فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
🌷زيباترين گل باغ حسين (علیهالسلام)
🎊جوان رعنا و رشيد حسين (علیهالسلام)
🌷يادگار علي (علیهالسلام)
خواهی که ببینی رخ پیغمبر را
بنگر رخ زیبای علی اکبر را
در منطق و خُلق و خوی او می بیني
با دیده ي جان مُحَمّدی دیگر را
🌷ميلاد سرو 🎊بوستان ايستادگی
🎊گلستانی از زيباترين🌷گل هاي فداکـاري
🎊و دريايي از 🌷آبيِ عطوفت
ولادت حضرت علی اکبر «علیهالسلام» و روز جوان مبارکباد🌷
❓ با بچه حرف گوش نکن چیکار کنیم؟
8 . روی حرفتان ثابت بایستید:
❗️اشتباه برخی از والدین این است که
خیلی سریع صحبتی که با کودک داشته اند را تغییر می دهند
و این جدیت والدین را در نظر کودک ضعیف می کند
✍پس حرف خودتان را اجرا کنید به عنوان مثال
👈 اگر به او گفتید که حتما باید قبل از خواب شیر بنوشد
پس بعد از چند دقیقه حرفتان را تغییر ندهید❗️
و نگید که می توانی به جای شیر آب میوه بخوری.
@kodaknojavan 🌿🌷
#فرزندپروری
شده شنیده باشید که فلانی هزار ماشالا "هم پدر و هم برادره" یا فلانی "هم مادر و هم دوسته"...
✖️ اما این سبک از رفتار اصلا توصیه نمیشود!
@kodaknojavan 🌿🌷
#فرزندپروری
در هر رابطه فقط یک نقش را بازی کنید
با پدر و مادر: فرزند
با خواهر و برادر: خواهر و برادر
با دوست: دوست
با همسر: همسر
با فرزند: پدر یا مادر
@kodaknojavan 🌿🌷
#فرزندپروری
در هر رابطه فقط یک نقش را بازی کنید
گاهی برای همسر، نقش پدر و مادر را بازی میکنیم:
خانمی که میگه:
"نمی تونم از خونه بیرون برم
چون همسرم تنهاست!"
آقایی که میگه:
"به خانمم میگم هر جا خواستی بری خودم میبرمت
و نیاز نیست تنها بری!"
خانمی که به دختر نوجوانش میگه:
"من بهترین دوستت هستم
و هر اتفاقی افتاد
فقط و فقط به من بگو!"
@kodaknojavan 🌿🌷
#فرزندپروری
در هر رابطه فقط یک نقش را بازی کنید
اگر در یک رابطه بیش از یک نقش داشته باشیم؛
❌آن رابطه به فنا میره.
زیرا هم طرف مقابل سردرگرم خواهد شد
و هم شما.
در نهایت هر دو طرف بعد از مدتی
بی تفاوت
سرد
و کسل کننده میشن
❗️ما در بازی کردن نقشهای دیگر موفق نخواهیم بود
و این باعث میشود که از نقش اصلی خود غافل شویم.❗️
@kodaknojavan 🌿🌷
#نیازهای_نوجوان
#تاثیر_گذاری
2⃣پلههای تآثیرگذاری را طراحی کنید.
🔹مسیر تأثیرگذاری سرعت نمیشناسد.
🔹یک دانشمند در دوره کودکی خود شاید هیچ نام و آوازهای نداشته و حتی تحقیر هم میشده است، ولی به تدریج با موفقیتهای خود توانسته دیگران را در حوزه تأثیر خود قرار دهد.
🔹یک سخنران موفق، جلسات کماستقبال زیادی داشته و کم کم توانسته با افزایش مهارت خود و نیز برطرف کردن نقاط ضعف به جایی برسد که هزاران نفر را پای سخنرانی خود بنشاند.
✅برای رسیدن به این مهارت میتوانید از قدمهای خیلی کوچک مثل کنفرانس در کلاس، تشکیل گروههای کوچک و مانند آن شروع کرد.
✅انتظار بالایی از خودتان نداشته باشید، ولی میتوانید اهداف بالا و بلندمدتی را در این زمینه برای خود تنظیم و تعریف کنید.
💐ادامه دارد...💐
@kodaknojavan 🌿🌷
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
❓چه کسی را انتخاب کنیم؟
شخصی از امام صادق (علیهالسلام) پرسید:
بین دو حاکم در تردیدم؟
امام فرمود: عادل، صادق، فقیه و باتقواترین را انتخاب کن.
شخص گفت: اگر به تشخیص نرسیدم؟
امام فرمود: ببین افراد متدین به کدام مایلند.
شخص گفت: اگر نفهمیدم؟
امام فرمودند:
بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر می پسندند، او را کنار بگذار
و ببین کدام بیشتر، آنها را خشمگین میکند، او را برگزین
📚 منبع: اصول کافی جلد 1ص 68
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
🌈☀️مترسک شجاع☀️🌈
♧قسمت اول♧
وسط یک مزرعه دور افتاده یک مترسک تو زمین کاشته شده بود. مترسک قصه ما با بقیه مترسکها یک فرقی داشت. اون ترسو بود و از پرنده ها می ترسید.
یک روز صبح وقتی مترسک از خواب بیدار شد دو تا کلاغ را دید که یکی از آنها روی سرش و یکی دیگر هم روی دستش نشسته بودند. مترسک که حسابی ترسیده بود خیلی سعی کرد آنها را از خودش دور کند، اما نتوانست. کلاغ ها مدام با نوکشان تو سر مترسک می زدند. سرش به شدت درد گرفته بود. می دانست که اگر اوضاع به همین شکل پیش بره کلاغ ها و پرنده های دیگر او را نابود می کنند.
روزها به همین شکل گذشت. تا اینکه یک روز خروس مزرعه اومد کنار مترسک نگاهی به چشمهای غمگین و دکمه ای مترسک انداخت و گفت: هی مترسک! برای چی جلوی پرنده ها را نمی گیری؟ مترسک گفت:چطور بگیرم. من می ترسم اونها با نوکشان من را تیکه تیکه کنند.
خروس گفت: نترس، آنها اگر از تو شجاعت ببینند این کار را نمی کنند. تو باید از خودت شجاعت نشان بدهی و گرنه صاحب مزرعه تو را از بین می برد و یک مترسک جدید در مزرعه می گذارد. میدونی تا همین حالا هم که گذشته چقدر به مزرعه آسیب رسیده. بالاخره صبر مزرعه دار هم حدی دارد تا صبرش تمام نشده سعی کن آنها را دور کنی.
مترسک اخمهایش را در هم کشید و گفت: یک نگاه به ریخت و قیافه من بینداز، ببین اصلا می توانم کسی را بترسانم؟ خروس گفت: اون مشکلی ندارد. من می توانم چهره ات را عوض کنم تو هم باید کمک کنی تا به ترس ات غلبه پیدا کنی. خروس این را گفت و رفت. عصر آن روز با خودش یک لباس سیاه وحشتناک و یک کلاه بزرگ سیاه آورده بود. خروس کمک کرد و لباس ها را تن مترسک کرد و گفت: مطمئن باش آنقدر وحشتناک شدی که من هم از تو میترسم. حالا می خواهم ببینم فردا چی به سر پرنده ها می آوری؟ بعد هم خنده ای کرد و رفت.
فردا صبح وقتی خورشید طلوع کرد. پرنده ها با دیدن مترسک میخکوب شدند. چند تاشون خواستند شجاعت کنند و بیایند جلو. اما مترسک با اطمینان به اینکه خیلی ترسناک شده با یک حرکت شدید همه پرنده ها را از خودش دور کرد.
وقتی دید واقعا پرنده ها ترسیدند شجاعت اش بیشتر شد. از آن روز به بعد هر روز که می گذشت به شجاعت مترسک افزوده می شد و دیگر هیچ پرنده ای جرأت نمی کرد به مزرعه آسیب بزند...
ادامه دارد...
@kodaknojavan 🌿🌷