چه روزها به شب آوردهام در این امید
که با وجود عزیزت شبی به روز آرم
👤سعدی
@kochebagh_sher
روشن نمیشود به چراغی جهان، ولی
یادآور حقیقت پیدای نور باش...
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
من دوای درد خود را میشناسم!
روزگار
از دل بیمار من
دیگر طبیبی ساخته است
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
یک عمر جدایی به هوای نفسی وصل
گیرم که جوان گشت زلیخا، به چه قیمت؟
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
شاید فقط عاشق بداند
او چرا تنهاست
کامل ترین معنا برای عشق
تنهایی است
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
این ماهی افتاده در تنگ تماشا را
پس کی به آن دریای آبیرنگ میخوانند
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
هر کس که همچو صبح نفس را شمرده زد
پرنور کرد عالمی از گفتگوی خویش
بیدار شو، به چشم تأمل نظاره کن
هر صبحدم در آینهٔ حشر، روی خویش
👤صائب تبریزی
@kochebagh_sher
بعد از تو اشك،هيچ امانم نميدهد
اسم مرا،بدون تو... باران گذاشتند
👤امين شهلا
@kochebagh_sher
عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد
ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست
👤هوشنگ ابتهاج
@kochebagh_sher
صبح است و باز میدمد از خاور آفتاب
گفتند هر کسی نگرد نقش ِ خود در آب
👤مهدی اخوان ثالث
@kochebagh_sher
سیلی همصحبتی از موج خوردن سخت نیست
صخرهام هر قدر بی مهری کنی میایستم
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
مثل سنگی زیر آب از خویش میپرسم مدام
ماه پایین است یا بالا چه فرقی میکند؟
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
ماهی تویی و آب من و تنگ روزگار
من در حصار تنگ و تو
در مشت من اسیر
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
این طرف مشتی صدف ،
آنجا کمی گل ریخته
موج ، ماهی های عاشق را
به ساحل ریخته
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
مقصود اگر از دیدن دنیا فقط این بود
دیدیم ،ولی دیدن دنیا به چه قیمت؟
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
از دلبر نهانی گر بوی جان بیابی
در صد جهان نگنجی گر یک نشان بیابی
👤مولوی
@kochebagh_sher
بوی مدینه میوزد از شهر ما بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم
👤سیدحمیدرضا برقعی
@kochebagh_sher
در چشم دیگران منشین در کنار من
ما را در این مقایسه بی آبرو مکن
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
تو میروی و دل از دست میرود
مرو که با تو هرچه هست میرود
👤هوشنگ ابتهاج
@kochebagh_sher
چای دم کن...
خسته ام از تلخی نسکافه ها
چای با عطر هل و گلهای قوری بهتر است
👤حامد عسکری
@kochebagh_sher
موج با تجربه ی صخره به دریا برگشت
کمترین فایده ی عشق پشیمانی ماست
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
ما اهلیِ عشقیم ، چه بهتر که بمیریم
جایی که در آن شرطِ حیات است توحش
👤فاضل نظری
@kochebagh_sher
دیدن گل از قفس بارست بر مرغ چمن
رخنهی زندان کند دلگیرتر محبوس را !
👤صائب تبريزی
@kochebagh_sher
بد و خوب جهان در چشم ما هرچند یکسان است
چه بازیها که پشت پرده تقدیر پنهان است
اگر بر تن هزاران زخم دارم، این جراحت ها
شمارِ روزهای رفته بر دیوار زندان است
من از آن روز از دلبستگی دیگر نمیترسم
ِکه فهمیدم دل از مهر تو کندن نیز آسان است!
چه غم، گر در وفاداری کسی چون من نمییابی
برای بی وفایی مثل تو عاشق فراوان است
بنازم باغبانی را که فصل چیدن گلها
خود از شرمندگی چون غنچه ها سر در گریبان است
👤علی مقیمی
📚جایگاه شهود
@kochebagh_sher
رنج، میراث گرانمایهی آبادی ماست
گریه، دیریست که سازودهل شادی ماست
مرگ چون بوتهی خشخاش دراین خاک پراست
زندگی گمشدهی خانه اجدادی ماست
به همین آینه بودن دلمان خوش ماندهاست
گرچه صد تکه شدن عاقبت وادی ماست
قفسی تازه برای من و تو ساختهاند
هرکجا دیدی اگر صحبت آزادی ماست
سهم ما چیست ز دنیا بهجز این آتشوخون؟
به نظر مرگ فقط حق خدادادی ماست...
#محمدحسن_جمشیدی
#منتشر_نشده
#پنجشیر_شعرافغانستان
@kochebagh_sher