دقت کردید گربه‌ها همیشه صرفا درحال رفتنن؟ کجا میرن؟! ⁕───── 🐨 @ko_ala 🍃 ─────⁕

‏رفیق واقعی نمیگه آخی فدا سرت اشکالی نداره حل میشه بیخیال میگه خاک تو سرت این چه گندی بود زدی، کامل تعریف کن ببینیم چه شکری باید بخوریم ⁕───── 🐨 @ko_ala 🍃 ─────⁕

دریچه آه میکشد..👩🏻‍🦽 ⁕───── 🐨 @ko_ala 🍃 ─────⁕

یه پیرزن گوگولی اومد معاینه. تا نشست گفت ببین دختر من ،واسه من عینک ننویس نمیتونم بزنم دلم بالا میاد. عملم ننویس زاک ندارم (بچه)بهم برسه. منم کله شو ماچ کردم نشستم .🥲 گفت قربونت برم دختر من. یکم به سکوت گذشت گفت خب معاینه م نمیخای بکنی؟ گفتم نه دیگه مادر ماچت کردم خوب شی😁🥹 #حَرف‌ْهای‌ِمَردُم ⁕───── 🐨 @ko_ala 🍃 ─────⁕

دوستی می‌گفت چرا مراکز بهزیستی اینقددددر سخت فرزند میدن به خانواده ها. ببینید عزیزان این کار علت داره. اینکه یک خانواده فرزند نداشته باشه واقعا ناراحت کننده ست و دل آدم رو به درد میاره. اما دلیل نمیشه لزوما اون خانواده شرایط پذیرفتن فرزندی که بیولوژیکی برای خودشون نیست رو داشته باشن. از اقوام ما بودم زن و شوهری که بچه دار نشدن. با پارتی و خارج از روال قانونی بهزیستی دوتا پسر رو گرفتن! آقا هم از لحاظ مالی متمول بود و شرایط شغلی و مالی خیلی خوبی داشت. چند سال اول همه چیز خوب بود. (مخصوصا که طوری جلوه دادن که همه هم فکر کردن اون بچه ها برای خودشونن) یه خانواده ی شاد و ثروتمند بودن، با دوتا فرزند. چند سال بعد خانم تو سن ۲۵ سالگی بسیار ناباورانه طی حادثه تصادف فوت کرد. آقا یک سالی بود با بچه ها و تر و خشکشون کرد. سال بعد ازدواج کرد، با خانمی که خودش یک بچه داشت. این خانم جدید خونه، چشم دیدن این دو پسر معصوم رو نداشت! مخصوصا که واقعا هم فرزندان شوهرش نبودن. کتک کاری و فحاشی... بیرون کردن بچه ها از خونه... اجازه درس خوندن به این دو پسر ندادن اما پسر اون زن همیشه بهترینا براش فراهم بود!!! یکی از اون پسر ها از خونه فرار کرد، به بزهکاری کشیده شد، اقوام دیدنش، پسر نوجوانی بود با کلی جای چاقو روی بدنش.. از اون یکی هم خبری نداریم. ظاهرا قبول کرده بود بمونه و با شرایط بسازه چون جایی رو نداشت که بره.. و کلا خیلی ازین خانواده خبری نداریم چون روابطشونو قطع کردن با خیلی از فامیل. پس بهزیستی حق داره که سخت میگیره و مثلا ابتدای کار میگه به شرطی بهتون بچه میدیم که مقدار قابل توجهی اموال به نامش بزنید. که اگر روزی اون بچه رو ول کردن، حداقل مقداری پشتوانه مالی داشته باشن اون بچه ها... اما اونا خارج از روال اون دو طفل معصومو گرفته بودن و اموالی به نام اون دوتا بچه زده نشده بود... امیدوارم هرجا هستن الان حالشون خوب باشه.. چون واقعا کاری از دست کسی، حتی دلسوزان فامیل، براشون برنیومد... #اتفاق‌هایی_که‌واقعا_افتاده‌اند ⁕───── 🐨 @ko_ala 🍃 ─────⁕

بچه ها هشتگ جدید داریم👆🏼

ببینید خیلی از مطالب کانال طنزه خیلیاش حرفهای مختلف مردمه، که با همین هشتگ میزنم براتون باقیش تراوشات ذهنی و شنیده های خودم و کلا مطالب رندومه که هشتگ خاصی نداره‌. اما این هشتگ جدید، روایت های واقعی هست، گاهی شاد، گاهی غم انگیز و گاهی تامل برانگیز.. در هر روایت پندی هست و چیزی برای یاد گرفتن. ما فرصت تجربه ی همه ی زیست های ممکن رو نداریم، پس چه خوب که اتفاقاتی که در جای جای این دنیا افتاده رو مختصرا بخونیم و ازش چیزی یاد بگیریم👌🏻 ⁕───── 🐨 @ko_ala 🍃 ─────⁕

من شرمنده ی این ۳۹ نفرم... و البته یه عده ی دیگه، که بخاطر باگ ایتا پیاماشون خود به خود سین خورده و من ندیدم، احتمالا فک میکنن من خوندم و جواب ندادم🤦🏻‍♀ عزیزانم من در شرایط پیچیده ی کنونی چند هفته ای به کانال استراحت دادم و فعلا تبلیغ نداریم باور کنید پیامای همه تونو جواب میدم 🙏🏻

بعد از قرن ها رژ زدم یه کم دل اهل خونه شاد بشه. بچه به محض اینکه منو دید نه گذاشت نه برداشت گفت زشت شدی! قبلش قشنگتر بودی!😑 ذوق کردم که بدون آرایشمو قشنگتر میدونه🥺 ولی خب دروغ چرا، یه خرده هم خورد تو ذوقم😁 حداقل یه کم تامل میکردی بچه‌جان #حَرف‌ْهای‌ِمَردُم ⁕───── 🐨 @ko_ala 🍃 ─────⁕

من توهم می‌زنم یا شما هم بوی «بیرون» رو متوجه میشین؟ مثلا بچه‌ها که بیرون از خونه بازی میکنن موهاشون بوی بیرون میگیره! ⁕───── 🐨 @ko_ala 🍃 ─────⁕

این مرد ۱۲ سال وقتی خندیدم، زار زدم، جگر گوشه‌هام رو خاک کردم، موفق شدم، زخمی شدم، بیمار شدم، ثانیه‌‌ای از کنارم تکون نخورد . امروز بلافاصله بعد از گریه به حدی منو خندوند که اشک از چشم‌هام قطع نمی‌شد، درحالی که صورتم رو پاک می‌کردم دلم خواست خودش رو می‌تونست از چشم‌های من ببینه.. #حَرف‌ْهای‌ِمَردُم ⁕───── 🐨 @ko_ala 🍃 ─────⁕