eitaa logo
مشاوره و تربیت کودک و نوجوان
17هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
13 فایل
🌹امام کاظم علیه السلام؛ 🏃بازیگوشی پسر در دوران کودکی پسندیده است☝️ برای این که در بزرگسالی بردبار شود.✌️👏 📣تبلیغ 📝نوبت مشاوره http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ ❓چرا بچه‌ها مسائل دینی رو قبول نمی‌کنند؟! @kodaknojavan🌿🌷
مامان بابام دعواشون شد. مامانم، خواهرمو برداشت از خونه رفت، بعدشم بابامم، داداشمو برداشت رفت. منم نگاه کردم! سعی کنید تعداد بچه هاتون زوج باشه😂😁🤪🤣 @kodaknojavan🌿🌷
🔴چقدر اصرار داریم که بچه های ما همونی که ما قبول داریم، بپذیرند. ❌بحث كردن ممنوع❌ جملاتی مانند : 🔻وقتي بزرگ شدی بهتر می فهمی. 🔻دهانت را ببند. 🔻نظرت را بخواهم از تو می پرسم. @kodaknojavan🌿🌷
👈وقتی از فرزند خود عصبانی هستید به حربه ی سکوت متوسل نشوید. این بی اعتنایی فقط او را وسوسه می‌کند که بار دیگر همان عمل را تکرار کند و شما را برآشفته کند⚠️ @kodaknojavan🌿🌷
💭 این توصیه ها را جدی بگیرید... 👈 هر از چندگاهی برخی از دوستان و یا همکلاسی های کودک تان را به مناسبت هایی به منزل خود دعوت کنید. ✍ این دورهمی ها باعث می شود تا او برقرای ارتباط با دیگران را در این جمع ها تمرین کند و فرصت بکارگیری شان را پیدا کند. @kodaknojavan🌿🌷
🔴چقدر اصرار داریم که بچه های ما همونی که ما قبول داریم، بپذیرند. 👈این تفکر به فرزند شما ياد می دهد : ❌فكرهايش، اهميت ندارد. ❌بايد نقش مرده را بازی كند. ❌وقتی فرد با قدرتی از او چيزی بخواهد، بی گفتگو بپذيرد. @kodaknojavan🌿🌷
والدین عزیز 👇 🙏 به فرزندتان احترام بگذاريد؛ ☝️ به عقايدش توجه كنيد تا به مرور ياد بگيرد بهترين گزينه را به كار گرفته و بهترين تصميم را اتخاذ كند. @kodaknojavan🌿🌷
⚠️هشدار به مامانای گل و گلاب و باباهای عزیز🌱«3» هوشنگ خان شوهر خالم آدم وسواسی بود و مدام منو با قیافه ی کج و کوله نگاه میکرد همیشه فکر میکردم منو مثل یه تیکه آشغال میبینه و اصلا از من خوشش نمیاد😒 اون روز نحس خاله سوری وقت اپیلاسیون داشت و من و پسر کوچولوی ۶ ماهه اش رو گذاشت توی خونه چون زن همسایه که دوستش بود و همیشه مارو پیشش میزاشت و جایی میرفت خونه نبود و شهرستان خونه مادرش بود،!! خاله سوری دو دل بود اما من پریدم وسط و گفتم : خاله من مراقب امیر هستم خیالتون راحته راحت که کاش زبونم لال شده بود و این حرفو نمیزدم😫😫 تا اون روز من چندین بار با هوشنگ خان خونه تنها بودم فقط غرغرهای وسواسیش رو شنیده بودم و یه کم اعصابم بهم ریخته بود ولی واسه خودشیرینی پیش خاله غرغر رو به جون خریدم و با کلی و اصرار خاله قبول کرد و هوشنگ خان گفت خونه میمونه تا خاله برگرده که خدایی نکرده بلایی سره پسر یکی یه دونه اش نیاد، !! خاله هم از خدا خواسته رفت و زود دروبست ، ادامه داره... @kodaknojavan🌿🌷