خوشحالم.

وسط خوشحالی مردم غزه، چند کیلومتر اون ور تر، اسرائیلیا‌ بین خودشون جنگ و دعواس‌بخاطر توافق و آتش‌بس و همین بنظرم کافیه، همین به تنهایی خوشحال کننده‌س. و اینجاست که متوجه میشیم "اسرائیل از درون فرو می‌پاشد" یعنی چی.

امروز نیمه‌ی رجبه، خیلیییی فضیلت داره. یکی از کارای کوچیکی که میشه انجام داد خوندن‌ زیارت‌امام‌حسین ع در نیمه ماه رجبه. تا قبل از غروب حتما بخونین، خیلی هم‌کوتاهه درحد ۵ دقیقه وقت میگیره ازینجا بخونین

سلامتی، امتحانای‌ ماهم تموم شد.

بله.

غمگین‌ترین قسمت دوستی مجازی:

تاحالا شده برای اولین بار توی یه درسی «با وجود بچه‌های مخ کلاستون» بالاترین نمره توی یکی از درس‌های نسبتا سخت ینی اقتصاد بشین و معلم اون درس که همه مثل سگ ازش میترسن ازتون تعریف کنه و شما دقیقا همون روز غایب بشین؟ معلومه که نه، چون شما من نیستین🌚

-

امروز خیلی خوب بود و دوسش داشتم. خداجون شکرت.

امروز سر کلاس تحلیل فرهنگی دبیر گفت: قبلا بیشتر جواب میدادی! منظورش بحثای‌ مختلف مخصوصا بحثای‌ سیاسی و اینجور چیزا بود. دلم میخواست اونجا وسط کلاس جلوی همه علی‌الخصوص کسایی که باعث و بانیش بودن بگم: "فاطمه‌ی قبلی خیلی وقته تموم شده، فاطمه‌ی جدید دیگه شور و شوق سابقو‌ نداره. اما داره تمام تلاششو‌ میکنه تا برش گردونه، تا احیا کنه فاطمه‌ی مرده رو. یکم دیگه، فقط یکم دیگه صبر کنین!" #این‌روزا

اگه این دوتا بچه -سوجان و سهراب- بهم برسن، من دیگه هیچی ازین‌ دنیا نمیخوام.

مکالمه آدما توی صف نونوایی خیلی جالبه. مثلا خانومه داشت آقاهه رو نصیحت می‌کرد که وای چرا ۷تا نون سنگگ میگیرین؟ توی فریزر بمونه یه جوری میشه. آقاهه گفت نه تغییری نمیکنه که، خانومه گفت چرا بابا میکنه. شما آقایون متوجه اینجور‌چیزا نمیشین :) مرده ساکت شد دیگه بنده خدا :)