eitaa logo
نجوا
22 دنبال‌کننده
55 عکس
1 ویدیو
0 فایل
لحظه لحظه های زندگیم با یاد توست که زیبا می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
چه نازنین دلبری دارم زیبا نگاریست ستودنی دلنوازی که در آغوش پرمهرش غرق ناز عاشقانه اش می شوم آرامشی که از او می گیرم تنها سنگ صبور تمام دردهای ناگفته ایست که ترک های عمیقی را بر دیواره شیشه ای قلبم، می نهد و آن را می شکند و تنها اوست که صدای شکسته هایش را می شنود و به سویم می آید و طبیب مهربانِ قلب نازک غمگسارم می شود. فاطمه پيمان @kolbee
خالق زیبا افرین من ! دست کشیده ام از همه عالم که فقط با تو باشم سرشار از شورم در خلوت تنهایی با تو مهمان خانه دلم باش رویایی است لحظه حضورت در قلبم فاطمه پیمان @kolbee
تو آن یگانه معبود محبوبم هستی که هنگامه زمزمه نام زیبایت بر زبانم، محروم و ناامید از همه كس و همه جا، همه تن سوی می شوم که همواره معجزه نام و يادت گره گشایش نقطه های کور زندگیم است. فاطمه پيمان @kolbee
زیر پا گذاشت دنیا را به پای خدا که افتاد شهید #پریسکه_شعر_امروز #فاطمه_پیمان @kolbee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرامش سهم قلب پاک توست که زیبا ارامیده ای در اغوش خدا فاطمه پیمان @kolbee
به تو که می اندیشم شرمسار کرده خویشم چه وقتایی که از تو بی خبر بودم ودر ان بی خبری الوده به گناه می شدم اما تو بی صبرانه منتظر برگشت من به سوی خود بودی و من دوباره باز امدم و توبه کردم و تو با مهر توبه ام را قبول کردی اینک این بنده بینوای تو از سر نیاز به ناز تو به سویت امده و دردها دارد از این دل نا شکیب که گاهی تو را از یاد می برد وقتی تو را فراموش می کند در بن بست های زندگی حیران می ماند که کجا ره پوید خسته می شوداز این زندگی که برایش همچون کلاف سردرگم می شود تمام وجودش درد می کشد از این همه ویرانه های دل فقط تو را کم دارد تو که باشی زندگی روی خوش خود را نشانش می دهد و دل این بنده خسته دل پر از شور و نشاط می شود تو که باشی دیگر از هیچ نمی هراسد و ناملایمات روزگار او را از پا در نمی اورد تو که باشی درخت امید در دلش جوانه می زند بودنت چقدر خوب است خدا حضورت چقدر زیباست خدا شکر که هستی و نمی گذاری تنهایی رخنه کند در دل این بنده بی کس و تنها تنهایی درد کشنده ای است که ادمی را به انزوا می کشد اما وقتی تو هستی چه باک از بی کسی و غریبی با تو هیچ کس تنها و بی یاور نیست هراس از تنهایی فقط با یاد تو درمان می شود و بس وقتی همیشه و هر لحظه هستی کنار بندگانت دیگر دغدغه از دست دادنت وجود ندارد ای زیباترین عشق هستی @kolbee
یگانه معبودم ! با تمام وجودم ترا می خوانم و با تو سخن دل می گویم انگاه که در خلوت تنهایی هایم با تو نجوا می کنم انقدر شفاف و زلال می شوم که درونم پیداست و تو می توانی دریای ارام وجودم را به نظاره بنشینی ببینی که چه سان تک تک سلول های بدنم ترا فریاد می زنند و با گرمای عشق تو جانی تازه می یابند هم پای زندگی ام ! همیشه یاد تو آرام بخش دل شکسته ام بوده و هست و من همیشه و هر لحظه تشنه محبت بی کران توام مرا دریاب که جز تو کسی را نمی یابم تا پناه همه دل واپسی ها و دل خستگی هایم باشد که من بی تو پریشانم و با تو پر از شور و سرورم @kolbee
باز هنگامه اذان و طنین نوای اسمانی در کوچه پس کوچه های شهر چه تکرار روح بخشی است آوای مهر دوست و تو ای فرو رفته به خواب نوشین بامداد نازنین محبوبت به بالینت آمده و تو را می خواند چشم در راه تو دارد بشکن قفس نفس خویش برون آ و رها شو از اسارت تن همه تن سوی او شو و به نام حضرت عشق وضو ساز از چشمه نور و اقامه کن نماز نیاز به ناز یار فارغ از همه شو و اسوده خاطر تنها دل به اوبسپار سجده کن بر استانش و بزن بر جبین مهر بندگی را @kolbee
مهربانا! دیرگاهیست که ز تو دور شده ام و از غم فراقت بی تاب و رنجور گشته ام از دست خویش درمانده ام که من وامانده از قافله عشق و ایمان توام کشتی زندگی ام به گل نشسته و توان حرکت ندارد نمی دانم ره به کجا سپارم که من گم کرده ام راه نور و روشنایی را مرا دریاب که گر از خود برانیم ره به ناکجا اباد خواهم برد دلیل راهم باش در این وادی سرگشتگی و مرا انی به خود وا مگذار که بی تو به پرتگاه عدم و نیستی سقوط خواهم کرد خدایا ! این بنده حقیر و سرازپا تقصیر تو ، این گدای در خانه تو این روسیه درگه تو این فاطمه تو به تو و عشق تو به تو و کرم تو به تو مهربونی تو سخت محتاج و نیازمند است دستان پر از تمنایم را رو به سوی تو بلند می کنم و با کوله باری پر از اندوه و حسرت از دست دادن فرصتهای بندگی تو با تو غم دلم را باز می گویم که ای انیس لحظات تنهایی ام نجاتم بخش از همه انچه که فرصت بندگی ترا از من گرفته و مرا بیش از پیش به خود نزدیکتر ساز و از باده عشق لایزالت سیراب گردان که من کویر دل تشنه باران مهر توام بنده ناچیز تو: فاطمه فاطمه پیمان @kolbee
ای همه هستی من  گر تو نباشی من چون زندگی کنم  که بی تو دنیای من دیجور است  زندگی ام بسته به وجود توست که هستی ام از وجود تو نمود یافته در این شب های بی کسی و تنهایی  مرا رها مکن که جز تو ارام جانی نمی یابم  ارام جانم ! برهان غم زین دل بی قرار و مایه تسکین ان باش   که سخت بی تاب گشته ام زین غم جانگداز  غمی سخت و جانکاه که دیگر تاب ان را ندارد و ان غم هجران توست ؛   هجرانی که نمی داند وصالش را ؟ فاطمه پیمان @kolbee
یگانه همرازم ! مرا جز یادت در دل نباشد یادت پر ستاره می کند آسمان دلم را دلی بی فروغ از زنگار گناه دلی فرو رفته در هاله ای از حیرت و سرگشتگی یاد تو راهنمای اوست به سوی نور و روشنایی ز تو جز تو نخواهم که خواستنت تمام هستی من است هرچند در دریای گناه دست و پا می زنم اما ایمان قلبی دارم که تو نمی گذاری غرق ان شوم که من کمترین ، امید به کرم و بخشایش تو دارم بامهر @kolbee
خدایا دل شکسته ام را مرهمی فقط تو را دارم در این شهر غریب نجاتم بخش از این همه درد که بی تابم کرده بی لطف و گرم و مهربانی تو چگونه تاب بیارم وای اگر فراموشم کنی من چه چاره کنم؟ دلی پر گریه دارم چه کنم با این دل دردمند که به تنگ آمده از جفای زمانه میدونم خوب بندگیت را نکردم و رسم عاشقی را خوب بلد نیستم رهام نکن جز تو خدایی ندارم پناهی ندارم امیدی ندارم بی کس وکارم بدون تو رحمی، نگاهی، کرمی بر این خسته دل که فقط دلم به تو خوش است فاطمه پیمان @kolbee
ببار ای باران که دل کویری ام تشنه قطره ای از باران عشق است ببار ای باران پاک بر قلب غبارآلودم که ترا می طلبد می خواهم بدون چتری در زیر باران قدم زنم و هم نوا با موسیقی قطرات باران سرود از نو شدن سر دهم و انگاه با نگاهی خیس از قطرات زیبای بارانی به زندگی لبخند زنم همانگونه که زمین با بارش آن به وجد می اید و روح زندگی را در کالبد تمام خسته دلان رهگذر می دمد فاطمه پیمان @kolbee
گردش پروانه خیالم را بنگر که آرام و آهسته در کوچه باغ عشق پرسه می زند از همه نشان آن را می پرسد هر کجا می رود ، می بیند عشق بساط خود را گسترانیده است همه جا آوای اوست چه زیباست تبلور آن در صفا و سادگی آسمان پاکی و زلالی باران و خاکی زمین سبزی باغ و بوستان بیکرانی دشت و دمن و انگاه که آن را یافت شوری شیرین در وجودش می افتد ازخود بیخود می شود و مقدس می شمارد لحظه ناب شیدایی را فاطمه پیمان @kolbee
شبانگاه که باران می بارد در سکوت شبانه گوش جان می سپارم به آوای باران چه موسیقی دل نشینی است ریزش قطرات باران بر زمین چه می سراید در این دل شب و با که می گوید باران زیباترین شعر زندگی را برای زمین می سراید و چه زیباست لبخند زمین آنگاه که قطرات پراز مهرش را در دل خود جای می دهد ومن در این شب بارانی تجربه می کنم ناب ترین لحظه زندگی ام را لحظه ای توام با پاکی و سادگی فاطمه پیمان @kolbee
دلم بارانیست میدانی چرا ؟ غم دوری تو باران زده کرده دلم را اه که چقدر ازت دور گشته ام تقصیر خودم است که تا این حد بینمان فاصله افتاده من برای نزدیک تر شدنم به تو هیچ تلاشی نکرده ام تو از رگ گردن به من نزدیکتری این منم که دور شدم زتو و با دور شدن از تو زندگی ام به کویری ماند که دران سرابی بیش نیست چگونه ترا یابم که خود را گم کرده ام باید خود را پیدا کنم و با خویشتن شناسی قدم در راه معرفت تو گذارم اما تنهایی کاری از پیش نمی برم مرا هدایت تو می باید تا از این کویر گمراهی رها یابم می دانم که دلیل راهم می شوی و مرا آنی به خود وا نمی نهی تا رهسپار دیار نور و روشنایی گردم که من با تمام وجودم تنها به تو اعتماد و توکل دارم و توکل به تو مایه ارامش دل بی سامانم است ای روشنترین تفسیر زندگیم! مرا دریاب که تنهاتکیه گاه روزهای سخت زندگیم تو هستی فاطمه پیمان @kolbee
چه زیبا می شوم و چه زلال و خوشبو انگاه که ترا به میهمانی خانه دلم می برم زیباتر از فرشته زلالتر از باران خوش بوتر از تموم گل های زمین که لحظه حضور تو در قلبم رویایی است و من این رویا را دوست می دارم رویای شیرین زندگی من ! بمان با من و مرا اندکی دوست بدار هرچند که من همچون تو رسم عاشقی را نمی دانم نمی دانم چگونه زیستن را چگونه بودن را مرا عشق و محبت تو می باید تا رها شوم از زمین و تا فراسوی اسمانها پر گشایم انگاه در اسمان عشق تو ستاره بچینم و در دلم بکارم تا پر از نور امید شوم امید به فردایی روشن امید به اینده ای درخشان فاطمه پيمان @kolbee
یگانه محبوب من ! دست های پر از تمنایم را به سوی تو می گشایم و تمام رازهای سر به مهرم را با تو می گویم تویی که هر انچه دارم از ان توست ، من بی تو هیچ هیچم که تمام هستی من از وجود تو سرچشمه گرفته در دل با تو نجوا می کنم و سر بر سر سجاده نیاز می گذارم در خلوت تنهای هایم با تو ، دل در گرو مهرت می نهم  و نوای عشق ترا می سرایم عشقی که پاک ترین است بهترین است و زیبا ترین است فاطمه پیمان @kolbee
خدایا با قلبی مالامال از عشق و امید رو به تو اورده ام  تا ره عشق ز تو باز پرسم راهی که مرا به سر منزل مقصود برساند و باز رهاندم از هرانچه که مرا از تو دور ساخته ، و ارامش واقعی را قرین وجودم گرداند خسته از اسارت تن خاکی خویشم و پروازی جز در اسمان عشق تو نمی دانم تا قرار گیرم میدانم و می دانی که قرار دل بی قرارم در دست توست دلتنگ لحظات خوش با تو بودنم؛ لحظاتی که در ان سرشار از عشق و محبت به توأم، عشق تو در تار و پود وجودم ریشه افکنده و مرا بیقرار خویش کرده  من با این عشق حالی دیگر دارم خدایا ! نم نم عشقت را با باران عشق دیگران عوض نخواهم کرد. فاطمه پیمان @kolbee
سر خوشم از صدای نقاره ها نمی دانم چه رمزی است دراین نوا که با هر بار شنیدن ان قلبم از جا کنده می شود دیده ام پر از اشک و دلم هوایی حرم یار ای اشک ببار تا خالی شوم از بغض بغضی که دیرگاهیست مهمان گلویم است و خیال رفتن ندارد فاطمه پیمان @kolbee
مهربان خدایم ! دستان پر از نیازم را بنگر که چه سان در استانه درگهت به التماس افتاده اند و از تو مدد می جویند تا سرشار از فیض رحمت بی کرانت شوند بر این گدای مسکینت رحمی نما که ماوایی جز کوی مهربانی تو نمی داند کرمی نما که بدون لطف و مرحمت تو به تنگنایی سخت مبتلا می گردد که جز تو کس یارای رهایی او را ندارد خدای خوبم ! زتو جز تو نخواهم که خواستنت تمام زندگی من است باعشق پیمان @kolbee