
میکند دارالسرور خلق این بیت الحزن را
ای هزاران آفرین بر حُسن از حُسن آفرینت
ای زده گلبوسه وجه الله اعظم بر جبینت
ای به گرد شمع رخ پروانه جبرئیل امینت
کعبه عمری چشم در راه صدای دل نشینت
پر گشا و دلبری کن، رخ نما روشنگری کن
سر بر آر و سروری کن، داوری کن داوری کن
داوری کن تا بر آری ریشه نخل فتن را
رخ نما ای یوسف گم گشتة کنعان کعبه
جلوه کن ای آفتاب حُسن از دامان کعبه
بازآ تا بازگردانی به پیکر جان کعبه
سر برآور تا به سرآید غم هجران کعبه
ای خدا پیدا ز ذاتت ای ملک محو صفاتت
ای همه حجّاج ماتت کعبه مشتاق صلاتت
بر سر پانه که تقدیم تو سازم جان و تن را
آفتاب عالم آرایی نمیدانم کجایی
دور از مائی و با مائی نمیدانم کجایی
در دل جمعی و تنهایی نمیدانم کجایی
پیش من با من هم آوایی نمیدانم کجایی
تو امام عالمینی، جان جانی عین عینی
سامره یا کاظمین، زائر قبر حسینی
کعبه را گردم به شوقت یا مزار بوالحسن را
ای خزان دین بهار از فیض چشم اشکبارت
ای بسان لالهها دلهای خونین داغدارت
ای معطّر آفرینش یاد گلهائی بهارت
مصلح عالم بیا ای عالمی چشم انتظارت
وارث ملک نبوّت سرو بستان مروّت
مشعل بزم اخّوت گوهر بحر فتوّت
کی شود عدل تو گیرد هم زمین را هم زمن را
تا بکی از لالههای باغ خون عطر تو بویم؟
تا بکی با اشک هجران گرد غم از رخ بشویم؟
تا بکی در اشک خود گم گردم و روی تو جویم؟
تا بکی نادیده وصف روی زیبای تو گویم؟
ای بخاک جان فدایی، از تو زیبد مقتدایی
تا بکی اشک جدایی؟ بت زند لاف خدایی
کن برون از آستین یکباره دست بت شکن را
چشم شیعه پر بود از اشک گوهر بار تا کی؟
آه زهرا آید از بین در و دیوار تا کی؟
صوت جدت بر سر نی از لب خونبار تا کی؟
شیعه بر مظلومی اسلام گرید زار تا کی؟
سینه ها را آه تا کی؟ پشت پرده ماه تا کی؟
هجر وجه الله تا کی؟ یوسف اندر چاه تا کی؟
پاک کن از دیدگان «میثمت»اشک مَحَن را
"استاد #سازگار"
مجلسی رَحِمَهُ الله از احتجاج مرحوم شیخ طبرسی نقل می فرماید :
هیچ یک از نائبان خاصّ امام عصر علیه السلام جز با فرمان صریحی از جناب آن حضرت و تعیین و نصب و معرّفی نایب قبلی به نیابت قیام نکرد. شیعه نیز گفتار هیچ یک را نپذیرفت مگر بعد از بروز نشانه و معجزه ای به دست هر یک از آنان از طرف امام عصر علیه السلام که براستی گفتار و درستی نیابت شان دلالت می کرد. (41)
← وظایف زمان غیبت کبری
شیعیان و دوستان آن حضرت در زمان غیبت وظایفی دارند از جمله :
1. قرائت دعای ندبه در روز های جمعه، عید فطر، عید قربان، عید غدیر.
2. زیارت آن حضرت در روز جمعه.
3. برای ثبات و محکم ماندن اعتقادات خواندن این دعای شریف :
«یا اللهُ، یا رَحمنُ، یا رَحیمُ، یا مُقَلَّبَ القُلُوبِ، ثَبَّت قَلبی عَلی دینِکَ». (42)
4. از جا بر خاستن به احترام نام «قائم» آن بزرگوار.
5. توسّل به آن حضرت در مشکلات و گرفتاری ها.
6. صدقه برای سلامتی و فرج وجود شریفش.
7. قرائت این دعا که از خداوند می خواهیم آن حضرت را به ما بشناساند :
«اللّهُمَّ عَرَّفنی نَفسَکَ فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرَّفنی نَفسَکَ لَم اَعرِف نَبِیَّکَ، اللّهُمَّ عَرَّفنی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرَّفنی رَسُولَکَ لَم اَعرِف حُجَّتَکَ، اللّهُمَّ عَرَّفنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرَّفنی حُجَّتَکَ ضَلَلتُ عَن دینی». (43)
8. شرکت در مجالس منسوب به آن حضرت، مخصوصاً مجالس عزاداری جدّ بزرگوارش حضرت سیّد الشهداء علیه السلام.
9. هدیه ی أعمال صالحه برای آن حضرت، مانند زیارت قبور مطهّر پدران بزرگوارش، قرائت قرآن و حجّ و عُمره و طواف.
10. توبۀ حقیقی از گناهان.
11. متوجّه کردن مردم به آن حضرت.
📚 منابع :
41. به کتاب مکیال المکارم فی فضائل الدعاء للقائم علیه السلام» و ترجمه ی آن مراجعه شود.
42. کمال الدین : ص 352. و ... .
43. کافی : ج 1، ص 337. و ...
مهدی بیا مهدی بیا
امشب جهان مرده را لطف خدا احیا کند
آیات یُحیِی الارض را از قدرتش معنی کند
یک معجزه دیگر کند یک جلوه والا کند
تفسیر حُسن خویشتن بر بندگان انشا کند
از لاله های سرخ دین سطح چمن زیبا کند
در آن چمن با این نوا طبع مرا گویا کند
ای آخرین امید ما مهدی بیا مهدی بیا
ای یادگار انبیا مهدی بیا مهدی بیا
امشب فضای عالم از مشک ختن پر می شود
از لاله های آرزو باغ و چمن پر می شود
هر محفل از توصیف آن شیرین سخن پر می شود
وز مدحت مولای ما هر انجمن پر می شود
از نعره تکبیر ما دشت و دمن پر می شود
گوش زمین از نغمه یابن الحسن پر می شود
از هر طرف آید نوا مهدی بیا مهدی بیا
ای آخرین امید ما مهدی بیا مهدی بیا
ای آسمان امشب ببین انوار وجه الله را
تا نشکنی مقدار خود بیرون مَیاور ماه را
ایدل تو هم با شوق او از سینه بر کش آه را
آهی که آگاهی دهد افراد نا آگاه را
خرگاه دشمن را ببین زن شعله آن خرگاه را
در راه هجرش سوختم کوتاه کن این راه را
تا چند گویم هر کجا مهدی بیا مهدی بیا
ای آخرین امید ما مهدی بیا مهدی بیا
ما را نسیم مرحمت از کوی مهدی می رسد
نور و ضیا بر مهر و مه از روی مهدی می رسد
از بهر دفع دشمنان اردوی مهدی می رسد
بر یاری رزمندگان نیروی مهدی می رسد
فرمان فتح آخرین از سوی مهدی می رسد
ای عاشقان ای عاشقان گلبوی مهدی می رسد
کآید ندا از جان ما مهدی بیا مهدی بیا
ای آخرین امید ما مهدی بیا مهدی بیا
در نیمه شعبان خدا آخر امام آورده است
آن ذوالکرم باب الکرم ابن الکرام آورده است
منظومه اخلاق را حسن الختام آورده است
در لیله القدری چنین بدر تمام آورده است
روح الامین از نزد حق بر او سلام آورده است
آن مهدی موعود را امر قیام آورده است
بهر قیام ای مقتدا مهدی بیا مهدی بیا
ای آخرین امید ما مهدی بیا مهدی بیا
تا غنچه لعل لبش با نام یکتا بشکفد
تا نرگس شهلای آن فرزند زهرا بشکفد
در بوستان معرفت گلهای زیبا بشکفد
گلهای عشق و آرزو در باغ دلها بشکفد
از شادمانی خاطر زهرا و مولی بشکفد
هم طبع ما گویا شود هم خاطر ما بشکفد
تا این سخن سازد ادا مهدی بیا مهدی بیا
ای آخرین امید ما مهدی بیا مهدی بیا
سید رضا (مؤید)
به مناسبت سالروز شهادت استاد #شهید_مطهری
استاد فاطمي نيا:
آيت الله مطهري یک نویسنده قدری بود، چه طور نویسنده ای؟ بعضی نویسنده ها «مکرر نویس» اند، به قول یک نفر، خطی را چاپی می کنند، چاپی را خطی! چاپ شده ها را می نویسند خطی میشود، دوباره همان را میدهند چاپی میشود!
آيت الله مطهري هر كتابي كه جايش خالي بود، مي نوشت!
من به عنوان یک کتاب شناس، یک طلبه گنه کارمی گویم: این کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران ایشان، جایش در کتابخانه عالم خالی بود. یکی از مجتهدین زمان سلمه الله که اسم نمی برم، فرمودند: عدل الهی مطهری، در مرز اعجاز است. همه معلومات را به خدمت اسلام گرفت.
شما را به خدا ببینید اونهایی که در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران از ایشون انتقاد کردن، درست می گویند یا مطهری؟ خیلی خواندنی است این کتاب، این کتاب را اگر کسی نخواند کلاه سرش میرود، اگر این کتاب را نخوانده اید بخوانید، یعنی اگر آدم این کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران را نخواند خسارت می کند.
درآخر عرضم این را بگوییم، امام رضوان الله علیه با کسی تعارف نداشت، این را بشنوید، اولا امام خودش شخصیتی بود بسیار جامع، اما دوبار من این حرف را از آن بزگوار شنیدم، فرمود: من درباره هیچ کس این حرف را نمیزنم که همه ی کتاب هایش را بخوانید، اما درمورد مطهری می گویم همه ی کتب او را بخوانید.
یک عمر این مرد الهی زحمت کشید، اما دشمن رفت با یک گلوله این کارخانه فکر را تعطیل کرد!
#استادشهید_علامه_مطهری
#مقام_معلم
#محمود_شاهرخی
هرآنکه مشعل راهش فروغ تاییداست
دلش زپرتوانواررشک خورشید است
شود یگانهء آفاق همچو مهر منیر
هرآنکه سینهءاوجلوگاه توحید است
بسان صبح رخ افروزد از ستیغ کمال
کسی که معتکف آستان تجرید است
الا شهید مطهر که نور بینش تو
به راه سالک صادق چراغ امید است
ز دستبرد فنا فارغی که کشته ی عشق
قسم به عصر که در روزگار جاوید است
تراکه اصل کمالی چه حاجت است به مدح
تو را که عین ثنایی چه جای تمجید است
شعاع فکر تو ای مست ساغر تحقیق
برون ز دایره ی تنگ اهل تقلید است
زباغ خاطر تو جز گل یقین نشکفت
که گلشن تو مبرا ز خار تردید است
تو مهر بودی و خصم حقیر تو خفاش
که چشم شب پره راکی توان این دیداست
گسسته از غم تو سلک عقد پروین است
شکسته ز انده توپشت چنگ ناهید است
زحسرت قد چون سروت ای روان بهار
دل صنوبری من به لرزه چون بید است
طراز نوح زمان است نقش خامه ی تو
به بام چرخ روان تاکه گوی خورشید است
به لوح سینه خود"جذبه"نقش یاد تو بست
که یاد روی تو در شام هجر مهشید است
#امام_عصر_علیه_السلام
#حبیب_چایچیان
اى صاحب ولایت و والاتر از همه
اى چشمه حیات و افاضات دائمه
اى ابتداى خلقت و سر حلقه وجود
اى انتهاى سلسله اولیاء همه
از جلوه تو، خلقت عالم شروع شد
از عمر تو، به دور زمان، حُسن خاتمه
شاها به افتخار قدوم شریف تو
شد سامرا به عالم ایجاد عاصمه
یابن الحسن بیا، كه شد از روز غیبتت
دنیا پر اضطراب و بشر در مخاصمه
از سینه هاست، نعره صلح و صفا بلند
وز كینه هاست، فكر همه در مهاجمه
مشكل بود، كه جمله حق بشنود كسى
كز باطل است، گوش بشر پر ز همهمه
قرآن، كه «لا یَمسُّه اِلاّ المُطهَّرُون»
با رأى هر كسى، شده تفسیر و ترجمه
تا دولتِ جهانىِ خود را به پا كنى
دادت خدا شجاعت و نیروى لازمه
حكم تو عدل مطلق و فرمان داور است
حاجت نباشدت به شهود و محاكمه
ز آن سركشان، كه مردم دنیا به وحشتند
قلب سلیم و پاك تو را نیست واهمه
با این قواى جهانگیر ظالمان
تنها تویى امید بشر، یابن فاطمه
اى پرچم شكوه تو بر آسمان بلند
یك ره، نظر فكن به علمدار علقمه
بنگر به خاك و خون، عَلَم سرنگون او
گویى كه با درفش تو دارد مكالمه
امشب "حسان" به یاد تو از غصّه فارغ است
هر دم كند دعاى ظهور تو، زمزمه
#امام_عصر_علیه_السلام
#علی_انسانی
...هر کوچه و هر خانهای از عطر، چو باغیست
در سینهٔ هر اهل دل و دلشده داغیست
آویخته بر سر درِ هر خانه چراغیست
بر هر لبی از موعد و موعود، سراغیست
از شوق، همه رو به سوی میکده دارند
یاری ز سفر، سوی وطن آمده دارند
کی یار سفر کردهٔ ما از سفر آید
بعد از شبِ دیجورِ محبان، سحر آید
از باب صفا، قبلهٔ ما کی به در آید
بیبال و پران را پر و بالی دگر آید
کی پرده گشاید ز رخ آن روی گشاده
کز رخ کند از اسب، دو صد شاه، پیاده
ای عطر بهشت از رخ تو ای گل نرگس
ای روشنی محفل و ای رونق مجلس
ای راز غمت درس مدرّس به مدارس
تو منعم کل هستی و ما فرقهٔ مفلِس
جز تو، به زمان نیست کسی مصلح و صاحب
یا مهدیِ بِن عسکری ای حاضر غائب!
تو در پی خود، قافله در قافله داری
در سلسلهٔ زلف، دو صد سلسله داری
با آنکه خود از منتظرانت گله داری
سوگند به آن اشک که در نافله داری
با یک نگه خود مس ما را تو طلا کن
آن چشم که روی تو ببیند تو عطا کن
ای گمشدهٔ مردم عالم به کجایی؟
کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟
ما ریزهخوریم و تو ولینعمت مایی
هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی
یک پرتو از آن چاردهم لمعه نیامد
بیش از ده و یک قرن شد، آن جمعه نیامد...
بشکسته ببین سنگ گنه بال و پر از ما
کس نیست در این قافله، واماندهتر از ما
ما بیخبریم از تو و تو باخبر از ما
ما منتظِر و خونْ دلت ای منتظَر از ما
ما شبزدهایم و تو همان صبح سپیدی
تنها تو پناهی، تو نویدی، تو امیدی
عشق ابدی و ازلی با تو بیاید
شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید
آرامش بینالمللی با تو بیاید
ای عِدلِ علی! عَدلِ علی با تو بیاید
عمریست که در بوتهٔ عشقت بهگدازیم
هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم
هرچند که ما بهرهور از فیض حضوریم
داریم حضور تو و مشتاق ظهوریم
نزدیک تو بر مایی و ماییم که دوریم
با دیدهٔ آلوده چه بینیم؟ که کوریم
در کوه و بیابان ز چه رو دربدری تو؟
هم منتظِر مایی و هم منتظَری تو...
#استادشهید_علامه_مطهری
#مقام_معلم
#عارفه_دهقانى
لبی گشودو شراب طهور جاری شد
سکوت کردوغمی سوت وکورجاری شد
کسی که فلسفه هم عاشق تکلم اوست
کسی که درنَفسَش،نفخِ صورجاری شد!
مبارزاست ومعلم مفسّراست وشهید
مطهری که در او رودِ نور جاری شد
نه هرکه زنده فقط،درفراقِ اوجان داد
که جان،دوباره ازاهلِ قبورجاری شد!
وقطره قطرهی دریاورودها خشکید
واشک از دلِ سنگِ صبور جاری شد
چه سخت میشودازنو،میان مابرسد
کسی در آینهی تو، میان ما برسد
کسی که پارهای ازجانِ آسمان باشد
چورود،جاری وچون بحر،بیکران باشد
برای راهِ تو، پشت و پناه باید بود
قدم قدم قلمت را سپاه باید بود
هنوزهم کسی آیینهوارچون تونزیست!
چقدرجای صدای بصیرتت خالیست!