سلام روزتون بخیر جمله زیر رو چند بار بخونید منم امروز تو کتاب خوندم خیلی برام قشنگ بود کیفیت توجه شما اهمیت دارد، نه آنچه انجام می دهید.

گاهی با بچه وقت می گذاریم بازی می کنیم کتاب می خونیم ولی بچه هنوز ناآرومه چون ما ناآرومیم چون تو فکر کارهامون هستیم و حضور نداریم هستیم ولی فکر و ذهنمون جای دیگه است

وقتی بچه رو به باباش می سپاری 😄

کلمات پنجره اند یا دیوار

🎊 میلاد حضرت زینب (س) مبارک 🎊 جشنواره عمه زینب (س) 😍 ✅ در فروشگاه مهد قرآن🤩 🎁 به مناسبت این روز فرخنده به ازای هر ۱۴۵ هزار تومان خرید،‌ هدیه‌ی ویژه‌ای تقدیم شما می‌شه که می‌تونید خودتون از بین این سه گزینه انتخابش کنید: 1️⃣اشتراک دو هفته‌ای کانال قصه شب (به ارزش ۲۵ هزار تومان) 2️⃣اشتراک دو هفته‌ای کانال نقاشی آسان (به ارزش ۲۵ هزار تومان) 3️⃣اشتراک دو هفته‌ای کانال کاربرگ شعر (به ارزش ۲۵ هزار تومان) 🎉🎉🎉🎉 🌸تاریخ جشنواره : روزهای ۷ ، ۸ و ۹ آذر 💠 فروشگاه مجازی مهد قرآن خانم نوری https://eitaa.com/joinchat/534184124Cda40bdf436

لینک فهرست کامل محصولاتی که در جشنواره میلاد عمه زینب س می‌تونید از فروشگاه مجازی مهد قرآن خانم نوری تهیه کنید👇 https://eitaa.com/forushgahemahdeqoran/521 به دوستانتون اطلاع بدین تا اون‌ها هم شرکت کنن و عده بیشتری هدیه بگیرن🎁😃 برای شرکت در جشنواره به این آیدی پیام بدین 🆔️ @z_farhadiiiii

تمام کاربرگ‌های مورد نیازت رو یکجا سفارش بده و هدیه بگیر

چند روز پیش بچه ها نبودم یکی از نزدیکان بستری بود و من توفیق خدمت داشتم دیروز که اومدم خونه پسرم کاملا مضطرب و بی حال بود با اینکه اطرافیان همه جوره از بچه ها حمایت کرده بودن از ناراحتی تب کرد همش می پرسید کی می ری گفت می شه امشب پیشم باشی خلاصه یکی رو جایگزین کردم و موندم

صبح و شب تماس تصویری باهاشون می گرفتم گفت چرا می ری گفتم چون یه دارو هایی هست که من بلد نیستم بدم باید با یه سوزن های مخصوص بدم اگه من بدم سوراخ سوراخش می کنم، نون و کبابش می کنم خندید براش از سرم عکس گرفتم

بهش گفتم اینجا یخچالش خیلی عجیب غریبه در یخچال شیشه اییه گفت مثل مغازه ها گفتم نه برات عکس می گیرم

تو تماس تصویری ساختمان رو نشون دادم گفتم ما طبقه ی دهم هستیم با هم طبقات رو شماردیم محوطه رو نشون دادم درخت ها و گربه و... حرفی از دلتنگی و مجبورم و... نزدم از شکل پنجره گفتم و نحوه باز شدنش

سلام صبحتون بخیر صبحها موقع تحویل شیفت پرستارها ما باید بریم بیرون منم می یام تو محوطه ی بیمارستان قدم می زنم گاهی تماس تصویری با بچه ها می گیرم درحال قدم زدن بودم دیدم صدای دعا می یاد دنبال صدا رفتم دیدم از نمازخونه است به نیت شفای همه مریضها گوش بدین ☘

تعریف این کتاب رو زیاد شنیدم » من می خواهم که تو اطاعت کنی در غیر این صورت کنترلم را از دست خواهم داد و وقتی کنترل خود ا از دست بدهم خواه ناخواه نیاز دارم از گفته ی من پیروی کنی تا من آرام بگیرم. تمام واکنش های هیجانی من به تو بستگی دارد»

سلام روز بخیر و سلامتی از دیروز خونه هستم و قراره عصر دوباره برم بچه ها بردیم بیرون بازی یکیشون رو بردم حموم ناخن هاشون رو گرفتم چند سری لباس شستم سرویس بهداشتی رو شستم دارم فکر می کنم این کارها چقدر برام خسته کننده بود و الان با لذت انجام می دم جالبه که بچه ها هم ازم قدردانی می کنن دیشب علی می گه مامان من خیلی کم تو بغلت خوابیدم بهش گفتم مامان چند سالته گفتم چند شب پیشت نبودم شمرد گفتم کدوم بیشتر بود گفت خیلی پیشم تا حالا خوابیدی تجربیات مادرانه من برای پرورش کودک طیب 👇 https://eitaa.com/joinchat/299565228C76fb9c6125

چند روزه مهد نرفته و کاملا بی حوصلگی و غرررر داره خدا رو شکر می کنم برای این شرایط می دونم براش کلی رشد داره قرار نیست همیشه بچه ها تو شرایط ایذوله بزرگ شن تجربیات مادرانه من برای پرورش کودک طیب 👇 https://eitaa.com/joinchat/299565228C76fb9c6125