هیزم شکن !
بشنو ناله درخت سبز که از تبر بی رحمت به ستوه آمده است
تن و جان درختی را زخمی کردی که تسبیح گوی خدا بود و بی ریا و بی منت چتر مهربونی اش را بر سر هر رهگذری می گستراند و برگ برگ شاخه های سرسبزش
با نسیم بهاران و هم نوا با نغمه پرندگان آسمانی ، اوای خوش زندگی را برای ساکنان زمین سر می دهند
درختی که ریشه در خاک داشت و زمین با ریشه های همین درخت بود که سرسبزی و نشاط و طراوت را برای ساکنانش به ارمغان اورد
و اینک با زخم تبرت ای هیزم شکن سنگدل ! قامت رعنایش خم شد شاخه های پر از برگ و سایه گسترش هم آغوش خاک شد و آشیانه امن پرندگان آسمانی ویرانه شد و قلب زمین از ناله جانسوز درخت زخمی صد پاره شد
هر درختی که با تبرت به زمین می افتد نشاط و طراوت و شادکامی زندگی ما ساکنان این دیار از بین می رود و و روزهای بسیار سختی در پیش رو داریم
چرا که وقتی درختی نباشد آسمان نمی بارد و نفس زمین به شماره می افتد و هوای پاک و دلپذیر شهرمان با قطع شدن ضربان قلب مهربان درخت می گیرد
وقتی درختی نباشد نه هوایی پاکی است که بتوان در ان نفس کشید و نه بارانی که سبزی و طراوت را برایمان به ارمغان بیاورد
ای کاش هر هیزم شکنی که زندگی درختی را می گیرد بداند سر سبزی و طراوت درختان است که روح و روان هر رهگذری را تر و تازه می کند و امید را در دلش شکوفا می کند و ترانه خوش زندگی را در گوش دلش زمزمه می کند
فاطمه پیمان
https://eitaa.com/kolbee
May 11