eitaa logo
مشاوره و تربیت کودک و نوجوان
16.9هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
13 فایل
🌹امام کاظم علیه السلام؛ 🏃بازیگوشی پسر در دوران کودکی پسندیده است☝️ برای این که در بزرگسالی بردبار شود.✌️👏 📣تبلیغ 📝نوبت مشاوره http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
تربیت‌جنسی‌کودکان💮 حوالی ده سالگی ✔️یکی از اصول مهم در تربیت جنسی این است که وقتی کودک از شما سوالی کرد قبل از این که به سرعت به او پاسخ دهید ✍ ابتدا میزان اطلاعات کودک را بسنجید ❓سوال کنید چرا همچین سوالی پرسیدی ؟ ❓خودت راجع بهش چی میدونی ؟ ✍حال با توجه به آگاهی کودک به همان میزان به او پاسخ مناسب می دهید ❗️در غیر این صورت ممکن بیش از حد لزوم اطلاعات در اختیار کودک قرار دهید. @kodaknojavan 🌿🌷
40.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ناگفته‌هایی از فرزند شهیدی که بین نماز به حاج قاسم گل اهدا کرد🌷 @kodaknojavan 🌿🌷
به جای دستور دادن، با بچه ها ارتباط قلبی برقرار كنید خودتان را تا سطح آن‌ها پایین بیاورید و به جا و در سن آن‌ها تصور كنید. به آن‌ها گوش كنید و به احساساتشان احترام بگذارید @kodaknojavavan 🌿🌷
👈 بارعایت سه نکته باید کودک را آزادبگذاریم ومانع بازی وحرکت اونشویم 1_ به خود آسیب نرساند 2_ به دیگران آسیب نرساند 3_ به وسایل آسیب نزند @kodaknojavan 🌿🌷
مهم‌ترین مشکلات نوجوانان و راه حل آن  2⃣. ترس و نگرانی از پذیرش مسئولیت و شکست 💢در این دوره فرزند شما میل دارد مسئولیت‌های مختلفی بگیرد و خود را اثبات کند؛ ❗️اما با بی‌اعتمادی شما، دچار ترس از مسئولیت و ترس از شکست می‌شود. ✔️شما باید بپذیرید که فرزندتان پا به دوره جدیدی گذاشته و باید تجربیات جدیدی هم به دست بیاورد. @kodaknojavan 🌷
👌یکی از مهمترین وظایف یک شخص انقلابی و با بصیرت این است که مطالبات رهبر جامعه را بداند و افراد جامعه را در قبال این مطالبات ‌، 1⃣آگاه و 2⃣بسیج کند!!! ✅یکی از مطالبات اکید رهبر معظم طی سال‌های اخیر ، احداث بوده و هست. 🔺انقلابیون عزیز بسم الله... ✔️
داستان سه راهزن و صندوقچه📻 رفیقی که به شهر رفته بود ، با خوردنی و نوشیدنی برگشت. اضطراب در چهره اش هویدا بود ولی چون دو رفیق دیگر هم همین حال را داشتند ، متوجه موضوع نشدند. دو رفیق پریدند و گلوی دوستشان را گرفتند و فشار دادند ، مرد زیر دست آنها تقلا می کرد ولی فایده ای نداشت. دو راهزن بعد از کشتن دوست خود ، به پیکر او نگاهی کردند. یکی گفت : از گرسنگی و تشنگی دیگر طاقت هیچ کاری را ندارم و نشست. سبد غذا را جلوی خود کشید و مشغول خوردن شد . دیگری هم به او پیوست. بعد از خوردن غذا درکوزه نوشیدنی را باز کردند و جام هایشان را از پر کردند و یک جرعه آنرا سر کشیدند. هنوز ساعتی نگذشت که اولی گفت : دلم دارد می سوزد. دومی گفت : حال منم خوب نیست ، نمی دانم چه بلائی سرم آمده است. اولی سیاه شده بود ، به پشت خوابید تا شاید دردش کمتر شود و در حالی که به آسمان نگاه می کرد همه چیز سیاه شد. دومی هم که رمقی نداشت بر شکمش چنگ زد و پلکهایش بسته شد و به این ترتیب مسافران از شر این راهزنان خلاصی یافتند. بله دوستان عزیز ، حرص و طمع ، چشم عقل را کور می کند. پایان @kodaknojavan 🌿🌷
9.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفت‌وگو با خانواده لوکوموتیورانی که در آتش آشوبگران سوخت و به شهادت رسید http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا