یا مثل بوی شفاعت حضرت محمد ص برای یه گناهکار...

یا مثل بوی یوسف برای یعقوب

⭕️اینا فایده اولشه⭕️

فایدهٔ دیگر که هر خشتی کزین بر کنم آیم سوی ماء معین

فایده دوم اینکه هر خشتی میکَنَم از این دیوار، اندازه همین خشت به تو (آب) نزدیک تر میشم

کز کمی خشت دیوار بلند پست‌تر گردد به هر دفعه که کند

که هر بار از این دیوار بلند یه خشتی رو میکَنَم، این دیوار پست تر میشه

پستی دیوار قربی می‌شود فصل او درمان وصلی می‌بود

💠پست شدن دیوار، مایه قرب و نزدیکی میشه جدایی از دیوار مایه وصل میشه سجده آمد کندن خشت لزب موجب قربی که واسجد واقترب کندن این خشت ناچیز و بی مقدار، مثل سجده ست موجب قربه موجب نزدیکیه که فرمود و اسجد و اقترب سجده کن و نزدیک شو... تا که این دیوار، عالی‌گردنست مانع این سر فرود آوردنست

🔷🔹تاوقتی این دیوار بلنده و پست نشده مانع من میشه که بتونم سر فرود بیارم... سجده نتوان کرد بر آب حیات تا نیابم زین تن خاکی نجات نمیشه سجده بر این آب زد تا وقتی که از این تن خاکیم نجات پیدا نکنم بر سر دیوار هر کو تشنه‌تر زودتر بر می‌کند خشت و مدر

💠🔹هر کی تشنه تر بر این آب حیات باشه، زودتر از این تن خاکی نجات پیدا میکنه زودتر این خشت های این دیوار بلند رو میکَنه هر که عاشقتر بود بر بانگ آب او کلوخ زفت‌تر کند از حجاب او ز بانگ آب پُر مَی تا عُنُق نشنود بیگانه جز بانگ بُلُق ای خنک آن را که او ایام پیش مغتنم دارد گزارد وام خویش اندر آن ایام کش قدرت بود صحت و زور دل و قوت بود وان جوانی همچو باغ سبز و تر می‌رساند بی دریغی بار و بر چشمه‌های قوت و شهوت روان سبز می‌گردد زمین تن بدان خانهٔ معمور و سقفش بس بلند معتدل ارکان و بی تخلیط و بند پیش از آن کایام پیری در رسد گردنت بندد به حبل من مسد خاک شوره گردد و ریزان و سست هرگز از شوره نبات خوش نرست آب زور و آب شهوت منقطع او ز خویش و دیگران نا منتفع ابروان چون پالدُم زیر آمده چشم را نم آمده تاری شده

🔹🔷از تشنج رو چو پشت سوسمار رفته نطق و طعم و دندانها ز کار روز بیگه، لاشه لنگ و ره دراز کارگه ویران عمل رفته ز ساز بیخهای خوی بد محکم شده قوت بر کندن آن کم شده