eitaa logo
نجوا
23 دنبال‌کننده
55 عکس
1 ویدیو
0 فایل
لحظه لحظه های زندگیم با یاد توست که زیبا می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
ببار ای باران که دل کویری ام تشنه قطره ای از باران عشق است ببار ای باران پاک بر قلب غبارآلودم که ترا می طلبد می خواهم بدون چتری در زیر باران قدم زنم و هم نوا با موسیقی قطرات باران سرود از نو شدن سر دهم و انگاه با نگاهی خیس از قطرات زیبای بارانی به زندگی لبخند زنم همانگونه که زمین با بارش آن به وجد می اید و روح زندگی را در کالبد تمام خسته دلان رهگذر می دمد فاطمه پیمان @kolbee
گردش پروانه خیالم را بنگر که آرام و آهسته در کوچه باغ عشق پرسه می زند از همه نشان آن را می پرسد هر کجا می رود ، می بیند عشق بساط خود را گسترانیده است همه جا آوای اوست چه زیباست تبلور آن در صفا و سادگی آسمان پاکی و زلالی باران و خاکی زمین سبزی باغ و بوستان بیکرانی دشت و دمن و انگاه که آن را یافت شوری شیرین در وجودش می افتد ازخود بیخود می شود و مقدس می شمارد لحظه ناب شیدایی را فاطمه پیمان @kolbee
شبانگاه که باران می بارد در سکوت شبانه گوش جان می سپارم به آوای باران چه موسیقی دل نشینی است ریزش قطرات باران بر زمین چه می سراید در این دل شب و با که می گوید باران زیباترین شعر زندگی را برای زمین می سراید و چه زیباست لبخند زمین آنگاه که قطرات پراز مهرش را در دل خود جای می دهد ومن در این شب بارانی تجربه می کنم ناب ترین لحظه زندگی ام را لحظه ای توام با پاکی و سادگی فاطمه پیمان @kolbee
دلم بارانیست میدانی چرا ؟ غم دوری تو باران زده کرده دلم را اه که چقدر ازت دور گشته ام تقصیر خودم است که تا این حد بینمان فاصله افتاده من برای نزدیک تر شدنم به تو هیچ تلاشی نکرده ام تو از رگ گردن به من نزدیکتری این منم که دور شدم زتو و با دور شدن از تو زندگی ام به کویری ماند که دران سرابی بیش نیست چگونه ترا یابم که خود را گم کرده ام باید خود را پیدا کنم و با خویشتن شناسی قدم در راه معرفت تو گذارم اما تنهایی کاری از پیش نمی برم مرا هدایت تو می باید تا از این کویر گمراهی رها یابم می دانم که دلیل راهم می شوی و مرا آنی به خود وا نمی نهی تا رهسپار دیار نور و روشنایی گردم که من با تمام وجودم تنها به تو اعتماد و توکل دارم و توکل به تو مایه ارامش دل بی سامانم است ای روشنترین تفسیر زندگیم! مرا دریاب که تنهاتکیه گاه روزهای سخت زندگیم تو هستی فاطمه پیمان @kolbee
چه زیبا می شوم و چه زلال و خوشبو انگاه که ترا به میهمانی خانه دلم می برم زیباتر از فرشته زلالتر از باران خوش بوتر از تموم گل های زمین که لحظه حضور تو در قلبم رویایی است و من این رویا را دوست می دارم رویای شیرین زندگی من ! بمان با من و مرا اندکی دوست بدار هرچند که من همچون تو رسم عاشقی را نمی دانم نمی دانم چگونه زیستن را چگونه بودن را مرا عشق و محبت تو می باید تا رها شوم از زمین و تا فراسوی اسمانها پر گشایم انگاه در اسمان عشق تو ستاره بچینم و در دلم بکارم تا پر از نور امید شوم امید به فردایی روشن امید به اینده ای درخشان فاطمه پيمان @kolbee
یگانه محبوب من ! دست های پر از تمنایم را به سوی تو می گشایم و تمام رازهای سر به مهرم را با تو می گویم تویی که هر انچه دارم از ان توست ، من بی تو هیچ هیچم که تمام هستی من از وجود تو سرچشمه گرفته در دل با تو نجوا می کنم و سر بر سر سجاده نیاز می گذارم در خلوت تنهای هایم با تو ، دل در گرو مهرت می نهم  و نوای عشق ترا می سرایم عشقی که پاک ترین است بهترین است و زیبا ترین است فاطمه پیمان @kolbee
خدایا با قلبی مالامال از عشق و امید رو به تو اورده ام  تا ره عشق ز تو باز پرسم راهی که مرا به سر منزل مقصود برساند و باز رهاندم از هرانچه که مرا از تو دور ساخته ، و ارامش واقعی را قرین وجودم گرداند خسته از اسارت تن خاکی خویشم و پروازی جز در اسمان عشق تو نمی دانم تا قرار گیرم میدانم و می دانی که قرار دل بی قرارم در دست توست دلتنگ لحظات خوش با تو بودنم؛ لحظاتی که در ان سرشار از عشق و محبت به توأم، عشق تو در تار و پود وجودم ریشه افکنده و مرا بیقرار خویش کرده  من با این عشق حالی دیگر دارم خدایا ! نم نم عشقت را با باران عشق دیگران عوض نخواهم کرد. فاطمه پیمان @kolbee
سر خوشم از صدای نقاره ها نمی دانم چه رمزی است دراین نوا که با هر بار شنیدن ان قلبم از جا کنده می شود دیده ام پر از اشک و دلم هوایی حرم یار ای اشک ببار تا خالی شوم از بغض بغضی که دیرگاهیست مهمان گلویم است و خیال رفتن ندارد فاطمه پیمان @kolbee
مهربان خدایم ! دستان پر از نیازم را بنگر که چه سان در استانه درگهت به التماس افتاده اند و از تو مدد می جویند تا سرشار از فیض رحمت بی کرانت شوند بر این گدای مسکینت رحمی نما که ماوایی جز کوی مهربانی تو نمی داند کرمی نما که بدون لطف و مرحمت تو به تنگنایی سخت مبتلا می گردد که جز تو کس یارای رهایی او را ندارد خدای خوبم ! زتو جز تو نخواهم که خواستنت تمام زندگی من است باعشق پیمان @kolbee
بگو با من چگونه فریادت زنم تا ندای خفته درونم را لبیک گویی که خوب می دانم نجوای دلم را فقط تو شنوایی عقده دلم را گشاینده تویی نامت که می برم همه تن به وجد آیم و رها از اسارت تن وعده می دهم مهر پاکت را به دل شیدایی ام فاطمه پیمان @kolbee
دلتنگ صدای تویی هستم که خوب می فهمی حالم را قصه می بافی برایم زمزمه می کنی نغمه خوش مهربانی را مهربان مادرم فاطمه پیمان @kolbee
خدای خوبم دستانم سرد است و تمام تن و بدنم می لرزد از سرمای روزگار مرا بنگر که در این دل شب چگونه با شوریدگی از سرمای زمانه به تو پناه اوردم تا دلم را در پناه عشق خود گرم کنی و نجاتش بخشی از این سرمای بیرحم که دیگر رمقی ندارد فاطمه پیمان @kolbee
جز ارامش خانه ام هیچ نخواهم دلم می لرزد از اشوبی که برپاست زندگی ام بسته به مویی خدایا نگهدارش فقط تویی فاطمه پیمان @kolbee
جانا دل به تو بسته ام بندگی تو سرمایه ام سرخوش از دلدداگی تو به امید وصالت زنده ام فاطمه پیمان @kolbee
روشن نما چراغ شکسته آرزوی مرا فاطمه پیمان @kolbee
بی تاب لحظه دیدار تو دست به اسمانت گشودم تاکی به دوش کشم بار غم جدایی شکسته از غم فراق توام دلکنده از هرچیزی غیر توام تنگ شده نفس در این زندان نفسگیر روا کن آرزوی دل خسته ام را پرواز در هوای تو فاطمه پیمان @kolbee
تو را ای روشنای سرای دلم دوست دارم تو که همواره جان پناه من در لحظات سخت زندگی بودی و هستی توکه نام و یادت شور و شعفی وصف ناشدنی در دلم می افکند و رهایم می کند از تعلقات دنیوی که مرا از تو دور ساخته و به تو نزدیک و نزدیکتر می شوم . چه حال خوبی دارم حال ان پرنده ای که از دام رها شده و اسمان او را در اغوش می گیرد . کاش گاه به گاه نشود یادت در وجود همیشه تشنه من به مهرت تا حال دلم خوب خوب خوب شود با نوای عشق پاکت فاطمه پیمان @kolbee
موقع اذان که میشه دلت ناخوداگاه پر می کشه تا بری تو اغوش خدا و برا چند لحظه که شده از دنیا فارغ بشی و فقط فقط با او باشی و گوش جان بسپاری به اوای محبتش که اروم در گوشت نجوا می کند چه زیبا در اغوش پر مهر خدا آرامیدی انگار که فرشته های اسمان روح و روانت را نوازش می کنند که اینگونه اروم گرفته ای و انگاه قلبت پر از نور و روشنایی می شود و درحالیکه به ریسمان پر از نور الهی تمسمک جسته ای ، راه اسمان را در پیش می گیری فاطمه پیمان @kolbee
هرچند ابری است آسمان دلم اما با یاد توست که به روشنی می اندیشم فاطمه پیمان @kolbee
مست شدم با شیره جانت که شراب زندگی است مادر فاطمه پیمان @kolbee
اے انــڪــه پــنــاه هر قــلــب خــســتــه اے! چــه ارام مــیــشــم وقــتــے بــا دل و جــان تــو را مــے خــوانــم و تــو بــاز مــے ایــے و بــا مــهر و عــشــق,نــاشــڪــیــبــایــے دلــم را درمــان مــے ڪــنــے چــه خــوب اســت ڪــه تــو هســتــے و هروقــت ڪــه صــدایــت می ـزنــم عــاشــقــانــه جــواب مــن خــســتــه دل را مــے دهے و انــگــاه مــن پــر از شــور و شــوقــے وصــف نــشــدنــے مــیــشــوم دیــگــراحــســاس تــنــهایــے نــمــے ڪــنــم وقــتــے بــا تــمــام وجــودم حــضــور تــو را در ثــانــیــه ثــانــیــه زنــدگــے در مــے یــابــم و در مــے یــابــم ڪــه مــادامــے ڪــه رشــتــه زنــدگــے مــن در اخــتــیــار تــوســت گــمــراه نــمــے شــوم @kolbee
سیاهی قلم شعر من بر پیکره نحیف کاغذ سفید گواه عظمت وصف ناشدنی توست شهید گمنام فاطمه پيمان @kolbee
برایم مقدس است هنگامه نیایش عاشقانه ای که با تو دارم لحظه نابی که تن و جان می شویم از زنگار گناهی که سخت آلوده ام کرده اینک در آستانه درگهت ایستاده ام با قلبی ترسان و لرزان از بیداد های گاه و بیگاه زمانه و دیده ای گریان از سرمای بی رحم روزگار تا بهره ای از گرمای محبت لایزالت ببرم که فقط در پناه عشق توست که می توانم به سلامت از گذرگاه های صعب العبور زندگی بگذرم. فاطمه پيمان @kolbee