فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی گذشت میکنم
گاهی گذر؛
معنای این دو فرق میکند !
بخشیدن دیگران دلیل
ضعیف بودن من نیست
آنها را می بخشم
چون آنقدر قوی هستم
که میدانم آدمها اشتباه می کنند
بزرگترین هدیه گذشت
آرامش است
🛖@kolbehAramsh🌱
هيچ انديشه اى زشت نيست؛
انديشه اى که اجبار شود
زشت ميشود.
انسانها همه با محبت اند؛
انسانى که اراده اش را
تحميل ميکند، ظالم است.
انسانها همه عاشقند،
انسانى که نياموخته
عشق بورزد، بی تفاوت است
انسانها همه خوشبخت اند؛
انسانى که در روياى
خوشبختى ديگران به سر ميبرد،
احساس بدبختى دارد.
🛖@kolbehAramsh🌱
#درحوالی_عطریاس
💜قسمت ۷۷
_ملیحه خانم منو ببخشین، ببخشین که اجازه دادم عباس بره و با وجود نارضایتیتون مجبور شدین رضایت بدین به رفتنش
روی سرمو نوازش کرد وگفت:
_قربونت بشم عزیزم، عباس کاش منو ببخشه که اینهمه مانع رفتنش شدم و اذیتش کردم
کمی مکث کرد و در حالی که هنوزم سرمو نوازش میکرد گفت:
_هفتمِ شهید محلتون که اومده بودم با مادرشهید حرف زدم، تازه بعد اون روز متوجه شدم چقدر من بی تاب بودم و چقدر مادر شهید صبور بود، اون روز فهمیدم خدایی که شهادت میده مطمئنا صبرشم میده ..دلم آروم تر شده ..گرچه برای دیدن عباس بی تابم ولی نفسهای خدا رو بیشتر حس میکنم کنارم ..
همچنان که سرم رو زانو های ملیحه خانم بود اشک میریختم،
شهید هادی چه کرده بود با دلِ همه …
🌸باز هم بوی یاس میومد …🌸
مادر عباس عجیب بوی عباس رو میداد …
حالا مطمئن بودم که پاکی و عطر یاس عباس از مادرِ مثل زینب "سلام الله علیها “صبورش بود …
چه خوب بود که همه راهشونو پیدا کرده بودن …و چه سخت که من هنوز هم دلبسته و دلتنگ عباس بودم …
من کی #دل_میکندم از #تمام_داراییم تو این دنیا که عباس بود …
رو تختم دراز کشیده بودم و منتظر تماسی از محمد، دیگه صبرم تموم شد، گوشی رو برداشتم و شماره محمد و گرفتم،
مثلا قرار بود زود خبر بده!!
با شنیدن جمله
” مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد ” حرصم گرفت ..
ای بابا این مشترک کجاست پس!!
باز دراز کشیدم و نگاهم رو به سقف دوختم، مهسا اومد تو اتاق
- نمیایی واقعا؟؟؟
همونطوری که نگاهم به سقف بود
گفتم:
_نه، تا محمد زنگ نزنه و خبری بهم نده از خونه تکون نمیخورم
شونه ای بالا انداخت وگفت:
_باشه، خداحافظ ما رفتیم
وقتی مامان و مهسا رفتن، بیشتر احساس تنهایی کرد..بلند شدم قرآن رو برداشتم،
تصمیم گرفتم صلواتی رو به امام زمان هدیه کنم و قرآن رو باز کنم شاید کمی آرومم کرد ..
💜ادامه دارد....
🌸نویسنده: بانو گل نرگــــس
🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کـاش یه مغازه بود
آدم میرفت میگفت :
بی زحمت یه کم خیالِ خوش میخوام
ببخشید این خنده ها از ته دل چندن؟
آقـا
این آرامش ها لحظه ای چند؟
این بی خیالی ها که میپاشن رو زندگی
مُشتی چـند؟
ازین روزهایی که بی بغضن دارین؟
ازیـن سال هایِ بی رنج
اندازه دلِ ما دارین؟
این شـادی ها دوام دارن؟
کاش یه جایی بود میشد رفت
که بگی آقـا یه زنـدگی میخوام
بـی زحمت جنس خـوبش …
🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"خدااایا خداااایا کم اوردم
خداایا کم اوردم
تو لیست ادمات نگاه بکن
اشتباه شده حتما
اسم من ایوب نیستا !
شکسته ام میفهمی ؟
به انتهای بودنم رسیدم اما اشک نمیریزم
پنهون شدم پشت لبخندی که
خیلی درد میکنه
خدایا دستامو زدم زیر چونم مات
و مبهوت نگات میکنم
طلبکار نیستما اما مشتاقم بدونم
ته قصه چه میکنی باااا من
خدایا بیاو تمومش کن
به اسم اعظمت بریدم خدا
بریدم تمومش کن"
🛖@kolbehAramsh🌱
انسانیت در من میمیرد
وقتی مادری کنار امام زاده جوراب میفروشد
انسانیت نابود میشود.....
وقتی خواهری پشت خط عابر
پیاده اسفند دود میکند.
انسانیت معنایی ندارد
وقتی پدری روی برگشت ب خانه را ندارد
انسانیت گم میشود
وقتی برادری از فقر کلیه اش را میفروشد
و ما فقط انسان هایی هستیم که ب وسعت دیدمان انسانیت را جار ميزنيم!
🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁درود صبح پاییزیتون بخیر🍂
🌹ان شاءاللہ ڪه
🪷جسم و جانتون سالم ..
🌹لبتون خندون..خوبیهاتون پایدار...
🪷لحظاتتون پر از برڪت
🌹و زندگے تون پراز
🪷شادی و آرامــش باشه🙏
🛖@kolbehAramsh🌱
#درحوالی_عطریاس🌸
💜قسمت ۷۸
نمیتونستم جمله ام رو ادامه بدم، دنیا بشدت دور سرم می چرخید، دلم میخواست این لحظه زنده نباشم، چقدر سخت بود، چقدر سخت …
خود عباس حتی بهم گفته بود که اگه شهید شد من چیکار میکنم … کاش اون روز جوابشو میدادم .. کاش بهش میگفتم منم دیگه زنده نمی مونم .. کاش میگفتم
محمد با ناراحتی و چشمای خیس سرشو انداخت پایین و گفت:
_آره، #شهید شد!!
دیگه هیچی نفهمیدم....
فقط چشمام سیاهی رفت و تو بغل محمد از حال رفتم …
تا به خودم اومدم پشت تابوت عباس حرکت میکردم... سیل عظیمی از جمعیت اومده بودن تشییع عباس …
مگه عباس رو چند نفر میشناختن ..
#مردم_دنبال_نام_نیومده_بودن
#دنبال_شهیداومده_بودن..
پشت سر تابوت راه میرفتم و باهاش حرف میزدم..
عباس!
عباس چقدر زود ..
عباس چرا انقدر زود رفتی ..
ما هنوز باهم زندگی نکرده بودیم ..
ما هنوز یکبار هم بی دغدغه راجب خودمون حرف نزده بودیم ..
عباس مگه نمیدونستی که من چقدر دلتنگت بودم ..😭
عباس چرا انقدر زود انتخاب شدی برای شهادت ..😭
عباس من از تنهایی بعد از تو میترسم ..
عباس چرا زود رفتی ..
چرا انقدر زود ..
چرا …😭
قبر آماده بود، پیکر عباسم رو داخل قبر گذاشتن،...
به خودم اومدم من اینجا چیکار میکنم پس؟؟!
🌸نویسنده: بانو گل نرگــــس
🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺جملات کوتاه و بسیار زیبا :
هیچ بوسهای جای زخمزبان را خوب نمیکند!
پس مراقب گفتارتان باشيد.
آنقدر خوب باشيد که ببخشيد، امّا آنقدر ساده نباشيد که دوباره اعتماد کنید!
اگر احساس افسردگی دارید، درگير گذشته هستید.
اگر اضطراب دارید، درگير آینده!
و اگر آرامش دارید، در زمان حال به سر میبرید.
یک نكته را هرگز فراموش نكنيد:
لطف مکرّر، حقّ مسلّم میگردد!
پس به اندازه لطف کنيد.
از کسی که به شما دروغ گفته نپرسيد: چرا؟
چون سعی میکند با دروغهای پیدرپی، شما را قانع كند!
جادّهی زندگی نبايد صاف و هموار باشد وگرنه خوابمان میبرد!
دست اندازها نعمت بزرگی هستند...
🛖@kolbehAramsh🌱
💕#سخنان_ناب
مردی با خود زمزمه کرد "خدایا با من حرف
بزن" یک پرنده شروع به خواندن کرد
اما مرد نشنید
فریاد برآورده "خدایا با من حرف بزن
" آذرخشی در آسمان غرید اما مرد گوش نکرد.
مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت "
خدایا بگذار تو را ببینم" ستاره ای
درخشید اما مرد ندید.
مرد فریاد کشید "یک معجزه به من نشان
بده" نوزادی متولد شد اما مرد توجهی نکرد.
پس مرد در نهایت یاس فریاد زد "خدایا
لمس کن و بگذار بدانم که اینجا حضور
داری" در همین زمان خداوند پایین آمد
و مرد را لمس کرد اما مرد پروانه را
با دستش پراند و به راهش ادامه داد!
🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هروقت از خوشبختی کسانیکه
اصلا دوستمون ندارن خوشحال شدیم
هروقت که شادی رو به کسانی که
اصلا اونو از ما گرفتن، هدیه دادیم
هروقت کمتر رنجیدیم و
بیشتر بخشیدیم
هروقت که اولین اندیشه ی ما
برای رویارویی با دشمن، با رغیب
انتقام گرفتن نبود ..
هروقت فهمیدیم عزیز خدا نمیشیم
مگر زمانی وجودمون آرامش بخش
دیگران باشه
هر وقت به این رسیدیم که
بالاترین لذت
برای ما شاد کردن قلب دیگرانه
هر وقت همه چیز بودیم اما
گفتیم هیچی نیستیم
شک نکنیم به درجه ی بالایی
از بزرگی و شادی رسیدیم ..
🛖@kolbehAramsh🌱
#درحوالی_عطریاس
💜قسمت اخر
چشمامو باز کردم،
همه جا تاریک بود، تاریکه تاریک ..خیره بودم به سقف اتاقم که تو تاریکی شب فرو رفته بود ..
بلند شدم نشستم،
صدای نفس های منظم مهسا که نشون از خواب عمیقش میداد فقط میومد ..
دستی به صورتم کشیدم از اشک و عرق خیس شده بود ..
دستام میلرزید ..
دست بردم و "و ان یکاد" ی که عباس بهم داده بود و لمس کردم ..
یازینب .. یازینب ..
زدم زیر گریه ..😭
فقط حضرت زینب "سلام الله علیها "رو صدا میزدم ..
یازینب ...😭
فقط صدای گریه ی من بود که تو تاریکی شب به گوش میرسید ..
آخ عباس .... عباس....
وای که چه کابوس وحشتناکی بود ..
بلند شدم و وضو گرفتم ..
به ساعت نگاه کردم، یکساعت تا اذان صبح مونده بود ..سجاده ام رو پهن کردم .. چادرمو سر کردم و ایستادم ..خدایا برای رسیدن به بندگی تو نماز میخونم، دو رکعت "نماز شفع" میخونم قربه الی الله ..دستامو کنار گوشم آوردم و "الله اکبر " گفتم ..
تا دستام پایین رسیدن اشکام هم جاری شدن ..
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین ...
سلام نماز رو دادم،
باز پیشونیم بهونه ی مهر رو میگرفت، سرم رو به سجده گذاشتم که سجده شکر بجا بیارم .. اما نمیشد، گریه امان شکرگذاری نمیداد..😭
خدایا، خدا جونم، منو ببخش،
من کی نماز شب خون بودم که الان بهم این توفیق رو دادی ..
خدایا من اگه برای عباس بی تابی میکردم چون عباس رو دوست داشتم بخاطر تو ..
چون بوی تو رو میداد .. 😭
چون با دیدنش یادِ تو می افتادم ..😭
خدایا من دنبال تو ام ..😭
خدایا رسیدن به تو چقدر سخته..
چقدر سخت ..😭
باید از #عباس های وجودم بگذرم ..
باید از تمام #دلبستگیام به این دنیا بگذرم ..
خدایا ..
خدایا من از عباسم گذشتم ..😭
تو ام از گناهای من بگذر یا الله ..
شروع کردم در همون حال سجده با گریه "العفو " گفتن ..
چقدر خوب بود که خدایی داشتیم که اجابت میکرد دعای بندش رو #وقت_سحر ..
خدایا من از او گذشتم....تو نیز از گناهانم درگذر....
🌷پـــــایــــان🌷
💜پیشکش به تمامی.... شهدای عزیز مدافع حرم
💜تقدیم به.... عاطفه ها و معصومه های سرزمینم، #شیرزنان_فداکارو #شهدای_زنده
🛖@kolbehAramsh🌱