4_5927269724218984560.mp3
5.52M
#شور←💛
•| دلـ❤️ـخوش کردم بهـ کرمهـ #ابی_عبدالله😍
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم😭
#اربعین_کربلایم_نبری_میمیرم
♦️ما که رفتیم...
ما به دنبال امام و ولی خویش، به حرف ها، وعده ها و آرمان های خودمان که دفاع از اسلام و انقلاب و کشور بود، عمل کردیم و رفتیم.
💢 راستی! شما کجای کارید؟
چه می کنید؟
در چه حال و هوایی سیر می کنید؟
همچنان بر عهدی که بستید، هستید؟
@komail31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موشن_استوری
🔘 به وقت دلتنگی
🔹سردار شهید مهدی زین الدین:
هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند.
#شب_جمعه
#بیاد_شهدا
@komail31 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک استوری بسیار زیبا
#دهه_کرامت
کاری از گروه رسانه #شهید مجتبی کرمی
❀••••❈✿🌹✿❈••┈••❀
@komail31
❀••••❈✿🌹✿❈••┈••❀
🌺 #امام_رضا علیه السلام:
🌹هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش بر طرف سازد.🌾
📚کافی، ج۲، ص۲۰۰🌿
🌼 #دهه_کرامت
╭━═━⊰☔️🌺☔️⊱━═━╮
🌼🍃 @komail31 🍃🌸
╰━═━⊰☔️🌺☔️⊱━═━╯
علمدارکمیل
🔻۴ تیرماه ۱۳۶۷ 🚩 سالروز شهادت سردار هور، سرلشکر شهید علی هاشمی گرامی باد.
🔷 #وصیت_نامه
گزیده وصیت نامه #سردار_شهید علی هاشمی، فرمانده قرارگاه سرّی نصرت :
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
#شهادت فخر اوليا بوده است و فخر امام خمينى(ره)
🌹 با درود و سلام به پيشگاه منجى بشريت حضرت مهدى موعود(عج) و به پيشگاه رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى(ره) بت شكن و شهيدان جنگ تحميلى
#خدايا به من چگونه زيستن را بياموز كه چگونه مردن خود خواهم آموخت
خدايا به من آن اندازه توانايى و آن اندازه فكر و آگاهى بده كه از انبوه مسئوليت ها نلرزم تا آنچه در توان دارم در راه اسلام جهاد كنم
حال كه اين وصيتنامه را مى نويسم به نداى امام خود خمينى بت شكن پاسخ گفتم و روانه جبهه هاى جنگ حق عليه باطل شدم. آیا از پس مسئوليتى كه دارم بر می آيم؟
@komail31
#رمان #دمشق_شهر_عشق بر اساس حوادث حقیقی
زمستان ۸۹ تا پاییز ۹۸ درسوریه و با اشاره به گوشهای
از رشادتهای مدافعان حرم به ویژه سپهبد #شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار #شهید حاج حسین همدانی در بستر داستانی عاشقانه روایت شد.
هدیه به روح مطهر همه شهدا، سیدالشهدای مدافعان
حرم حاج قاسم سلیمانی و همه مردم مقاوم سوریه
@komail31 📘❤️🔥
علمدارکمیل
#رمان #دمشق_شهر_عشق بر اساس حوادث حقیقی زمستان ۸۹ تا پاییز ۹۸ درسوریه و با اشاره به گوشهای از رشاد
#رمان #دمشق_شهر_عشق
✍ نویسنده : فاطمه ولی نژاد
📃 قسمت اول:
ساعت از یک بامداد میگذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیم هشب رؤیایی، خانه کوچکمان از همیشه دیدنی تر بود. روی میز شیشه-ای اتاق پذیرایی هفت سین ساده ای چیده بودم و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر ایرانی نبود دلم می-خواست حداقل به اینهمه خوش سلیقگی ام توجه کند. باز
هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکی اش را میدیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس میشد. میدانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمی اش کلافه شدم که تا کنارم
نشست، گوشی را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکی اش همیشه خلع سلاحم میکرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :»هر چی خبر خوندی، بسه! « به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل
کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد : شماها که آخر حریف نظام ایران نشدید، شاید ما حریف نظام سوریه شدیم!« لحن محکم عربی اش وقتی در لطافت کلمات فارسی مینشست، شنیدنی تر میشد که
برای چند لحظه نیمرخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد. به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت العربیه باز بود و ردیف اخبار سوریه که دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :»با این می-خوای انقلاب کنی؟« و نقشه ای دیگر به سرش افتاده بود
که با لبخندی مرموز پاسخ داد :»میخوام با دلستر انقلاب کنم!« نفهمیدم چه میگوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بی مقدمه پرسید: دلستر می-خوری؟« میدانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جمالتش برایم دشوار بود که به جای جواب، شیطنت کردم :»اون
دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمیخوام!
دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه میرفت، صدا رساند
مجبوری بخوری!« اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم.
@komail31 📘🔥
علمدارکمیل
#رمان #دمشق_شهر_عشق ✍ نویسنده : فاطمه ولی نژاد 📃 قسمت اول: ساعت از یک بامداد میگذشت، کمتر از دو ساعت
#رمان #دمشق_شهر_عشق
✍ نویسنده: فاطمه ولی نژاد
📑 قسمت دوم :
با دلخوری از اینهمه مبارزه بی نتیجه، نجوا کردم هرچی ما سال ۸۸به جایی رسیدیم، شما هم میرسید! با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشه ها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :نازنین جان!
انقلاب با بچه بازی فرق داره! خیره نگاهش کردم و او به خوبی میدانست چه میگوید که با لحنی مهربان دلیل آورد : ما سال ۸۸ بچه بازی میکردیم! فکر میکنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟ و من بابت همان چند ماه، مدال دانشجوی مبارز را به خودم داده بودم
_ ما با همون کارها خیلی به نظام ضربه زدیم! در پاسخم به تمسخر سری تکان داد
و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت:
آره خب!
کلی شیشه شکستیم! کلی کلاس رو تعطیل کردیم!
کلی با حراست و بسیجیها درافتادیم! سپس با کف دست روی پیشانی اش کوبید و با حالتی هیجان زده ادامه داد : از همه مهمتر! این پسر سوریه ای عاشق یه دختر شرّ ایرانی شد! و از خاطرات خیال انگیز آن روزها
چشمانش درخشید و به رویم خندید : نازنین! نمیدونی وقتی میدیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی میشدم! برا من که عاشق مبارزه بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود! در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و
پام را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :خب تشنمه! و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم! تیزی صدایش
خماری عشق را از سرم بُرد، دستم را رها نمیکرد و با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید. در برابر چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد و او پُر از حرف بود که شمرده شروع
کرد :نازنین! تو یه بار به خاطر آرمانت قید خونواده ات رو زدی! و این منصفانه نبود که بین حرفش پریدم :
من به خاطر تو ترکشون کردم! مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد زینب خانم! اسمت هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین؟ از طعنه تلخش دلم گرفت و او بی توجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد : چادرت هم به خاطر من گذاشتی کنار؟
@komail31 📘🔥
فقط فوروارد ❗️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📎🕊#نشر_حداکثری
🔗🥀#شهید_بهشتی
آمریکا بدان،
ایران کشور عاشقان است ❤️✌️🏻
این رهِ عشق است، راه عقل نیست.
@komail31