بادرخت پیر قهر نکنین - @mer30tv.mp3
4.26M
#قصه_شب
با درخت پیر قهر نکنین
🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
https://eitaa.com/kodakane
#قصه_کودکانه
🌸کوچ پرستو ها
صبح زود بود خانم پرستو بال بالی را از خواب بیدارکرد و به او گفت:بلند شو پسرم باید برای سفر آماده بشویم.بال بالی با خوشحالی از جا پرید و گفت:من آماده ام بعد یادش افتاد که از دوستانش خداحافظی نکرده به سرعت از لانه بیرون پرید و گفت:الان بر می گردم بال بالی پرید و پرید تا به لانه ی چیک چیکی رسید بعد دوتایی پیش قارقاری رفتند.
بال بالی به دوستانش گفت:ما داریم از اینجا کوچ می کنیم چیک چیکی و قارقاری از شنیدن این حرف خیلی ناراحت شدند.چیک چیکی گفت:حالا نمیشه کوچ نکنید؟قارقاری گفت:نمی شه همین جا بمونید؟بال بالی گفت:نه اگر اینجا بمونیم از سرما یخ می زنیم باید به جاهای گرم برویم.چیک چیکی و قارقاری غصه خوردند.
بال بالی گفت:ناراحت نباشید وقتی هوا گرم شد دوباره بر میگردیم و گریه اش گرفت.قارقاری و چیک چیکی هم گریه کردند.چیک چیکی گفت:دلمان برایت تنگ می شود.بال بالی گفت:دل من هم برای شما تنگ می شود.بعد از آن ها خداحافظی کرد و تندی به لانه برگشت.آسمان پر از پرستو شده بود.
بال بالی
بال بالی هم در میان پرستو ها بود همه داشتند به جاهای گرم کوچ می کردند.پرستوها روزها و هفته ها پرواز کردند.بال بالی هم در کنار مادرش پرواز کرد.
بال بالی روزهای اول خیلی زود خسته می شد.حتی یک روز از خستگی مریض شد پرستوهای دیگر آن قدر صبرکردند تا حال او دوباره خوب شد اما بعد کم کم عادت کرد.بال بالی توانست پا به پای پرستوهای دیگر پرواز کنداصلا هم خسته نمی شد.
یک روز عقاب بزرگی به آن ها حمله کردپرستوها همگی باهم روی سرعقاب ریختند.بال بالی هم کمکشان کرد.
عقاب از ترس فرار کرد رفت و دیگر برنگشت پرستو ها دوباره پرواز کردند.از روی دشت ها و جنگل های زیادی گذشتند. آن قدر رفتند و رفتند تا به جایی رسیدند که گرم بود.
به جایی که پر از سبزه و گل بود پر از غذا بود پرستوها همه خوشحال بودند از همه بیشتر بال بالی خوشحال بود.وقتی هوا سرد می شود پرستوها سفر خود را شروع می کنند آن ها به جاهای گرم کوچ می کنند.
پرستوها خیلی قوی هستند.آن ها می توانند روزها و هفته ها پرواز کنند پرستو ها خیلی باهوش هستند اگر هوا بارانی شود آن ها فورا می فهمند و راهشان را عوض می کنند.
اگر دربین راه پرستویی مریض بشود پرستوهای دیگر او را تنها نمی گذارند.آن قدر صبر میکنند تا حال او خوب شود بعد دوباره همگی باهم پرواز می کنند.
https://eitaa.com/kodakane
#دروغگویی
محروم بودن از محبت، به خصوص محبت مادر، از علل مهم دروغگویی است.
🔹مادران گرامی باید بدانند که هیچ چیز جای توجه و محبت آنها را نمی گیرد و این کمبود محبت علت بسیاری از رفتارهای سوء کودک است.
🔸جلب توجه و تحسین والدین به خصوص در جمع بزرگسالان که توجهی به کودک نمی شود و یا دریافت پاداش و امتیاز از علل دیگر دروغگویی است.
❌توجه داشته باشید که کودک تا 6 سالگی دروغ نمی گوید، بلکه تخیل می کند. به او برچسب نزنیم.
https://eitaa.com/kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
میتونید توی خونه از این بازیهای ساده انجام بدید که علاوه بر سرگرمی باعث رشد بچهها هم میشه. 😎
https://eitaa.com/kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش نقاشی با الگوی دست
‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿
https://eitaa.com/kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترانه شاد کودکانه باز باران با ترانه 🌨⛈
#ترانه_کودکانه
🐰کلیپ های بیشتر در کانال کلیپ های کودکانه
@kodakane
#قصه_شب
پسربچه ی بداخلاق
پسر بچه اي بود كه اخلاق خوبي نداشت. پدرش جعبه اي ميخ به او داد و گفت هر بار كه عصباني مي شوي بايد يک ميخ به ديوار بكوبی.
روز اول پسر بچه 37 ميخ به ديوار كوبيد. طي چند هفته، همانطور كه ياد مي گرفت چگونه عصبانيتش را كنترل كند، تعداد ميخهاي كوبيده شده به ديوار كمتر مي شد. او فهميد كه كنترل عصبانيتش آسان تر از كوبيدن ميخها بر ديوار است...
بالاخره روزي رسيد كه پسر بچه ديگر عصباني نمي شد. او اين مساله را به پدرش گفت و پدر نيز پيشنهاد داد هر بار كه مي تواند عصبانيتش را كنترل كند، يكي از ميخها را از ديوار درآورد.
روزها گذشت و پسر بچه بالاخره توانست به پدرش بگويد كه تمام ميخها را از ديوار بيرون آورده است. پدر دست پسر بچه را گرفت و به كنار ديوار برد و گفت: «پسرم! تو كار خوبي انجام دادي و توانستي بر خشم پيروز شوي. اما به سوراخهاي ديوار نگاه كن. ديوار ديگر مثل گذشته اش نمي شود. وقتي تو در هنگام عصبانيت حرفهايي مي زني، آن حرفها هم چنين آثاري به جاي مي گذارد. تو مي تواني چاقويي در دل انساني فرو كني و آن را بيرون آوري. اما هزاران بار عذرخواهي هم فايده ندارد؛ زخم سر جايش است. زخم زبان هم به اندازه زخم چاقو دردناك است.»
https://eitaa.com/kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
🎥 ماجراهای آقا و خانم کتابدار
📼 این قسمت : اول شما
https://eitaa.com/kodakane
تصمیم شتر - @mer30tv.mp3
3.78M
#قصه_شب
تصمیم شتر
🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱
https://eitaa.com/kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی جمع و تفریق با دست
کاربردی
این کاردستی رو برا آموزش جمع و تفریق با انگشت رو میتونید درست کنید ✌️☝️
https://eitaa.com/kodakane
28.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
گولوبولا
📹 این قـسـمت : چنگیز خطر
https://eitaa.com/kodakane
آزادی پروانه ها - @mer30tv.mp3
3.4M
#قصه_شب
آزادی پروانه ها
🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
https://eitaa.com/kodakane
#قصه_کودکانه
حوض
ساره به خورشید وسط آسمان نگاه کرد. کفشهایش را بغل گرفت. روی شن های گرم راه رفت. برگشت جای پاهایش را نگاه کرد. مادر ایستاد. اطراف را نگاه کرد و گفت:« بچهها همین جا بازی کنید.»
ساره که جلوتر رفته بود، برگشت.
مادر هم روی تخته سنگی خشک نشست. به دریای زیبا و آرام نگاه می کرد.
ساره کفش هایش را کنار گذاشت. نشست و به سعید گفت: «بیا با شنها بازی کنیم!»
سعید بیلچه پلاستیکی را برداشت. فرغون را پر از شنهای نرم کرد. برای ساره برد.
ساره گفت: اگر چند بیل دیگر بیاوری! قلعه شنی بلند تری درست میکنم. سعید فرغون پر از ماسه نرم را کنار او خالی کرد و گفت:«ساره نگاه کن چه چیزهایی پیدا کردم!» ساره سر بلند کرد فرغون را نگاه کرد. دست زد و گفت: «با این صدف ها و سنگ های رنگی در و پنجره درست کنیم باشه؟»
سعید نشست و با هم سنگها را چیدند. قلعه مثل کاخی با شیشههای رنگی شده بود. با صدفها یک ماهی بالای قلعه درست کردند. ساره گفت:«مادر را صدا کنیم عکس بگیرد وقتی بابا از خرید آمد نشانش بدهیم!»
سعید بلند شد. فرغون را برداشت. گفت: «صبر کن بروم باز هم سنگ بیاورم. قشنگ تر بشود!»
سعید یک فرغون دیگر آورد.
ساره از میان شنها یک صدف پیچ پیچی درشت پیدا کرد. آن را به سعید نشان داد. سعید گفت:«اگر این صدف را روی گوشت بگذاری صدای دریا می شنوی!»
ساره خندید از سعید تشکر کرد. آن را به مادر داد. برگشت کنار قلعه نشست.
یک موج تا آن طرف قلعه پیش رفت و موقع برگشتن به دریا آن را خراب کرد. ساره چشمانش پر از اشک شد. دستان خود را روی زانو و سرش را روی دست گذاشت. سعید کنار او آمد و گفت: بیا با این تکه چوب روی شن های نرم نقاشی بکش!
ساره خوشحال شد. چوب را گرفت. بلند شد. به اطراف نگاه کرد. دوتا ماهی را روی ماسه ها کشید. موج دوباره آن را پاک کرد. ساره به موج ها میگفت من نقاشی میکشم هر کدام را دوست داشتی پاک نکن!
سعید بالا و پایین پرید و فریاد زد: مامان ببینید حوض من تمام شد! مادر سرش را از روی کتاب بلند کرد نگاهی به چاله انداخت.
ناگهان موجی آمد. ماهی کوچکی روی ماسهها افتاد، ماهی بالا و پایین میپرید. دهان خود را باز و بسته میکرد. ساره دوید سمت ماهی و گفت:« مامان بیایید ببینید ماهی تشنه است و میگوید آب...آب ...» مادر پیش بچهها آمد. به ماهی نگاه کرد. موج دیگری نیامد آن را به دریا ببرد. ماهی کمتر بالا و پایین می پرید. مادر به بچهها گفت: «بچه ها ماهی بدون آب میمیرد. حالش خوب نیست!» سعید دستپاچه شده بود. برگشت نگاهی به اطراف کرد. ماهی دیگر خیلی آهسته دهانش را باز و بسته میکرد. بیحال روی خاک افتاده بود. سعید جلو رفت. خم شد. ماهی را با دو دست گرفت، آن را در حوض کوچکی که حالا پر از آب بود انداخت. خاکها از روی بدن ماهی در آب ریخت. ماهی تکان خورد و شروع کرد به شنا کردن. بچه ها بالا و پایین پریدند. موج دیگری آمد. موقع برگشتن به دریا حوض را خراب کرد. ماهی را با خود به دیا برد. بچه ها ناراحت شدند. مادردستی روی سر آنها کشید و گفت: «آفرین! دوست داشتم ببینم چطور به ماهی کمک می کنيد!» بچهها برگشتند به مادر نگاه کردند. مادر به دریا نگاه کرد و گفت:«ماهی به خانهاش برگشت!»
https://eitaa.com/kodakane
میمون کوچولو - @mer30tv.mp3
4.06M
#قصه_شب
میمون کوچولو
🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
https://eitaa.com/kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
مهارت های زندگی
📼 این قسمت : دعا و آرامش
https://eitaa.com/kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینام دیگه، زیادی دارن باهوش میشن، باید به فکر باشیم! :))
https://eitaa.com/kodakane
40.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
گروه فریاد
📼 قسمت چهارم : بی پروا
https://eitaa.com/kodakane
یه اردو مفید - @mer30tv.mp3
3.62M
#قصه_شب
یه اردو مفید
🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
https://eitaa.com/kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل غشه گرفتم، آخرم نتونست فوت کنه :((
https://eitaa.com/kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
فینگیلیا (این قسمت:آب را هدر ندهیم)
https://eitaa.com/kodakane
کپل و کلاغ - @mer30tv.mp3
4.04M
#قصه_شب
کپل و کلاغ
😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱
https://eitaa.com/kodakane